۱۰ اسفند ۱۳۸۳، ۱۱:۰۰

اديان‌ و محيط‌ زيست ‌؛ مروري‌ بر مجموعه‌ 9 جلدي‌ "اديان‌ جهان‌ و محيط‌ زيست"‌

اديان‌ و محيط‌ زيست ‌؛ مروري‌ بر مجموعه‌ 9 جلدي‌ "اديان‌ جهان‌ و محيط‌ زيست"‌

خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : يكي‌ از چالش‌هاي‌ پيش‌ روي‌ اديان‌ چگونگي‌ روبرو شدن‌ با بحران‌ زيست‌محيطي‌ است‌ كه‌ بسياري‌ معتقدند بر اثر ماترياليسم‌ بي‌حد و مرز، عرفي‌ شدن‌ و صنعتي‌ شدن‌ لجام‌گسيخته‌ در جوامع‌ امروزي‌ پديد آمده‌ است‌. درواقع‌ بعضي‌ معتقدند كه‌ جداكردن‌ دين‌ از زندگي‌ سكولار مي‌تواند يكي‌ از علل‌ عمده‌ اين‌ معضل‌ باشد.

چالش‌هاي‌ بزرگ‌ ناشي‌ از بحران‌ زيست‌محيطي‌، در جنبه‌هاي‌ پيچيده‌ و به‌هم‌پيوسته‌ خود، همواره‌ موردبحث‌ بوده‌ است‌. انفجار جمعيت‌، نابودي‌ منابع‌، مصرف‌ بيش‌ از اندازه‌، گسترش‌ فقر، آلودگي‌ شديد و صنعتي‌شدن‌ افسارگسيخته‌، به‌ظاهر چالش‌هاي‌ بزرگي‌ را پيش‌ روي‌ صاحبنظران‌ و دست ‌اندركاران‌ حفظ‌ محيط‌ زيست‌ مي‌گذارد. آنچه‌ نياز به‌ آن‌ هر روز بيش‌ از پيش‌ مشخص‌ مي‌شود، اصلاح‌ رابطه‌ انسان‌ با زمين‌ است‌. يك‌ راهكار براي‌ تجديد توازن‌ طبيعت‌، جست ‌وجو در جهان‌بيني‌هايي‌ است‌ كه‌ حاوي‌ انديشه‌ توازن‌ و رابطه‌ دوجانبه‌ هستند.

بسياري‌ از مردم‌، هنگامي‌ كه‌ سخن‌ از بحران‌هاي‌ زيست‌محيطي‌ و رابطه‌ آن‌ با دين‌ به‌ ميان‌ مي‌آيد، نسبت‌ به‌ دوران‌هاي‌ پيشين‌ كه‌ به‌ظاهر پيچيدگي‌ كمتري‌ داشت‌ و پرسشگري‌ از عقايد و اعمال‌ ديني‌ تا بدين‌ حد با بي‌پروايي‌ همراه‌ نبود، احساس‌ دلتنگي‌ مي‌كنند. يكي‌ از چالش‌هاي‌ پيش‌ روي‌ اديان‌ چگونگي‌ روبرو شدن‌ با بحران‌ زيست‌محيطي‌ است‌ كه‌ بسياري‌ معتقدند بر اثر ماترياليسم‌ بي‌حدومرز، عرفي‌ شدن‌ و صنعتي‌ شدن‌ لجام‌گسيخته‌ در جوامع‌ امروزي‌ پديد آمده‌ است‌. درواقع‌ بعضي‌ معتقدند كه‌ جداكردن‌ دين‌ از زندگي‌ سكولار مي‌تواند يكي‌ از علل‌ عمده‌ اين‌ معضل‌ باشد.

از سوي‌ ديگر دانشمنداني‌ چون‌ آرنورلد توين‌بي‌ و لين‌ وايت‌ معتقد به‌ نقش‌ منفي‌ اديان‌ توحيدي‌ در اين‌ بحران‌، هستند. لين‌ وايت، "متخصص‌ تاريخ‌ قرون‌ وسطي‌ و استاد برجسته‌ دانشگاه‌هاي‌ پرينستون‌، استانفورد و كاليفرنياي‌ امريكا" در سال‌ 1967 در مقاله‌اي‌ جنجال ‌برانگيز با عنوان‌ "ريشه‌هاي‌ تاريخي‌ بحران‌ زيست‌محيطي‌ معاصر"، سه‌ دين‌ ابراهيمي‌ اسلام‌، مسيحيت‌ و يهوديت‌ را مسئول‌ اين‌ معضلات‌ زيست ‌محيطي‌ كنوني‌ اعلام‌ نمود. وايت‌ معتقد است‌ كه‌ تاكيد فراوان‌ اين‌ اديان‌ بر غلبه‌ خداوند بر آن‌ و سلطه‌ انسان‌ بر طبيعت‌ منجر به‌ تحقير طبيعت‌ شده‌ و درنتيجه‌ تخريب‌ محيط‌ زيست‌ به‌ خاطر اهداف‌ منفعت‌طلبانه‌ بشر رخ‌ داده‌ است‌.

با نگاه‌ به‌ جهان‌بيني‌هاي‌ مبتني‌ بر اديان‌ ابراهيمي‌، درمي‌يابيم‌ كه‌ سه‌ دين‌ يهوديت‌، مسيحيت‌ و اسلام‌، اخلاقياتي‌ انسان‌مدار را بنا نهاده‌اند. بنابراين‌ طبيعت‌ از ديدگاه‌ اين اديان‌ در درجه‌ دوم‌ اهميت‌ قرار دارد. از سوي‌ ديگر ، با بررسي‌ دقيق‌تر مشاهده‌ مي‌كنيم‌ كه‌ منابعي‌ غني‌ از ديدگاه‌هاي‌ مثبت‌ درباره‌ محيط‌ زيست‌ در سنت‌ عهد عتيق‌، در الهيات‌ مقدس‌، در مسيح‌شناسي‌ مبتني‌ بر تجسد مسيح‌ و در مفهوم‌ خليفه‌الله‌ بودن‌ انسان‌ در قرآن‌ وجود دارد. سنت‌ عهد عتيق‌ حاوي‌ تعهداتي‌ است‌ كه‌ نسبت‌ به‌ همه‌ موجودات‌ وجود دارد. تجسد مسيح‌ بر اين‌ فرضيه‌ متكي‌ است‌ كه‌ از آنجا‌ كه‌ خداوند در شخص‌ مسيح‌ متجسد شد كل‌ نظام‌ هستي‌ را مي‌توان‌ مقدس‌ شمرد و بالاخره‌ مفهوم‌ خليفه‌ خدا بودن‌ انسان‌ بر روي‌ زمين‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ انسان‌ برتري‌ها، مسئوليت‌ها و الزامات‌ خاصي‌ نسبت‌ به‌ طبيعت‌ دارد.

در هندوئيسم‌ اگرچه‌ تاكيد زيادي‌ بر اجراي‌ درمه‌ يا تكليف‌ ديني‌ مي‌شود، هندوان‌ در زندگي‌ اين‌جهاني‌ ميل‌ شديدي‌ به‌ موكشه‌ يا رهايي‌ از دنياي‌ رنج‌ يعني‌ سمساره‌ دارند. براي‌ تسكين‌ اين‌ رنج‌، افراد از طريق‌ رياضت‌ روحي‌ و مراقبه‌، از جهان‌ مادي‌ يا پركريتي‌ دل‌ برمي‌كنند و به‌ سوي‌ جهان‌ لايتناهي‌ معنوي‌ يا پوروشا رو مي‌آورند. در عين‌ حال‌ در هندوئيسم‌ سنت‌هاي‌ متعددي‌ وجود دارد كه‌ بعضي‌ رودخانه‌ها، كوه‌ها و جنگل‌ها را مقدس‌ مي‌شمارد. علاوه‌ بر اين‌ الهيات‌ هندويي‌ در مفهوم‌ ليلا (نقش‌ خالقيت‌ خدايان‌)، جهان‌ را پديده‌اي‌ خلق‌شده‌ توسط‌ قواي‌ آسماني‌ مي‌داند. همين‌ تضاد بين‌ بريدن‌ از جهان‌ (مادي‌) و از سوي‌ ديگر تاييد و تصديق‌ آن‌ در بوديسم‌ هم‌ وجود دارد. بعضي‌ مكاتب‌ بوديسم‌ تراواده‌اي‌، بر ترك‌ تعلق‌ از جهان‌ گذراي‌ پر از رنج‌ به‌هنگام‌ مراقبه‌ تاكيد مي‌كنند تا در نيروانا به‌ رهايي‌ برسند. از سوي‌ ديگر مكاتب‌ مهايانه‌اي‌ در بوديسم‌ مانند هوآين‌ بر پيوند دروني‌ واقعيت‌ تاكيد مي‌كنند و آن‌ را به‌ يك‌ رشته‌ جواهر متعلق‌ به‌ ايندرا تشبيه‌ مي‌كنند كه‌ هر قطعه‌ جواهر منعكس‌كننده‌ ديگر قطعات‌ در جهان‌ است‌. همچنين‌ باغ‌هاي‌ فرقه‌ ذن‌ در شرق‌ آسيا بيانگر كمال‌ ذات‌ بودا در جهان‌ طبيعي‌ است‌. در سال‌هاي‌ اخير، بوديسم‌ متمايل‌ به‌ امور اجتماعي‌، در حفاظت‌ از محيط‌ زيست‌ هم‌ در آسيا و هم‌ در امريكا فعال‌ بوده‌ است‌.

سنت‌هاي‌ شرق‌ آسيايي‌ كنفوسيانيسم‌ و تائويسم‌ به‌نوعي‌ جزو حمايت‌ كننده‌ ترين‌ اديان‌ از حيات‌ اين‌جهاني‌ به‌ شمار مي‌روند. ارتباط‌ منسجم‌ بين‌ خدا، انسان‌ و جهان‌هاي‌ طبيعي‌، اين‌ سنت‌هاي‌ ديني‌ را به‌مثابه‌ جهان‌بيني‌ انسان‌مدارانه‌ معرفي‌ مي‌كند. در اين‌ اديان‌، آنچنان‌ كه‌ در سنت‌هاي‌ ابراهيمي‌ بر مساله‌ ماوراء (تعالي) تاكيد مي‌شود هيچ‌ اصراري‌ بر اين‌ امر وجود ندارد؛ بلكه‌ نوعي‌ كيهان‌شناسي‌ مبتني‌ بر تداوم‌ خلقت‌ كه‌ به‌ واسطه‌ تغييرات‌ فعالانه‌ و پيوسته‌ طبيعت‌ طي‌ فصول‌ و چرخه‌ حيات‌ به‌ وجود مي‌آيد، مورد تاييد و تاكيد اين‌ اديان‌ است‌. اين‌ كيهان‌شناسي‌ منسجم‌ بر فلسفه‌ "چي‌" كه‌ به‌معناي‌ نيروي‌ مادي‌ است‌، مبتني‌ شده‌ كه‌ اين‌ فلسفه‌، خود پايه‌گذار شناخت‌ و ارزشيابي‌ رابطه‌ عميق‌ ماده‌ و روح‌ است‌. هماهنگ‌ بودن‌ با طبيعت‌ و ديگر انسان‌ها همراه‌ با توجه‌ خاص‌ به‌ تائو (طريقت‌) هدف‌ تربيت‌ فردي‌ در دو دين‌ كنفوسيوسي‌ و تائوئيسم‌ است‌.

اقوام‌ سرخپوست‌، در حالي‌ كه‌ كيهان‌شناسي‌هاي‌ زيست‌محيطي‌ خاص‌ خود را دارند، در بعضي‌ موارد باعث‌ بروز خسارت‌هاي‌ زيست‌ محيطي‌ در مقياس‌ محلي‌ [از طريق‌ بعضي‌ شعائر خود و يا كشاورزي‌ غيراصولي‌] شده‌اند. با اين‌ حال‌ بيشتر اقوام‌ سرخپوست‌ داراي‌ گونه‌اي‌ از اخلاقيات‌ زيست‌محيطي‌ هستند كه‌ در جهان‌بيني‌ آنها منعكس‌ شده‌ است‌. اين‌ امر در تعهدات‌ پيچيده‌ و متقابل‌ پيرامون‌ تفسير حيات‌ و جمع‌آوري‌ منابع‌ كه‌ رابطه‌ اجتماع‌ را با زيست‌بوم‌ محلي‌ آنها مشخص‌ مي‌كند، مشهود است‌.
ديدگاه‌هاي‌ ديني‌ مبتني‌ بر شيوه‌ زندگي‌ سرخپوستان‌ دربرگيرنده‌ احترام‌ به‌ منابع‌ غذا، پوشاك‌ و سرپناه‌ است‌ كه‌ طبيعت‌ براي‌ آنها فراهم‌ مي‌كند. شكرگزاري‌ خالق‌ و نيروهاي‌ روحاني‌ در خلقت‌، در مركز بيشتر سنت‌هاي‌ سرخپوستي‌ قرار دارد. تقويم‌هاي‌ آييني‌ بيشتر اقوام‌ سرخپوست‌ به‌دقت‌ با حوادث‌ فصلي‌ مانند صداي‌ پرندگان‌ مهاجر در حال‌ بازگشت‌، شكوفه‌ دادن‌ بعضي‌ درختان‌، حركت‌ خورشيد و تغييرات‌ ماه‌ هماهنگ‌ شده‌ است‌.

اكنون‌ مساله‌اي‌ كه‌ پس‌ از بررسي‌ اديان‌ جلوه‌گر مي‌شود اين‌ است‌ كه‌ بيشتر اديان‌ جهان‌ در مورد خودكشي‌ و قتل‌ انسان‌ها و يا سقط‌ جنين‌ ممنوعيت‌هايي‌ اخلاقي‌ وضع‌ كرده‌اند اما هيچ‌ تحريمي‌ درباره‌ كشتن‌ طبيعت‌ و نابودي‌ زمين‌ وجود ندارد. ما به‌شدت‌ نيازمند كشف‌ آن‌ ديدگاه‌هاي‌ جامع‌ كيهان‌شناسانه‌ و اخلاقيات‌ زيست‌محيطي‌اي‌ هستيم‌ كه‌ عرصه‌ را بر تخريب‌كنندگان‌ طبيعت‌ تنگ‌ سازد.
اكنون‌ بيش‌ از سه‌ دهه‌ است‌ كه‌ انديشمندان‌ دين‌پژوه‌ و دانشمندان‌ محيط‌ زيست‌، آثار برجسته‌اي‌ را در زمينه‌ رابطه‌ دين‌ و زيست ‌بوم‌ انجام‌ داده‌اند و سري‌ كتاب‌هاي‌ مورد بحث‌ ما از كاملترين‌ اين‌ تحقيقات‌ به‌ شمار مي‌رود.

مجموعه‌ كتاب‌هايي‌ كه‌ در اين‌ مقاله‌ مورد بررسي‌ قرار مي‌گيرد، اديان‌ جهان‌ و آموزه‌هاي‌ زيست‌محيطي‌ آنها را بررسي‌ مي‌كند. قصد مديران‌ اين‌ پروژه‌ اين‌ است‌ كه‌ حوزه‌ مطالعاتي‌ جديدي‌ را در دين‌پژوهي‌ پديد آورند كه‌ به‌ اخلاقيات‌ زيست‌محيطي‌ معاصر كمك‌ كند.

اين‌ مجموعه‌ كتاب‌ حاصل‌ تحقيقاتي‌ است‌ كه‌ در مركز مطالعات‌ اديان‌ جهاني‌ دانشگاه‌ هاروارد طي‌ سال‌هاي‌ 96 تا 98 ميلادي‌ به‌ انجام‌ رسيده‌ است‌. مديران‌ اين‌ پروژه‌ خانم‌ مري‌ اولين‌ تاكر و جان‌ گريم‌  بودند كه‌ همراه‌ با گروهي‌ از متخصصان‌ مسئوليت‌ اين‌ كار را بر عهده‌ داشتند. اين‌ طرح‌ عظيم‌ از همكاري‌ مستقيم‌ بيش‌ از 600 تن‌ از محققين‌، رهبران‌ ديني‌ و متخصصان‌ محيط‌ زيست‌ از سراسر جهان‌ بهره‌ گرفته‌ است‌. كنفرانس‌هايي‌ كه‌ اين‌ مجموعه‌ بر اساس‌ آنها تهيه‌ شده‌ است‌ توسط‌ مركز مطالعات‌ اديان‌ جهاني‌ دانشگاه‌ هاروارد سازماندهي‌ شده‌ و از همكاري‌ دانشگاه‌ باكنل‌ و مركز "مطالعه‌ زندگي‌ و محيط‌ زيست‌ جامعه‌ انساني‌ امريكا" برخوردار بوده‌ است‌.

مجموعه‌كتاب‌هاي‌ "اديان‌ جهان‌ و محيط‌ زيست‌" نه‌ دين‌ بزرگ‌ را در مجلداتي‌ جداگانه‌ مورد بررسي‌ قرار مي‌دهد. اين‌ مجموعه‌ كه‌ در اينجا بر اساس‌ تاريخ‌ انتشار كتاب‌ها معرفي‌ مي‌شوند، شامل‌ اين‌ آثار است ‌:

1- كتاب‌ بوديسم‌ و محيط‌ زيست‌ (پيوند با اعمال‌)

اين‌ كتاب‌ در سال‌ 1997 ميلادي‌ به‌ سرويراستاري‌ مري‌ اولين‌ تاكر و دانكن‌ ريوكن‌ ويليامز در پانصدونه‌ صفحه‌ به‌ چاپ‌ رسيد. در بخشي‌ از معرفي‌ اين‌ كتاب‌ مي‌خوانيم ‌: "با توجه‌ به‌ چالش‌هاي‌ موجود كه‌ بر اثر بحران‌هاي‌ زيست‌محيطي‌ به‌ وجود آمده‌ است‌، تعاليم‌ آيين‌ بودايي‌ در مورد ارتباط‌ دروني‌ همه‌ اشكال‌ حيات‌ مي‌تواند در بازيابي‌ رابطه‌ متقابل‌ و منطقي‌ انسان‌ با طبيعت‌ بسيار موثر باشد. در اين‌ مجموع‌ بيست‌ دين‌پژوه‌ و كارشناس‌ محيط‌ زيست‌، ديدگاه‌هاي‌ بوديسم‌ را درباره‌ شبكه‌ پيچيده‌ حيات‌ بررسي‌ مي‌كنند. نويسندگان‌، بر جنبه‌هاي‌ سنتي‌ بوديسم‌ كه‌ مي‌تواند در شكل‌دهي‌ اخلاقيات‌ زيست‌محيطي‌ كارآمد، مفيد باشد، تاكيد مي‌كنند و نمونه‌هايي‌ از پروژه‌هاي‌ بودايي‌ را كه‌ در آسيا و ايالات‌ متحده‌ در جهت‌ حمايت‌ از محيط‌ زيست‌، اجرا گرديده‌ است‌ ارائه‌ مي‌دهند".
عنوان‌ سرفصل‌هاي‌ اين‌ كتاب‌ كه‌ هر يك‌ چندين‌ مقاله‌ را دربر مي‌گيرد عبارت‌اند از : 1) مرور كلي ‌: دسته‌بندي‌ موضوعات‌ ؛ 2) بوديسم‌ تراواده‌ و محيط‌ زيست ‌: الگوي‌ تايلند؛ 3) بوديسم‌ مهايانه‌ و محيط‌ زيست ‌: مورد ژاپن‌؛ 4) بوديسم‌ و حيوانات‌ در هند و ژاپن؛‌ 5) ذن‌ بوديسم‌: معضلات‌ و چشم‌انداز آينده‌؛ 6) بوديسم‌ امريكايي‌: تشكيل‌ جوامع‌ زيست ‌محيطي؛ 7) كاربردهاي‌ جهان‌بيني‌ زيست‌محيطي‌ بوديسم‌ 8؛ ) مسائل‌ نظري‌ و روش‌شناختي‌ در بوديسم‌.

2- كنفوسيانيسم‌ و محيط‌ زيست‌ (رابطه‌ آسمان‌، زمين‌ و انسان)

اين‌ اثر به‌ سرويراستاري‌ مري‌ اولين‌ تاكر و جان‌ اچ‌. برثرانگ‌ در سال‌ 1998 و در چهارصدوبيست‌ صفحه‌ منتشر شده‌ است‌. سرفصل‌هاي‌ اصلي‌ مجموعه‌ مقالات‌ آن‌ به‌ اين‌ ترتيب‌ است ‌: 1) طبيعت‌ نقد؛ 2) زمينه‌ پاسخ ؛‌ 3) منابعي‌ عقلاني‌ از چين‌، كره‌ و ژاپن؛ 4) تاملات‌ فلسفي؛ 5) از اصول‌پردازي‌ تا عمل‌.

يكي‌ از منتقدين‌ درباره‌ اين‌ اثر چنين‌ گفته‌ است‌: "اين‌ كتاب‌ ارزش‌ بسيار فراواني‌ دارد. كنفوسيانيسم‌ يكي‌ از غني‌ترين‌ و در عين‌ حال‌ مغفول‌ترين‌ منابع‌ موثر در بينش‌ زيست‌محيطي‌ است‌ و بايد در بحث‌هاي‌ بين‌فرهنگي‌ و در تاملات‌ زيست‌محيطي‌ به‌ اندازه‌ بوديسم‌ و اديان‌ بومي‌ امريكا، مورد توجه‌ قرار گيرد.

3- مسيحيت‌ و محيط‌ زيست‌ (جست‌وجوي‌ بهروزي‌ براي‌ زمين‌ و انسانها)

اين‌ كتاب‌ تحت‌ نظارت‌ ديتر. تي‌. هسل‌ و رزماري‌ رادفور وريتر در سال‌ 2000 ميلادي‌، در هفتصدوبيست‌ صفحه‌ چاپ‌ شده‌ است‌. اين‌ اثر شامل‌ مجموعه‌ مقالاتي‌، با موضوعات‌ زير است‌ : 1) پدر، پسر، روح‌القدس‌ از ديدگاه‌ زيست‌محيطي‌ ؛ 2) بينش‌، رسالت‌ انساني‌ و فضايل‌ براي‌ اجتماع‌ زميني‌ ؛ 3) مسائل‌ عمومي‌ و خاص‌ در اخلاقيات‌ و معنويت 4؛) به‌ سوي‌ امنيت‌ و پايداري‌ جهاني‌ ؛ 5) سنت‌ مسيحي‌ براي‌ محيط‌ زيست‌ و عدالت‌.

سنت‌هاي‌ مسيحي‌ چه‌ كمكي‌ مي‌تواند به‌ تضمين‌ سعادت‌ آينده‌ زمين‌ بكند؟ به‌ همان‌ ميزان‌ كه‌ زمين‌ گرم‌ تر، طوفاني‌تر، نامتعادل‌تر، پرجمعيت ‌تر و از عدالت‌ دورتر مي‌شود، تعداد فزاينده‌اي‌ از متكلمان‌ و علماي‌ اخلاق‌ مسيحي‌، به‌ چالش‌هاي‌ زيست‌محيطي‌ مي‌پردازند. اين‌ كتاب‌ جامع‌ كه‌ جزئي‌ از مجموعه‌ كتاب‌هاي‌ "اديان‌ جهان‌ و محيط‌ زيست‌" است‌ به‌ ما گوشزد مي‌كند كه‌ بايد با رويكردي‌ جديد به‌ الهيات‌ مسيحي‌ بنگريم‌ و با كمك‌ اخلاق‌ ناظر به‌ عدالت‌ زيست‌محيطي‌، به‌ تلاشي‌ همگاني‌ در راه‌ بازسازي‌ محيط‌ زيست‌ اقدام‌ كنيم‌. نويسندگان‌ اين‌ كتاب‌ كه‌ طيف‌ وسيعي‌ از انديشمندان‌ پروتستان‌، كاتوليك‌ و ارتدوكس‌ را تشكيل‌ مي‌دهند، از موضوعات‌ بحث‌انگيزي‌ پرده‌ برمي‌دارند كه‌ منجر به‌ غفلت‌ و سوءاستفاده‌ از محيط‌ زيست‌ گرديده‌ و درعوض‌ ديدگاه‌هاي‌ سازنده‌اي‌ را طرح‌ مي‌كنند كه‌ در تامين‌ عدالت‌ زيست‌محيطي‌ و زندگي‌ اجتماعي‌ توام‌ با مسئوليت‌پذيري‌، موثر است‌.

4- محيط‌ زيست‌ و هندوئيسم‌ (فصل‌ مشترك‌ زمين‌، آسمان‌ و آب)‌

اين‌ كتاب‌ چهارمين‌ اثر از مجموعه‌ اديان‌ جهان‌ و محيط‌ زيست‌ به‌ شمار مي‌رود و تحت‌ سرپرستي‌ كريستوفر كي‌ چاپل‌و مري‌ اولين‌ تاكر در سال‌ 2000 ميلادي‌ و در 656 صفحه‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.

اين‌ اثر، نقش‌ سنت‌ چندوجهي‌ هندوئيسم‌ را در توسعه‌ آگاهي‌هاي‌ زيست‌محيطي‌ در هند نشان‌ مي‌دهد. نويسندگان‌ اين‌ كتاب‌ در جست‌ وجوي‌ پاسخ‌ اين‌ سوال‌اند كه‌ چگونه‌ مفاهيم‌ سنتي‌ ناظر به‌ طبيعت‌، در متون‌ كلاسيك‌ مي‌تواند الهام‌بخش‌ يا مانعي‌ در ايجاد رابطه‌ دوستانه‌ بين‌ هندوهاي‌ امروزي‌ و محيط‌ زيست‌ باشد. آنها بعضي‌ از ديدگاه‌هاي‌ مردم‌ عادي‌ را در حمايت‌ از محيط‌ زيست‌ توصيف‌ مي‌كنند. سرفصل‌هاي‌ عمده‌ اين‌ كتاب‌ شامل‌ اين‌ عناوين‌ است ‌:
1) بنيان‌هاي‌ فرهنگي‌: مفاهيم‌ سنتي‌ هندوها درباره‌ طبيعت؛‌ 2) فلسفه‌ گاندي‌ و پيدايش‌ نوعي‌ اخلاقيات‌ زيست‌محيطي‌ سرخپوستي‌ - هندي؛‌ 3) جنگل‌ها در متون‌ و سنت‌هاي‌ كلاسيك؛‌ 4) تقدس‌ جاري‌ و بي‌حرمتي‌ مخاطره‌آميز: رودخانه‌هاي‌ يامونا، گنگا و نرمده‌؛ 5) آيا متون‌ و اعمال‌ آييني‌ هندويي‌ مي‌تواند به‌ اشاعه‌ آگاهي‌ زيست‌محيطي‌ كمك‌ كند؟

5- سنت‌هاي‌ سرخپوستي‌ و محيط‌ زيست‌: پيوند كيهان‌شناسي‌ و جامعه‌

اين‌ كتاب‌ تحت‌ نظارت‌ جان‌ گريم‌ در سال‌ 2001 ميلادي‌ و در 824 صفحه‌ منتشر گرديده‌ است‌. نويسندگان‌ كه‌ جمعي‌ از محققان‌ سرخپوست‌ و نيز دانشمندان‌ غيربومي‌ و فعالان‌ زيست‌محيطي‌ هستند، به‌ مسائل‌ مهمي‌ كه‌ جوامع‌ سرخپوستي‌ با آن‌ مواجهند مانند تهديد قلمرو زندگي‌ خود و مقاومت‌ در برابر آن‌، جهاني‌ شدن‌ بازار و رسانه‌ها و حفظ‌ موجودات‌ در معرض‌ انقراض‌ مي‌پردازند. اين‌ كتاب‌ با مواجه‌ كردن‌ خواننده‌ با ارزش‌هاي‌ بسيار والاي‌ انساني‌ و زيست‌ محيطي‌ سرخپوستان‌ در عصر جهاني‌ شدن‌، اشكال‌ خلاقانه‌ مقاومت‌ آنها را در برابر اين‌ معضلات‌ مي‌ستايد.

فصول‌ اصلي‌ اين‌ كتاب‌ عبارت‌اند از: 1) جوامع‌ پراكنده‌ ؛ 2) كيهان‌شناسي‌هاي‌ پيچيده‌؛ 3)جهان‌بيني‌هاي‌ مستحكم‌؛ 4) مقاومت‌ و نوزايي‌ ؛ 5) زيست ‌بوم‌هاي‌ رهاننده‌.

6- تائوئيسم‌ و محيط‌ زيست‌: (راه‌هايي‌ در چشم‌اندازي‌ نامتناهي‌)

اين‌ اثر در سال‌ 2001 ميلادي‌ تحت‌ سرپرستي‌ ليو زيائوگان‌، جيمز ميلر و ان‌. جي‌. گيراردات‌ در 476 صفحه‌ عرضه‌ شد. نويسندگان‌ اين‌ اثر تعامل‌ تائوئيسم‌ و محيط‌ زيست‌ را با نگاهي‌ به‌ شاخصه‌هاي‌ نظري‌ و تاريخي‌اي‌ كه‌ رويكرد اين‌ دين‌ را به‌ محيط‌ زيست‌ پي‌ريزي‌ كرده‌ است‌، بررسي‌ مي‌كنند. همچنين‌ آنها به‌ تحليل‌ ديدگاه‌هاي‌ متون‌ ديني‌ تائويي‌ در زمينه‌ وسيع‌ فرهنگ‌ چيني‌ مي‌پردازند تا موضوعات‌ اساسي‌ موجود در متون‌ كلاسيك‌ را روشن‌ كنند.

7- جينيسم‌ و محيط‌ زيست‌ (عدم‌ آزار در شبكه‌ حيات‌)

اين‌ كتاب‌ زير نظر كريستوفر كي‌ چاپل‌ در سال‌ 2002 ميلادي‌ و در 304 صفحه‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. آيين‌ دوهزاروپانصدساله‌ جينيسم‌ كه‌ بر "عدم‌ آزار" به‌مثابه‌ تنها راه‌ نجات‌ انسان‌ها تاكيد مي‌كند، جهان‌بيني‌اي‌ را ارائه‌ مي‌دهد كه‌ ظاهرا با اهداف‌ فعاليت‌ زيست‌محيطي‌ هماهنگ‌ است‌. اما آيا جينيسم‌ مي‌تواند نوعي‌ محيط‌ زيست‌گرايي‌ جامعه‌محور را بدون‌ فداكردن‌ اصول‌ زاهدانه‌ و سنت‌ معنوي‌ خود بپذيرد؟

8- يهوديت‌ و محيط‌ زيست‌ (جهان‌ مخلوق‌ و كلمه‌ وحياني)

اين‌ كتاب‌ تحت‌ نظر حوا تيروش‌ ساموئلسون‌ در 620 صفحه‌ و در سال‌ 2002 ميلادي‌ به‌ بازار نشر وارد گرديد. گفتمان‌ زيست ‌محيطي‌ يهودي‌ نشان‌ داده‌ است‌ كه‌ يهوديت‌ در ذات‌ خود دغدغه‌ عميقي‌ درباره‌ رفاه‌ و سعادت‌ جهان‌ طبيعي‌ دارد. اين‌ كتاب‌ قصد دارد تا به‌ گفتمان‌ نوظهور يهوديت‌ و محيط‌ زيست‌ [با روش‌ ساختن‌ مفاهيم‌ متعدد طبيعت‌ در تفكر يهودي‌] كمك‌ كند تا زمينه‌ساز ايجاد الهيات‌ طبيعي‌ يهودي‌ شود. نويسنده‌ مقالات‌ اين‌ كتاب‌، محور كار خود را عهد عتيق‌ و ادبيات‌ ربينيك‌ قرار داده‌اند و رابطه‌ بين‌ نظريه‌ خلقت‌ و نظريه‌ وحي‌ در زمينه‌ قانون‌ طبيعي‌ را بررسي‌ مي‌كنند و به‌ مسائلي‌ پيرامون‌ طبيعت‌ و اخلاق‌ مي‌پردازند. آنها از منظر سنت‌ عرفاني‌ يهود، گفتمان‌ سكولار زيست‌محيطي‌ و فرمان‌هاي‌ ديني‌ يهودي‌ را به‌ چالش‌ مي‌كشند.

9- اسلام‌ و محيط‌ زيست‌(امانت‌ الهي)

اين‌ اثر، نهمين‌ و آخرين‌ كتاب‌ از اين‌ مجموعه‌ به‌ شمار مي‌رود كه‌ در سال‌ 2003 ميلادي‌ تحت‌ نظارت‌ ريچارد سي‌. فالتس، فردريك‌ ام‌. دني‌ و عزيزان‌ بهارالدين‌ در 584 صفحه‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.

مسلمانان‌ با جمعيت‌ يك‌ ميليارد و چندصد ميليون‌ نفري‌، حدود يك ‌ششم‌ جمعيت‌ جهان‌ را تشكيل‌ مي‌دهند. عامه‌ مردم‌ در غرب‌، اسلام‌ را معادل‌ خاورميانه‌ و جهان‌ عرب‌ مي‌دانند در حالي‌ كه‌ ذكر اين‌ نكته‌ مهم‌ است‌ كه‌ بدانيم‌ در حدود هفتادوپنج‌ درصد از مسلمانان‌ در خاور دور در آسيا و حدود 350 ميليون‌ نفر از اين‌ جمعيت‌ در بنگلادش‌، پاكستان‌ و هند زندگي‌ مي‌كنند و اندونزي‌ بيشترين‌ جمعيت‌ مسلمان‌ را در خود جاي‌ داده‌ است‌. اقليت‌هاي‌ مسلمان‌ در كشورهاي‌ مختلفي‌ همچون‌ فنلاند، اكوادور و نيوزلند اقامت‌ دارند و بيشتر كشورهاي‌ غربي‌ داراي‌ جمعيت‌ قابل‌ توجهي‌ از مسلمانان‌ هستند. بسياري‌ معتقدند كه‌ اسلام‌ در ايالات‌ متحده‌، بيشترين‌ رشد را نسبت‌ به‌ ساير اديان‌ به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است‌.

اسلام‌ همانند مسيحيت‌ و يهوديت‌، ديني‌ توحيدي‌ است‌ و كتاب‌ مقدس‌ اين‌ دين‌ [قرآن‌ كريم‌] محور ايمان‌ مسلمانان‌ است‌. قرآن‌، رسول‌ خدا حضرت‌ محمد (ص) را الگوي‌ مسلمانان‌ معرفي‌ مي‌كند . بنابراين‌، حديث‌ كه‌ به‌ ثبت‌ گفتار و رفتار پيامبر مي‌پردازد به‌نوعي‌ مكمل‌ قرآن‌ است‌ و مسلمانان‌ را در درك‌ بهتر شيوه‌ زندگي‌ اسلامي‌ (شريعت‌) كمك‌ مي‌كند. قرآن‌ مملو از اشارات‌ به‌ منابع‌ ارزشمند حياتي‌ يعني‌ آب‌، هوا و خاك‌ است‌ و مسلمانان‌ را از اسراف‌ نهي‌ مي‌كند. از سوي‌ ديگر احاديث‌ نيز بيانگر دغدغه‌ پيامبر درباره‌ حفظ‌ منابع‌ طبيعي‌ و توزيع‌ عادلانه‌ آنها در ميان‌ همه‌ مردم‌ است‌. اسلام‌ از همان‌ بدو پيدايش‌ يعني‌ هزاروچهارصد سال‌ پيش‌ اصولي‌ را براي‌ شناخت‌ زيست‌محيطي‌ كه‌ لازمه‌ كسب‌ شايستگي‌ خليفه‌اللهي‌ است‌، به‌ انسان‌ها عرضه‌ كرد.

اما پيدايش‌ اخلاقيات‌ زيست‌محيطي‌ به‌ مفهوم‌ امروزين‌ آن‌، پديده‌اي‌ نوظهور است‌. نخستين‌ انديشمند مسلمان‌ كه‌ به‌ اين‌ حوزه‌ پرداخت‌ فيلسوف‌ شيعه‌ ايراني‌ پروفسور سيد حسين‌ نصر بود كه‌ در كتاب‌ "Prennis Philosophia" كه‌ با همكاري‌ فريتهوف‌ شوان، تيتوس‌ بوركهارت و رنه‌ گنون به‌ رشته‌ تحرير درآورد، اين‌ عقيده‌ را مطرح‌ كرد كه‌ حقايق‌ جاودانه‌ در تعدادي‌ از سنت‌هاي‌ فلسفي‌ و فرهنگي‌ تاريخي‌، شرح‌ داده‌ شده‌ است‌.

انتقاد زيست ‌محيطي‌ نصر از جهان‌ غرب‌ با مجموعه‌ سخنراني‌هاي‌ وي‌ در دانشگاه‌ شيكاگو در سال‌ 1966 آغاز گرديد كه‌ يك‌ سال‌ بعد در كتابي‌ تحت‌ عنوان‌ "Man and Nature" منتشر شد.  كنفرانس‌ اسلام‌ و محيط‌ زيست‌ كه‌ بخشي‌ از كتاب‌ مورد بحث‌ ما «Islam and Ecology‌» حاصل‌ جمع‌آوري‌ مقالات‌ مطرح‌شده‌ در اين‌ كنفرانس‌ است‌، توسط‌ جان‌ گريم‌، فضلون‌ خالد و مري‌ اولين‌ تاكر سازماندهي‌ و در روزهاي‌ هفتم‌ تا دهم‌ ماه‌ مه‌ سال‌ 1998 در مركز مطالعات‌ اديان‌ جهان‌ در مدرسه‌ الهيات‌ هاروارد، برگزار شد. بعد از اين‌ رويداد، كنفرانس‌هاي‌ ديگري‌ در سطح‌ جهان‌ اسلام‌ به‌ اين‌ موضوع‌ پرداختند (مانند كنفرانس‌ تهران‌ و جده‌) كه‌ همگي‌ از سوي‌ دولت‌ها سازماندهي‌ شده‌ بودند. كتاب‌ حاضر، شامل‌ تعدادي‌ از مقالات‌ عرضه‌شده‌ در اين‌ كنفرانس‌ و چند مقاله‌ ديگر است‌.

به‌ عقيده‌ بسياري‌ از متفكران‌ مسلمان‌، بحران‌ زيست ‌محيطي‌ نشانه‌اي‌ است‌ از يك‌ فاجعه‌ بزرگتر يعني‌ دورشدن‌ انسان‌ها از زندگي‌اي‌ كه‌ مطابق‌ با خواست‌ خداوند است‌. يك‌ جامعه‌ مبتني‌ بر عدالت‌ كه‌ در آن‌ روابط‌ انسان‌ها با يكديگر و با خداوند به‌طور شايسته‌ برقرار گرديده‌ است‌ به‌راحتي‌ دچار معضلات‌ زيست‌محيطي‌ نخواهد شد.

كتاب‌ حاضر در پنج‌ فصل‌ تنظيم‌ گرديده‌ كه‌ عبارت‌اند از: 1) خدا، انسان‌ و طبيعت؛‌ 2) چالش‌ تفسير (مجدد)؛ 3) محيط‌ زيست‌ و عدالت‌ اجتماعي؛‌ 4) به‌ سوي‌ جامعه‌اي‌ پايدار؛ 5) باغ‌ اسلامي‌، استعاره‌اي‌ از بهشت‌.

بخش‌ نخست ‌: مقالات‌ اين‌ بخش‌ "خدا، انسان‌ و طبيعت‌"، ديدگاه‌ اسلام‌ را درباره‌ نظام‌ كيهاني‌ شرح‌ مي‌دهند و عبارتند از : الف‌) نخستين‌ مقاله‌ با عنوان‌ "شناخت‌ اخلاقيات‌ زيست‌محيطي‌ از منظر قرآن‌" به‌ قلم‌ ابراهيم‌ اوزدمير با تمركز بر قرآن‌، مقدمه‌اي‌ مناسب‌ در شناخت‌ ديدگاه‌ اسلام‌ درباره‌ جايگاه‌ انسان‌ در سلسله‌مراتب‌ وجود محسوب‌ مي‌شود. اوزدمير با تفاسير كهن‌ و جديد، معتقد است‌ كه‌ فرد مسلمان‌ اگر به‌درستي‌ رابطه‌ بين‌ خالق‌، انسان‌ها و مخلوقات‌ ديگر را كه‌ در قرآن‌ شرح‌ داده‌ شده‌، درك‌ كند، در اين‌ كتاب‌ آسماني‌، اخلاقيات‌ زيست‌محيطي‌ اسلام‌ را پيدا خواهد كرد.

ب) دومين‌ مقاله‌ با عنوان‌ "جهان‌ زنده‌: طبيعت‌ در مثنوي‌ جلال‌الدين‌ رومي‌" نوشته‌ ال‌. كلارك‌ است‌. وي‌ كيهان‌شناسي‌اي‌ را كه‌ در اشعار عرفاني‌ جلال‌الدين‌ مولوي‌ يافت‌ مي‌شود، توضيح‌ مي‌دهد. از ديدگاه‌ مولوي‌ كل‌ جهان‌ زنده‌ است‌ و انسان‌ها تنها بخشي‌ از خلقت‌ الهي‌اند كه‌ در آن‌ همگي‌ موجودات‌ خداوند را تسبيح‌ مي‌گويند.

ج‌) سعديه‌ خاورخان‌ چشتي در مقاله‌ خود با عنوان‌ "فطرت ‌: الگويي‌ اسلامي‌ براي‌ بشريت‌ و محيط‌ زيست‌"، تفسيري‌ زيست‌محيطي‌ بر اساس‌ مفهوم‌ فطرت‌ در اسلام‌ را پيشنهاد مي‌كند كه‌ به‌مثابه‌ ماهيت‌ و ذات‌ ابدي‌ اشياء تعبير مي‌شود. وي‌ مي‌افزايد كه‌ ماهيت‌ بنيادين‌ (فطرت‌) بشر هماهنگ‌ با محيط‌ زيست‌ او آفريده‌ شده‌ است‌. بنابراين‌ وجدان‌ زيست‌محيطي‌ چيزي‌ است‌ كه‌ نياز به‌ آموزش‌ ندارد بلكه‌ بايد آن‌ را بيدار كرد.

بخش‌ دوم ‌: مقالات‌ اين‌ بخش‌ ما را به‌ تفكر درباره‌ اين‌ امر تشويق‌ مي‌كند كه‌ چگونه‌ مي‌توان‌ جهان‌بيني‌ اسلامي‌ معاصر را در زمينه‌ معضلات‌ زيست‌محيطي‌ فعلي‌ به‌ كار برد.

الف‌) نخستين‌ مقاله‌ اين‌ فصل‌ به‌ قلم‌ دكتر سيد حسين‌ نصر و تحت‌ عنوان‌ "اسلام‌، دنياي‌ اسلامي‌ معاصر و بحران‌ زيست‌محيطي‌" ارائه‌ شده‌ است‌. وي‌ در اين‌ مقاله‌ به‌ موانع‌ زيادي‌ كه‌ بر سر راه‌ تحقق‌ اخلاقيات‌ زيست‌محيطي‌ اسلام‌ در دنياي‌ معاصر وجود دارد اشاره‌ و راه‌هايي‌ را براي‌ غلبه‌ بر اين‌ موانع‌ پيشنهاد مي‌كند.

ب‌) ماويل‌ عزالدين‌، يكي‌ از نخستين‌ انديشمندان‌ مسلماني‌ است‌ كه‌ مسائل‌ زيست ‌محيطي‌ را به‌مثابه‌ معضلي‌ اساسي‌ مطرح‌ كرد. وي‌ در مقاله‌ خود "اسلام‌ و محيط‌ زيست ‌: فرضيه‌ و عمل‌" به‌ مسائلي‌ چون‌ بحران‌هاي‌ آلودگي‌، كمبود آب‌ و ديگر معضلات‌ پيش‌ روي‌ جهان‌ اسلام‌ اشاره‌ مي‌كند.

ج‌) نعمان‌ الحق‌ در مقاله‌اي‌ با عنوان‌ "اسلام‌ و زيست‌ بوم‌: اصلاح‌ و بازسازي‌" با مراجعه‌ به‌ منابع‌ اصلي‌ اسلام‌ يعني‌ قرآن‌، حديث‌ و شريعت‌ اسلامي‌، در جست‌ وجوي‌ كشف‌ اين‌ مطلب‌ است‌ كه‌ چگونه‌ اسلام‌ سنتي‌ مي‌تواند مسلمانان‌ را در مواجهه‌ با معضلات‌ زيست‌محيطي‌ هدايت‌ كند.

د) عبدالعزيز سعيد و ناتان‌ سي‌. فانك‌، به‌ قرائتي‌ زيست ‌محيطي‌ از مفاهيم‌ سنتي‌ اسلام‌ مانند "توحيد" و "سلام" (صلح‌) مي‌پردازند و معتقدند كه‌ مسائل‌ زيست‌محيطي‌ ناشي‌ از ناديده‌ گرفتن‌ معناي‌ واقعي‌ "اسلام‌" است‌ كه‌ آن‌ هم‌ به‌ علت‌ غفلت‌ از توحيد به‌ وجود آمده‌ است‌.

عثمان‌ عبدالرحمان‌ ليولين‌ در مقاله‌ خود : "مبنايي‌ براي‌ ايجاد رشته‌ حقوق‌ زيست‌محيطي‌ اسلامي‌" نگاهي‌ كلي‌ و جامع‌ به‌ كيفيت‌ تعامل‌ شريعت‌ سنتي‌ اسلامي‌ با مديريت‌ زيست‌محيطي‌ مي‌افكند و با ذكر اين‌ مطلب‌ كه‌ بسياري‌ از قوانين‌ شريعت‌ اسلامي‌ در اكثر كشورهاي‌ مسلمان‌ اجرا نمي‌شود، راه‌حل‌هايي‌ مشخص‌ براي‌ تفسير اين‌ قوانين‌ و اجراي‌ آنها پيشنهاد مي‌كند.

و) مقاله‌ بعدي‌ با عنوان‌ "محيط‌ زيست‌گرايي‌ اسلامي‌: موضوعي‌ در خور بررسي‌" به‌ قلم‌ ريچارد سي‌ فالتس‌ راه‌ عبور از نظريه‌پردازي‌ تا عمل‌ را با نشان‌دادن‌ چگونگي‌ كاربردي‌ شدن‌ اصول‌ اسلامي‌ در حفاظت‌ از محيط‌ زيست‌ در سطوح‌ دولتي‌ و عمومي‌ در جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌، بررسي‌ مي‌كند.

ز) كاوه‌ افراسيابي‌ در مقاله‌ "به‌ سوي‌ الهيات‌ زيست‌محيطي‌ اسلام‌" بر اين‌ عقيده‌ است‌ كه‌ اگرچه‌ اسلام‌ داراي‌ منابع‌ مهمي‌ درباره‌ احترام‌ به‌ محيط‌ زيست‌ است‌ اما متفكران‌ مسلمان‌ بايد گامي‌ فراتر بنهند و در صورتي‌ كه‌ انتظار دارند كه‌ سنت‌ به‌طور موثر به‌ بحران‌هاي‌ فعلي‌ پاسخ‌ دهد، بايد به‌ بازنگري‌ بعضي‌ از پيش‌فرض‌هاي‌ اوليه‌ خود بپردازند.

مقالات‌ بخش‌ سوم ‌:  الف‌) فضلون‌ خالد در مقاله‌ "محيط‌ زيست‌ و عدالت‌ اجتماعي‌" ريشه‌هاي‌ بحران‌ زيست‌ محيطي‌ را در مدرنيته‌ غربي‌ مي‌يابد كه‌ در چند قرن‌ گذشته‌ بر جوامع‌ اسلامي‌ تحميل‌ شده‌ است‌.

ب‌) ياسين‌ داتن‌ به‌ بررسي‌ بعضي‌ جنبه‌هاي‌ دنياي‌ مدرن‌ مثلا نظام‌ بانكداري‌ جهاني‌ كه‌ مبتني‌ بر سود است‌ مي‌پردازد و در مقاله‌ خود "بحران‌ زيست‌محيطي‌ زمان‌ ما: پاسخ‌ اسلامي‌"، معضلات‌ زيست‌محيطي‌ را ناشي‌ از سودجويي‌ بي‌حدوحصر به‌ قيمت‌ نابودي‌ جوامع‌ انساني‌ مي‌داند.

ج‌) هاشم‌ اسماعيل‌ دوكرت‌ در مقاله‌ "اسلام‌، جامعه‌ اسلامي‌ و دغدغه‌هاي‌ زيست‌محيطي‌: يك‌ الگوي‌ توسعه‌ بر اساس‌ جامعه‌ نظام‌مند اسلام‌"، با تاييد نظريه‌ داتن‌ اين‌ نكته‌ را شرح‌ داده‌ است‌ كه‌ چگونه‌ نظام‌ اسلامي‌ مدرن‌ نظري‌ (فرضي‌) با نظام‌ موجود فعلي‌ تفاوت‌ دارد.

د) نوال‌ عمار در مقاله‌ "عدالت‌ زيست‌محيطي‌ و حقوق‌ انساني‌ زنان‌ در اسلام‌" نقدي‌ اكوفمينيستي‌ را با بررسي‌ عدالت‌ اجتماعي‌ اسلامي‌ تركيب‌ مي‌كند و نتيجه‌ مي‌گيرد كه‌ مسائل‌ زيست‌محيطي‌ بايد در زمينه‌اي‌ وسيع‌تر كه‌ حقوق‌ زنان‌ در دسترسي‌ مساوي‌ به‌ منابع‌ طبيعي‌ و اجتماعي‌ را فراهم‌ سازد مورد موشكافي‌ قرار گيرد.

بخش‌ چهارم‌ (به‌ سوي‌ جامعه‌اي‌ پايدار) :  الف‌) با مقاله‌محمد اسلم‌ پرويز تحت‌ عنوان‌ "نوآوري‌ علمي‌ و الميزان‌" به‌ بررسي‌ مفهوم‌ قرآني‌ توازن‌ "الميزان‌" مي‌پردازد. وي‌ با ارائه‌ الگوهايي‌ از جوامع‌ معاصر به‌ چگونگي‌ ناديده‌ انگاشتن‌ اين‌ اصل‌ قرآني‌ مي‌پردازد.
ب‌) دومين‌ مقاله‌ اين‌ بخش‌ به‌ قلم‌ صفي‌الدين‌ ا. حامد56 با عنوان‌ "ظرفيت‌سازي‌ براي‌ توسعه‌ پايدار: مشكل‌ اسلامي‌ كردن‌ موسسات‌ زيست‌محيطي‌" به‌ بررسي‌ توسعه‌ در جوامع‌ معاصر اسلامي‌ از ديدگاهي‌ وسيع‌تر مي‌پردازد. حامد با بيش‌ از حد خوشبينانه‌ خواندن‌ آرمانگرايي‌ بعضي‌ از نويسندگان‌ قبلي‌ مي‌پرسد كه‌ تا چه‌ حد مدل‌هاي‌ خالص‌ اسلامي‌ مي‌تواند در عمل‌ كاربرد داشته‌ باشد.
ج‌) نانسي‌ دبليو. جبرا و جوزف‌ جي‌. جبرا نمونه‌هايي‌ از برنامه‌هاي‌ تنظيم‌ خانواده‌ در كشورهاي‌ اسلامي‌ مصر و ايران‌ را بررسي‌ مي‌كنند. عنوان‌ مقاله‌ آنها "اسلام‌، محيط‌ زيست‌ و برنامه‌ريزي‌ براي‌ خانواده‌: دو نمونه‌ ايران‌ و مصر" است‌.

محمد يوسف‌ صديق‌ به‌ بررسي‌ تجربه‌ بنگلادش‌ [يكي‌ از پرجمعيت ‌ترين‌ كشورهاي‌ اسلامي‌ و از فقيرترين‌ كشورهاي‌ جهان‌] مي‌پردازد تا ثابت‌ كند كه‌ حفاظت‌ از محيط‌ زيست‌ نمي‌تواند جداي‌ از تلاش‌ براي‌ از بين‌ بردن‌ فقر باشد. "يك‌ سفر زيست‌محيطي‌ در بنگلادش‌ اسلامي‌" عنوان‌ مقاله‌ يوسف‌ صديق‌ است‌.

"اسلام‌ در نظريه‌ توسعه‌ و برنامه‌ريزي‌ مالزي‌" نوشته‌ابوبكر عبدالمجيد، پنجمين‌ مقاله‌ اين‌ فصل‌ است‌ كه‌ نويسنده‌ اصول‌ زيربنايي‌ توسعه‌ مالزي‌ را با تعاريف‌ اسلامي‌ از عدالت‌ اجتماعي‌ سازگار مي‌داند. برنامه‌ توسعه‌ مالزي‌ چشم‌انداز سال‌ 2020 نام‌ دارد.
در آخرين‌ مقاله‌ اين‌ فصل‌ كه‌ به‌ قلم‌ تعظيم‌ . قسام با عنوان‌ "شبكه‌ توسعه‌ آقاخان‌: اخلاقيات‌ توسعه‌ پايدار و بيداري‌ اجتماعي‌" به‌ بررسي‌ پروژه‌هاي‌ تحت‌ حمايت‌ بنياد آقاخان‌ پيشواي‌ اسماعيليان‌ مي‌پردازد.

فصل‌ پنجم ‌: در اين‌ فصل‌ ابتدا آتيليو پتروجيولي‌ در مقاله‌ خود با عنوان‌ "طبيعت‌ در شهرسازي‌ اسلامي ‌: باغ‌ واقعي‌ و باغ‌ استعاري‌" به‌ بررسي‌ شيوه‌هايي‌ مي‌پردازد كه‌ جوامع‌ سني‌ اسلامي‌ جايگاه‌ خود را در نظام‌ طبيعت‌ از طريق‌ معماري‌ و ساختن‌ باغ‌ها، نشان‌ داده‌اند.

جيمز ال‌. وسكاوت‌ در مقاله‌اي‌ با نام‌ "از جنات‌ قرآن‌ تا باغ‌هاي‌ لاهور" مثال‌هايي‌ را از باغ‌هاي‌ سلطنتي‌ ساخته‌شده‌ در عصر امپراتوري‌ مغول‌ در لاهور پاكستان‌ در طي‌ قرن‌ هفدهم‌ ارائه‌ مي‌كند.

فرزانه‌ ميلاني‌ در مقاله‌ "درختان‌ به‌مثابه‌ اجداد: اكوفمينيسم‌ و شعر فروغ‌ فرخزاد" به‌ استعاره‌ باغ‌ در شعر شاعر فمينيست‌ معاصر، فروغ‌ فرخزاد مي‌پردازد.

منبع : ماهنامه اديان ، شماره 12 ( با كمي تلخيص)

کد خبر 161291

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha