۸ خرداد ۱۳۹۱، ۱۱:۴۶

حاشیه های پررنگتر از متن/

برنامه های موفق تلویزیون را رادیویی ها می چرخانند

برنامه های موفق تلویزیون را رادیویی ها می چرخانند

مراسم تجلیل از برترین‌های شبکه جهانی صدای آشنا در دوازدهمین جشنواره رادیو فرصتی شد تا پیشکسوتان رادیو به زبان بیایند و درددل کنند.

به گزارش خبرنگار مهر، بعد از ظهر روز گذشته شنبه هفتم خرداد ماه برنامه سازان برتر شبکه رادیویی صدای آشنا گرد هم آمدند تا محسن شریف زاده مدیر این شبکه جهانی به مناسبت رکورد صدای آشنا در دریافت بیشترین جوایز از دوازدهمین جشنواره رادیو از اهالی آن تجلیل کند.

گاه پیش می آید در گزارش هایی که از نشست های مختلف درج می شود بخشی به حاشیه های مراسم اختصاص پیدا کند، اما از آنجایی که در این مراسم حاشیه پررنگ تر از متن بود، بخش حاشیه ها جدا نشده است.

در ابتدای این مراسم با اجرای زهرا تقی ملا وی از استادان حاضر در جلسه همچون مریم نشیبا، بهروز رضوی و محمود خسرونژاد کسب اجازه کرد و بعد از این شریف زاده در سخنانی گفت: در قرآن آمده انسان در مقابل چشم و گوش و دلش مسئول است. اما کسانی که در رسانه ملی کار می کنند وظیفه سنگین تری دارند و در مقابل چشم و گوش و دل مردم نیز مسئول هستند.

وی افزود: سومین سال است که در جمع همکاران مهربان، صمیمی و کاربلد صدای آشنا به سر می برم که امسال گوی سبقت را از همکاران شبکه های دیگر خود ربودند و در یک رقابت سالم 14 جایزه از جشنواره را نصیب شبکه کردند. حال نزدیک به یک سال تا جشنواره سیزدهم فرصت داریم و در این شرایط بد نیست دور هم در قالب یک کارگاه آموزشی رموز موفقیت برنامه ها را بازگو کنیم تا به اثرگذاری بیشتر در شبکه منجر شود.

شریف زاده در ادامه با بیان اینکه بیشتر می خواهد بشنود، بسیاری از حاضران را معلم خود می داند و در مقابلشان زانوی ادب می گذارد، سخنرانی در جمع را به دیگر حاضران سپرد.

تلویزیون ما را روی تخم چشمش می‌گذارد اما...

پس از این با دعوت تقی ملا از نشیبا او گفت: من هر جا می روم مسن تر از من وجود ندارد! نمی دانم چه سری است! ممنون که این جلسه را گذاشتید و می خواهید صادقانه با هم حرف بزنیم. من هم به همین روال حرف می زنم چرا که ما هرچقدر بیشتر با هم مهربان باشیم، کارهایمان راحت تر جلو می رود.

وی افزود: ما 10 ساعت جلسه می گذاریم که در آخر یک برنامه یک ساعته بشود 45 دقیقه. چرا که در این جلسه هیچ کدام از عوامل سازنده حضور ندارند! همه بچه های رادیو عاشقانه کار می کنند. برای ما فرصت هست که به تلویزیون برویم، ما را روی تخم چشمشان می گذارند و خرجمان می کنند اما اغلب ترجیحا رادیو را قبول داریم و با بودن در آن به دیگران فخر می فروشیم. همانطور که قریب به اتفاق برنامه های موفق تلویزیون را هم رادیویی ها می چرخانند.

قصه گوی برنامه "آی قصه قصه قصه" تصریح کرد: برای اولین بار است که چنین نشستی را تجربه می کنم. سابقه معلمی من باعث شد از بچه ها یاد بگیرم خیلی راحت حرف بزنم و قصدم نیز سازندگی است. دلم می سوزد از اینکه در این سفره همه جور غذایی وجود دارد اما عده ای گرسنه اینجا را ترک می کنند.

من بارها و بارها از منشی شریف زاده وقت گرفتم و با او صحبت کردم. هر بار نیز مورد لطف این مدیر شبکه قرار گرفتم اما تا به حال در جلسه ای که همه با هم باشیم حضور نداشتم و بسیاری از همکارانی که امروز می بینمشان را نمی شناختم.

نشیبا تأکید کرد: 14 نفر از این جشنواره پیروز بیرون آمدند. باید این افراد را بنوازید تا در آینده و برای جشنواره سیزدهم بتوانند رقبای خود را پشت سر بگذارند. در یکی از شبکه ها عزیزی بچه ها را جمع کرد و به آنها گفت بهترین برنامه ها را بسازند و حتی اگر این آثار رد شوند هم x تومان به آنها داده می شود. وقت و بی وقت هم به آنها سر می زد.

زمانی که اولین جشنواره رادیو را در زیباکنار برگزار کردیم، هر کدام از بچه ها بالای سن می رفتند و خواسته ای از آقای خجسته نازنین داشتند که به حق بود. من هم زمانی که روی سن رفتم گفتم تنها چیزی که باید به آن توجه شود و  از همه حقوق بشر من یکی را بیشتر از همه می تواند وادار کند که عاشقانه پشت میکروفن قرار بگیرم این است که نواخته شوم.

برای من خوشایند است که وقتی پشت میکروفن رادیو پیام هستم و دائم دارم سرفه می کنم، کسی بلافاصله زنگ بزند و بگوید این صدا دارد اذیت می شود. بگویید برود خانه استراحت کند. در چنین شرایطی من نرسیده به خانه حتی اگر بلایی به سر خودم هم بیاورم حنجره ام را مثل سابق می کنم و مثل یک عقاب پروازکنان دوباره پشت میکروفن می ایستم. چون عزیزی به من توجه کرده است.

وی ادامه داد: با توجه به شرایط خانه ما که سالمند است و من جوان ترینشان هستم، بعد از کار خانه، زمانی که به رادیو می آیم از نظر جسمی خسته ام بنابراین باید شرایط به شکلی باشد که من مسائل را فراموش کنم و با خیال راحت انگیزه لازم برای کار را داشته باشم. من دیروز برنامه داشتم و نیامدم. شریف زاده زنگ زد و گفت نشیبا جایت سبز بود. این برای من خیلی مهم است.

گرچه من در هر شرایطی کارم را عاشقانه انجام می دهم و اگر بی مهری هم باشد خودم را قانع میکنم اما دلم برای جوان هایی می سوزد که با عشق آمده اند و به محبت نیاز دارند. باید آنها را خیلی بنوازیم.

نشیبا با اشاره به برنامه "آی قصه قصه قصه" اظهار کرد: چند تن از شاگردانم در سوئد و آمریکا هستند و نامه هایی از آنها داشتم که برایشان جالب بود صدای معلمشان را از رادیو می شنوند. برنامه شاخصی به تهیه کنندگی انسیه سمیع پور داریم که جمع آن به شدت صمیمی است و هفته ای نبود که برای هم جشن تولد نگیریم و به درد دل هم گوش ندهیم.

میان انسان ها بچه ها برای من ویژگی خاصی دارند و ناخودآگاه جذبشان می شوم و با این عشق طبیعی است که بچه ها هم به برنامه علاقه پیدا کنند و با حضور گروه کارآمده و تخصیل کرده طبیعی است که این کار خوب از آب درآمده است.

در ادامه تقی ملا توضیح داد که برگزاری نشست های این چنینی در شبکه جهانی رادیو صدای آشنا متداول بوده و آخرین جلسه نیز در دی ماه 90 برگزار شده است.

وی با اشاره به گذراندن دوره گویندگی در سال 76 و محوریت نخستین جلسه کلاس استاد امیر نوری درباره شخصیت گوینده، بهروز رضوی را نمونه بارز یک شخصیت والا دانست و از او دعوت به سخنرانی کرد.

رادیو ققنوسی است که از خاکسترش متولد می‌شود

رضوی هم که تازه رسیده بود به شوخی گفت: بگذارید من آب بندی شوم! و ادامه داد: از همکاری و همراهی ناصر شریف زاده تشکر میکنم. همین صمیمت و همکاری راز توفیق شبکه صدای آشنا است. اشاره ای هم که به میزان تاثیرگذاری رادیو تا حد خوب و بد جلوه دادن افراد و موضوعات مختلف شد، تنم را لرزاند. امیدوارم من همیشه خوب را خوب جلوه دهم و بد را هم بد.

وی افزود: ما در رادیویی کار می کنیم که فکر می کردیم ممکن است زیر دست و پای رسانه های جدید نابود شود اما این ققنوس از خاکستر خود جوانه زده و ادامه حیات می دهد.
 

--------------

ادامه دارد...

کد خبر 1613603

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha