پس ازروي كارآمدن مهندس مهرعليزاده درسازمان تربيت بدني وبنا به پيشنهاد كارشناسان سازمان، كميته اي تحت عنوان كميته ورزش هاي پايه شكل گرفت. ژيمناستيك، دووميداني وشنا سه رشته اي بودند كه درچارچوب اين كميته قرارگرفتند وهدف اصلي ازايجاد چنين كميته اي توجه همه جانبه به ورزش پايه يا به قولي بهتر ورزشهاي پايه بوده است.
قراربود بودجه هاي مناسب تري دراختياراين رشته ها ازطريق همان كميته قراربگيرد، بحث همگاني كردن ورزشهايي مثل ژيمناستيك، شنا ودووميداني در اولويت برنامه ها قرارگيرد وبا استفاده ازابزاروعلم روز كشورهاي پيشرفته نسبت به ارتقاي سطح علمي و فني قهرمانان اين رشته ها توجه شود. حدود 3 سال ازاين جريان مي گذرد ولي هيچ كدام ازاين موارد عملي نشده و شايد تنها دربخش بودجه تحولي هرچند اندك دراين رشته ها بوجود آمده باشد. اينكه نيت و هدف كارشناسان و مسوولين سازمان درتشكيل كميته ورزش هاي پايه نيت خيري بوده بحثي نيست اما بايد پرسيد چقدردراين راه موفق بوده ايم؟ به وضعيت سه رشته ورزشي فوق نگاه كنيد تا بيشترمتوجه منظورما شويد.
ژيمناستيك اكنون چندماهي است كه به حال خود رها شده وبعد ازاستعفاي حسن اسدي دستجردي هنوزسازمان تربيت بدني نتوانسته گزينه اي مناسب براي احراز پست رياست اين فدراسيون پيدا كند. بعيد هم بنظرمي رسد كه تا پايان سالجاري اين اتفاق بيفتد وفدراسيون ژيمناستيك صاحب رييس شود.
اين بحث تشكيلاتي فدراسيون ژيمناستيك اكنون به اوضاع و احوال خود ژيمناستي توجه كنيد. نه ازتوسعه همگاني آن دربين اقشارمختلف مردم خبري هست و نه ازتوجه به بخش قهرماني يعني درعمل ژيمناستيك با يك ركورد چشمگيري مواجه شده و كسي هم پيدا نمي شود كه بيايد به اين وضعيت قمر درعقرب سروساماني بدهد.
اهالي ژيمناستيك كه همه به نوعي از اين عرصه يا كنارگذاشته شده اند ويا آنقدر نامرادي ديده اند كه خود كناررفته اند. اصولا سياست مسوولين ورزش نيز بر اين ديده استوار است كه درراس مديريتهاي ورزش نمي توان زياد ازمديران ورزشي استفاده كرد و عموما افرادي خارج از حيطه ورزش را براي اين پست ومقامها درنظرمي گيرند.
دراين راه نيز مديراني كه واقعا داراي مديريتي توانمند و قوي باشند خيلي كم تن به قبول چنين مسووليت هايي مي دهند . مي ماند تعدادي مديران درجه دووسه كه براي پيشبرد اهداف مختلف خود به دنبال يك پايگاه مي گردند. چه پايگاهي بهتر بهتر از ورزش و قبول پست رياست يك فدراسيون كه براي يك مديردرجه سه غيرورزشي همه چيز مي تواندداشته باشد.
اوضاع و احوال شنا هم كه بهتر از ژيمناستيك نيست. ورزش شنا به رغم اينكه برخلاف ژيمناستيك حداقل به لحاظ تشكيلات داراي يك نظام مدون است اما هيچ پيشرفتي را درهيچ كدام ازبخشهاي همگاني وقهرماني آن شاهد نبوده و نيستيم و تنها نقطه روشن اين فدراسيون رشته ورزش واترپلو مي باشد. واتر پلو كه توانسته در آسيا براي خودش جايگاهي پيدا كند فعلا سپر بلاي همه ناكامي هاي فدراسيون شنا است. هرگاه به مسوولين فدراسيون گفته شود كه چرا اوضاع شنا و شيرجه اين گونه است پاسخ مي گويند به ما استخربدهند تا وضع از اين بهتر شود.
ازيك طرف همه اماكن ورزشي و استخرهاي دولتي به بخش خصوصي واگذار مي شود و از طرف ديگر مي خواهند با تشكيل كميته ورزشهاي پايه مثلا به شنا توجه كنند. خود همين قضيه نشان مي دهد كه سياستگذاران ورزش هيچ گاه عمقي فكر نكرده اند و اگر هم تصميمي گرفته مي شود آن تصميم آنقدر خام و غيركارشناسانه است كه مثل همين تشكيل كميته ورزش هاي پايه خيلي زود به ناكامي وشكست مي انجامد.
دووميداني وضعيت بهترازشنا وژيمناستيك ندارد، با اين تفاوت كه فعاليت وتلاش دردووميداني ازناحيه مسوولين فدراسيون ديده مي شود. دردووميداني ودربخش قهرماني آنقدر كفگير به ته ديگ خورده كه وقتي ركورد پرش سه گام بعد از 30 سال توسط عليرضا حبيبي درمسابقات دووميداني دهه فجرشكسته مي شود جشن مي گيريم وغافل ازاينكه ممكن است اين ركورد 30 سال ديگر هم باقي بماند.
اكنون كساني كه كميته ورزشهاي پايه را طراحي و پيشنهاد كرده اند، بفرمايند دراين اوضاع و احوال چقدر دركارخود موفق بوده اند وچقدر ورزش ما دراين بخش پيشرفت كرده است؟ آيا پيشرفتي بوده كه بتوان آنرا برشمرد واگربوده كجاي كارپيشرفت كرده است؟
نظر شما