به گزارش خبرگزاری مهر، عطاالله رفیعی آتانی دبیر علمی کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی با اشاره به اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه نظر، موضوعی مهمتر و چالشبرانگیزتر از تولید دانشِ مبتنی، منبعث و سازگار با اسلام در پیشروی مومنان به اسلام، نبوده است، اظهار کرد: ایده انقلاب فرهنگی در روزهای نخست پس از پیروزی، نخستین بیانیه روشن این نیاز بود.
وی افزود: در سال نخست پس از پیروزی انقلاب، نظام جمهوری اسلامی، ساز و کار سختافزاری خود را در قالب قانون اساسی بنا نهاد اما آنگاه که قرار شد در فرایند تصمیمسازیها و تصمیمگیریها، استدلالات و عقلانیت اسلامی را به جریان بیاندازد به یک باره با خلاء تئوریکِ بس عظیم روبرو شد.
رفیعی آتانی با اشاره به سخن برخی در روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی که با وجود قرآن کریم حتی به قانون اساسی نیاز نداریم، خاطرنشان کرد: بسیاری دیگر هم بودند که عنوان می کردند علوم انسانی تجربه شده در غرب برای سیاستگذاری و برنامهریزی و مدیریت کشور، کفایت میکند.
وی اضافه کرد: در چالش بین این دو دیدگاه که البته نخست از صفا و زلالی معتقدان برمیخاست و دومی یا از خودباختگی، یا عدم باور به اسلام اجتماعی، یا از سر اضطرار و اجبار روزگار برآمده بود، نظام اسلامی در عمل راه دیگری را برگزید.
دبیر علمی کنگره ادامه داد: نظام اسلامی هر دو رویکرد را در عرصه عمل به چالشی عظیم واداشت و دیری نپائید که باورمندان به ایده نخست در معرکه تفصیل عرصههای تصمیمگیری و سیاستگذاری چارهای جز عبور از جمود بر دیدگاه خویش نیافتند و البته برخی از طرفداران ایده دوم نیز در مسیری که نظام اسلامی گشود همراه شدند.
وی با بیان اینکه نظام اسلامی با اتکا بر مبانی و معارف گرانسنگ اسلامی راه نظریهپردازی و نوآوری در علوم انسانی را گشود، تصریح کرد: این رویکرد نظام، در عرصه نهادسازی به تأسیس دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، دانشگاه امام صادق(ع)، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) ، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مراکز آموزشی و پژوهشی متعدد دیگر منتهی شد.
رفیعی آتانی افزود: ایدهها و آرمانهایی نظیر انقلاب فرهنگی، اسلامیسازی علوم، علم دینی و جنبش نرمافزاری ظرفهای نظری مناسبی بودند که زمینه و بستر لازم فرهنگی و سیاسی را برای خلق نهادها، افکار و آدمهای جدید، فراهم آوردند.
وی عرصه جهاد علمی را پر اهمیت و قلمرو دانشهای فنی را جلوههای درخشانی عنوان و بیان داشت: دانش هستهای، دانش سلولهای بنیادی و دانش فضائی از دستاوردها به شمار می رود اما چرا از موفقیتهائی با همین سطح و درجه در عرصههای علوم انسانی خبری جدی نیست؟
وی اضافه کرد: نظریهپردازی و نوآوری در قلمرو فلسفه علوم انسانی و علوم انسانی کاری است بسیار صعب و سختتر از نوآوری در عرصههای علوم طبیعی. این در حالی است که پیداست که نیاز نظام اسلامی به تولید علوم انسانی اسلامی برای بهرهبرداری در نظامات تصمیمسازی و تصمیمگیری بسیار شدیدتر از نیاز به دانشهای ولو پر ارج در قلمرو علوم طبیعی است.
وی همچنین به دیدگاههای مختلف ملاک اسلامیت علوم انسانی اشاره و گفت: به نظر می رسد رویکردهای ممکن در مورد اسلامیت علوم انسانی را می توان بر اساس ملاک های چهارگانه اسلامیت موضوع، غایت ، پژوهشگر و منبع شناخت دسته بندی کرد.
رفیعی آتانی اضافه کرد: اگر ملاک اسلامی دانستن علوم انسانی را منحصرا اسلامی بودن «انسان» و «جامعه» موضوع آن بدانیم، این ایده به معنای آن است که اسلام نمی تواند انسان و جامعه ی غیر اسلامی را بشناسد. در حالی که قرآن کریم و نصوص منقول از معصومان (ع) مملو از معارفی است که مقصود آن شناخت افراد و جامعه غیر اسلامی است. قرآن کریم هم رفتار فرعون، قارون و نمرود را می شناساند و هم رفتار اقوام و ملل پیش از اسلام را که غیر مسلمان بوده اند.
دبیر علمی کنگره به موضوع نظریهپردازی در علوم انسانی پرداخت و خاطرنشان کرد: هدف تأمین نیازهای زندگی فردی و اجتماعی در چارچوب نظام اسلامی به یک عزم فراگیر علمی نیازمند است. عزمی که سرمایههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را پرقدرت برای نظریهپردازی در این عرصه وارد نماید.
رفیعی آتانی تصریح کرد: فهم و کشف و فهرستبرداری از مجموعه ناکارآمدیهای علوم متعارف انسانی و نیز تجربه بیش از سی ساله کشور در مورد نظریهپردازی در قلمرو علوم انسانی در حوزههای علمیه و دانشگاههاست. واقعیت آن است که از یک سو علوم انسانی متعارف از آن جهت که بر مبانی و فلسفه غیر اسلامی زندگی استوار است در عمل نتوانسته از توصیههای سیاستگذارانه کارآمد در مدیریت زندگی فردی و اجتماعی برخوردار باشد.
وی به کشف نظاممند «مسائل» مورد نیاز جامعه اسلامی برای نظریهپردازی در چارچوب علوم انسانی اشاره و بیان کرد: زندگی فردی و اجتماعی در نظام اسلامی مسائلی را برای اداره متعالی فرد و جامعه به وجود میآورد که این مسائل هر چند میتواند هم در واقعیت خویش و هم در بیان آن با مسائل همه بشریت مشترکاتی داشته باشد اما همه مسائل زندگی همه جوامع با تفاوتهای فلسفی و فرهنگی و اجتماعی متفاوت میشوند.
وی همچنین به بازخوانی ذخائر علوم و معارف اسلامی به ویژه فلسفه اسلامی به هدف ابتناء علوم انسانی که یک ضرورت بنیادی و اساسی است اشاره و تصریح کرد: یک روایت جدید از فلسفه اسلامی و نیز سایر علوم اسلامی به هدف ارائه تفسیری بنیادی از انسان، گام اساسی و مهم و شاید مهمترین گام در نظریهپردازی در چارچوب علوم انسانی با رویکرد اسلامی است.ذخائر عظیم فکری اسلامی از منظر مبانی علوم انسانی روح معرفت اسلامی را در جان و جوهر این علوم خواهد دمید.
وی با بیان اینکه هماکنون «علم غیر نافع» یک انگشت اتهام اساسی است که به سوی علوم انسانی اسلامی نشانه میرود، اظهار داشت: همانگونه که بخش عمومی و دولت برای سیاستگذاری و تصمیمگیری به دانشی اسلامی نیازمند است، تمام متن مردم نیز برای استدلال های اسلامی در مورد تمام باورها و رفتارها و یک کلمه تمام انتخابهای خویش در زندگی به عقلانیت و دانشی اسلامی نیازمندند.
رفیعی آتانی ادامه داد: ایجاد مراکز تخصصی نظریهپردازی در کنار مراکز علمی حوزوی و دانشگاهی جامع یک ضرورت انکارناپذیر است. دانشگاه و پژوهشگاه جامع دارای منافع فراوانی از جمله ایجاد زمینه ارتباطات بینا رشتهای است اما واقعیت آن است که ایجاد یک خلوت و عزلت علمی برای موضوعات و رشتههای خاص علمی برای علوم انسانی اسلامی، نظیر «رویان» برای سلولهای بنیادی ـ فرصتهای زیادی را برای نوآوریهای اثرگذار فراهم خواهد آورد.
وی به مسئولیت جریانسازی فکری و فرهنگی کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی اشاره و تصریح کرد: با جمعبندی تلاشهای علمی گذشته، فتح باب نوآوریهای جدید و اصلاح و ترمیم نهادها و مراکز علمی، طرح مسائل جدید، ارزیابی انتقادی وضعیت گذشته و حال، پیوند بین مراکز نیازمند به علوم انسانی و مراکز تولید آن و نقد علوم انسانی متعارف و پایهگذاری فلسفه اسلامی علوم انسانی بر عهده دارد.
وی به شاخص های برگزاری کنگره های علمی جدی و غیر تشریفاتی اشاره و خاطرنشان کرد: ارزیابی وضعیت جاری آموزش و پژوهش در قلمرو علوم انسانی اسلامی، جمعیندی ادبیات علمی موجود در قلمرو علوم انسانی اسلامی، برداشتن یک گام جدید و جدی در روند رو به پیشرفت علوم انسانی اسلامی، جریانسازی علمی و فرهنگی برای ترقی فضای گفتمانی پیرامون علوم انسانی اسلامی و برقراری تعامل فرا ملی و بینالمللی و استفاده متقابل از تجارب گوناگون به هدف پیشرفت علمی در قلمرو علوم انسانی اسلامی کمک می کند.
وی به 12 محور ارائه مقالات در فراخوان عمومی کنگره با هدف دعوت از تمام پژوهشگران و اساتید حوزه و دانشگاه اشاره و اظهار داشت: نقد علوم انسانی متداول، معنا، ماهیت و شاخصههای علوم انسانی اسلامی، مبانی و فلسفه علوم انسانی اسلامی، روش شناسی علوم انسانی اسلامی، پیشینه علوم انسانی اسلامی و رویکردها، دیدگاهها، ایدهها و نظریههای مطرح در علوم انسانی اسلامی از جمله موضوعات است.
وی افزود: زمینهها و موانع کاربردی کردن علوم انسانی اسلامی، بررسی وضعیت کنونی علوم انسانی اسلامی (پیشرفت، رکورد یا انحطاط) در کشورهای مختلف اسلامی، نهادهای علمی متناسب با تولید و آموزش علوم انسانی اسلامی (دانشگاه اسلامی و غیره)، علوم انسانی اسلامی و دگرگونی در طبقه بندی علوم بهطور عام و علوم انسانی بهطور خاص، آسیب شناسی علوم انسانی اسلامی و نقش علوم انسانی اسلامی در پیشرفت اسلامی نیز از دیگر محورهای ارائه مقالات است.
دبیر علمی کنگره آخرین فرصت ارسال چکیده مقالات در نخستین اعلام را 31 شهریور 1390 اعلام و عنوان کرد: به دلیل استقبال کمنظیر پژوهشگران این فرصت در دو مرحله به 30 مهرماه و 30 آبان ماه تمدید گردید و سرانجام 632 چکیده مقاله و 406 مقاله به دبیرخانه کنگره واصل گردید که در نوع خود کمنظیر بوده است .
وی ادامه داد: در ارزیابی اولیه 181 مقاله مورد تایید داوران قرار گرفت که البته پس از تایید نهایی در مجموعهی مقالات کنگره منتشر خواهد شد.همچنین 62 مقاله از این مجموعهی مقالات خارجی و داخلی حائز امتیاز ارائه به صورت سخنرانی در گنگره گردید.
رفیعی آتانی هدف اصلی از بعد بین المللی این کنگره را ایجاد ظرفیت مناسب برای تعامل علمی داخل کشور با خارج ، به ویژه جهان اسلام دانست و خاطرنشان کرد: این وظیفه با مدیریت تحسین بر انگیز دکتر دوستدار به عنوان رئیس کمیته بین المللی کنگره در مرکز همکاری های علمی بین المللی وزارت علوم ونیز همکاری مراکزی که در کشور مسئولیت های بین المللی داشتند به ویژه دانشگاه بین المللی المصطفی(ص) انجام پذیرفت.
وی تصریح کرد: در بعد بین المللی کنگره علاوه بر وصول 14 چکیده مقاله و مقاله خارجی و حضور و ارائه مقالات 10 نفر آنها در کمیسیون های تخصصی کنگره ، 2 نشست تخصصی با حضور اندیشمندان داخلی و میهمانان خارجی پیش بینی گردید.
وی به کمیسیونهای تخصصی کمیته علمی کنگره اشاره و بیان داشت: تشکیل 6 کمیسیون شامل فلسفه و روش شناسی علوم انسانی اسلامی، نقد علوم انسانی متداول، نظریههای ممتاز در علوم انسانی اسلامی، رویکردهای رایج به علوم انسانی اسلامی در جهان اسلام، کاربردیسازی علوم انسانی اسلامی و کمیسیون طبقهبندی علوم اشاره کرد.
دبیر علمی کنگره به جایزه جهانی علوم انسانی اسلامی اشاره و افزود: در جلسات شورای سیاستگذاری مقرر گردید «جایزه جهانی علوم انسانی اسلامی» هر ساله به برترین نظریه و نوآوری علمی از میان جدیدترین نظریات ارائه شده در جهان در قلمرو علوم انسانی اسلامی اعطاء گردد که تندیس آن امروز رونمائی خواهد شد.
وی به پنجمین جلسه شورای سیاستگذاری کنگره که در مشهد مقدس تشکیل شد اشاره و تصریح کرد: در این نشست ضمن تصویب تاسیس دبیرخانه دائمی کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی، مصوب شد تا به دلیل اهمیت و ضرورت بهرهمندی این کنگره از تجربیات ، مدیریت و ارتباطات جامع حجت الاسلام والمسلمین غلامی، ریاست شورای سیاستگذاری دبیرخانه دائمی را بر عهده گیرد و نیز مصوب گردید که محل دبیرخانه دائمی، مرکز پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی صدرا باشد.
نظر شما