به گزارش خبرگزاری مهر، علیرضا دبیر در یادداشت خود که برای گروه ورزشی خبرگزاری مهر ارسال کرده، در مورد اتفاقات اخیر برخی فدراسیون ها و برکنرای پنج رئیس در آستانه المپیک آورده است:
1- «اشتباه در محاسبه»خصوصیت همه مدیران و اصلا همه آدمهاست. اصلا مگر میتوان از کسی انتظار داشت که در طول زندگیاش به عنوان یک انسان و یا در دوره فعالیت کاریاش به عنوان یک«مدیر» دچار اشتباه در محاسبه و خطا نشود؟
این قانون طبیعت است که انسانها برخی امور را به مدد آزمون و خطا پیش ببرند و در نهایت شرایط یک زندگی بهتر را برای خود و اطرافیانشان پدید آورند. اما میان انسانهای بزرگ و مدیران موفق با انسانهای عادی و مدیران معمولی تفاوت بزرگی در همین مولفه «اشتباه در محاسبه» وجود دارد.
مدیران موفق یا کمتر از دیگران دچار اشتباه محاسبه میشوند یا اگر هم دچار این اشتباه و خطا میشوند درصد آن ناچیز و محدود است. آنها تمام تدبیر و اندیشهشان را به کار میگیرند تا ناگهان با یک اشتباه محاسباتی بزرگ خود و منافع سازمان و مردمشان را با خطر مواجه نسازند.
2- عرصه ورزش که پیش از این بارها بر اهمیت آن به عنوان فراگیرترین موضوع اجتماعی در کشورمان(پس از مذهب)تاکید شده، بارها با مدیرانی روبهرو بوده که به قاعده طبیعت، دچار اشتباهات محاسبهای شدهاند. اما تفاوت آنها با هم همانطور که در ابتدا آمد در میزان این خطاها بوده. برخی را پس از گذشت سالها باید به سختی به خاطر آورد و برخی آنقدر اشتباه بزرگ و پر از زیان صورت دادهاند که پس از گذشت سالها هنوز نمیتوان از خاطرشان برد!
چنان که پس از گذشت 3 دهه از پیروزی عظیم مردم ایران، به هنگام سنجش کارنامهشان به اختصار میتوان از طرح پر از اشکال بازنشستگی 27سالهها توسط یکیشان، مراسمهای شترکشی و تشریفات دیگریشان، جمله غافلگیر کننده درباره رابطه سوت زدن و مدیر جمع کردن توسط آن یکیشان، برکناری بیدلیل و غیرمنصفانه رئیس وقت کمیته ملی المپیک توسط دیگریشان، بیصاحب کردن فدراسیون فوتبال و تجربه تلخ تعلیق در دوران آن یکی و انتصابهای عجیب یکی مانده به آخرین؛ به عنوان اشتباهات محاسباتی تمام ادوار گذشته نام برد و تاسف خورد. اشتباهاتی که به هر حال در خاطرهها ماندهاند و علیرغم آثار ارزشمندی که از برخی نامبردگان در ورزش به جای مانده نمیتوان ساده از ذهن بیرونشان کرد.
3- تغییر و تحول و تودیع و نصب جزو اختیارات هر مدیریاند و به همین واسطه هم بود که شخصا طی یکی - دو سال اخیر میل به نقد عملکرد وزرات ورزش و علیالخصوص وزیر محترم در این رابطه را نداشتهام. چه، اگر بنا بود در چنین موضوع و از چنان موضعی وارد شوم آنچه بر فدراسیون کشتی این مرز و بوم آمده خود بهترین حجت برای برکشیدن تیغ نقد بوده است. آن زمان که به قول دوستان باید می گفتیم "صد حیف که این آمد و صدشکر که آن رفت".
اما حکایت این روزهای ورزش، این فاصله کوتاه مانده تا المپیک و این شائبه تقریبا نزدیک به اطمینان مبنی بر «سیاسیکاری» یا «مهره چینی» برای انتخابات آتی کمیته ملی المپیک، آنقدر پرفشار و محرک بود که از تمام ابزار قانونی ممکن برای نقد عملکرد دوستان بهره بگیرم. تغییر و تحولات ناگهانی و دور از تدابیر اخیر خصوصا درباره فدراسیون موفقی به نام قایقرانی و مدیری به نام «احمد دنیا مالی» آنقدر اعجابانگیز و ناامیدکننده هست که بتوان آن را نمونه غیرقابل کتمان از اهلیت نداشتن و بیتدبیری مجموعه وزارت ورزش قلمداد کرد.
به عبارت دیگر این«اشتباه در محاسبه» آنقدر بزرگ هست که نتوان آن را تا سالهای سال از خاطر برد و از بابتش متاسف نشد. تجربه نشان میدهد که وزارت نوپای ورزش، بابت چنین اقدامی هزینههای فراوان متحمل خواهد شد و کیست که نداند هزینه پرداخت کردن وزارت ورزش به معنای هزینه پرداخت کردن کل جامعه ورزش است، کیست که نداند چنین ناگهانی تصمیم گرفتن محصولاش در همین المپیک پیش روی درو خواهد شد و کیست که چنین کاری را مصداق «اشتباه بزرگ در محاسبه» تعریف نکند؟
نظر شما