به گزارش خبرگزاری مهر، در بخش دیگری از نشست آینده مذاکرات هسته ای پس از مسکو که با حضور "محمد کرمی راد" عضو سابق کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس، "صادق زیباکلام" عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، "حسین هواسی" کارشناس امور خاورمیانه و "اکبر ولیزاده" عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در محل خبرگزاری برگزار شد، کارشناسان به آسیب شناسی مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 پرداختند.
ما انتظارات اشتباهی از طرفهایمان داریم، فکر می کنیم چون روابطمان با روسها خوب است، آنها باید هر قطعنامه ضدایرانی را در شورای امنیت وتو کنند.
|
حسین هواسی: ما انتظارات اشتباهی از طرفهایمان داریم، فکر می کنیم چون روابطمان با روسها خوب است، آنها باید هر قطعنامه ضدایرانی را در شورای امنیت وتو کنند و اگر نکنند چنین و چنان اند. در حالی که اینطور نیست، این رابطه ای است که بنا بر منافع ملی کشورها شکل می گیرد و ممکن است جایی قطع شده و جای دیگر برقرار شود. مذاکرات همین است، اگر این بار نتیجه نداد باید بار دیگر به آن دست یافت و کار ما پیش بینی روند آن است.
ولیزاده: ما در موضوع هسته ای سعی می کنیم خودمان را اثبات کنیم، این در حالی است که الان پس از هشت سال دیگر جای این بحث ها نیست. ما باید قبول کنیم که موضوع هسته ای خوب یا بد و صرفنظر از این که دولت قبلی و فعلی چه کرده اند در وضعیتی است که جمهوری اسلامی ایران را در مقابل 1+5 قرار داده است. بحث ما باید این باشد که این مذاکرات تا کنون چه دستاوردهایی داشته، چه وضعیتی دارد و در آینده چگونه خواهد بود و بکوشیم دلایل آن را پیدا کنیم.
بحث ما هم همین است، طبق برآیند مطالبی که مطرح شد در حال حاضر بر محمل بحث هسته ای چه به تمایل ما و چه بخاطر شرایط بوجود آمده در منطقه و جهان موضوعات دیگری سوار است. سوال این است که آیا برای ما مناسب است که برای پیشبرد پرونده هسته ای، آن را از گفتگوهای فراگیر مجزا کنیم و اگر این کار به نفع ماست، دلایل آن چیست؟
ولیزاده: ما در بحث هسته ای یک نگاه کلی داریم و آن را ملی می بینیم. اما در داخل بار اشتباهات را در سبد یک جریان سیاسی می اندازیم و پیروزی ها را در سبد یک جریان سیاسی دیگر و کاری می کنیم که این اختلافات در سطح بین الملل به چشم بیاید. طوری می شود که شائبه نبود اجماع در بحث هسته ای از منظر تماشاگر خارجی پیش می آید. این در حالی است که می خواهیم به مردم نشان دهیم که اجماعی عمومی بر سر مسئله هسته ای داریم و می خواهیم با مذاکرات و دستاوردهای آن کارستانی انجام دهیم که توقع ملت برآورده شود.
این بحثها نشان می دهد که ما هنوز بعد از گذشت هشت سال از رسانه ای شدن مسئله هسته ای ایران، اجماع نداریم و قابلیت این را نداشتیم که از مطرح شدن برخی مباحث جلوگیری کنیم، از کانونهای تصمیم گیری مثل مجلس گرفته تا مراکز علمی و دانشگاهی و رسانه ای این انشقاق و چندپارگی ملموس است. این ایرادی است که به ناتوانی در تعریف دیپلماسی عمومی به موازات تعریف دیپلماسی هسته ای از سوی ما برمی گردد، کاری که خارجی ها انجام می دهند.
ما در تیم مذاکراتمان اصلا اعتقادی به کار رسانه ای نداریم، در صورتی که استفاده از رسانه یک اصل است. ببینید غربی ها چند ماه قبل از مذاکره و بعد از مذاکره دستور کار رسانه ای و دیپلماسی عمومی دارند، کاملا تبیین می کنند چه کاری باید انجام شود اما ما چنین چیزی نداریم و شاهدیم که دقیقا در جریان انجام مذاکرات هسته ای مقامی در داخل کشور ساز ناکوکی می زند که مذاکرات را تحت الشعاع قرار می دهد و یا هر کسی با مذاکرات ایران مخالف است از ظرفیتهایش استفاده می کند تا به آن ضربه بزند.
اتفاقی که در مذاکرات مسکو رخ داده محدودتر شدن دامنه مذاکرات است. این که بحث فنی را در مذاکره مطرح کرده اند نشان می دهد دو طرف به جای طرح اینهمه موضوعات متنوع ، روی بحث هسته ای تمرکز کرده اند.
|
ببینید در روند مذاکرات هسته ای چه چیزی رخ داده است، یعنی سوال اصلی این است که آیا در بحث مذاکرات مسکو اتفاق خاصی افتاده است؟ به نظر من تا کنون سه اشکال در مذاکرات هسته ای وجود داشت. اشکال اول این است که تنوع موضوع داشتیم، آنقدر دامنه موضوعات مورد بحث زیاد بود که باعث شد این روند طولانی شود. علت این مسئله هم می تواند مهندسی شود، یک جا ما این کار را کردیم و مسئله سوریه و بحرین را وارد مذاکره کردیم یک جایی هم آنها موضوعاتی مانند حقوق بشر را وارد بحث کردند. اینها باعث شد که دایره تنوع موضوعات گسترده تر شده و با مذاکراتی روبرو باشیم که همه چیز در آن بحث می شود و تنها اسمش هسته ای است.
دوم این که خود مذاکره کنندگان جبهه مقابل ایران یکپارچه نبوده و بدلیل وجود اختلاف در منافع، دچار انشقاق بودند. اشکال سوم جو بدبینی و نگاه توام با بی اعتمادی در دو طرف بود. اکنون پس از مسکو باید تحلیل کنیم که چه تفاوتهایی در این موارد پیش آمده است. در زمینه اختلاف باید گفت این انشقاق همچنان به حال خود باقی است، روسیه و چین همچنان با آمریکا اختلاف دارند، پس در این جا تغییری رخ نداده است، این اشکال که از چند سال پیش وجود داشت و بویژه در سه سال اخیر خودش را نشان داد، همچنان وجود دارد. می توان در مورد دامنه این موضوع بحث کرد که به نظر می رسد بدلیل تحولات اخیر در داخل روسیه و منطقه از جمله تحولات سوریه دامنه آن بیشتر شده است.
موضوع بعدی بی اعتمادی و بدبینی است؛ باید گفت این هم تغییر نکرده و شاید تشدید هم شده است. بحثهایی که در مورد پارچین و غنی سازی 20 درصد و مانند مطرح آن می شود بیانگر این مسئله است. این نشان می دهد که دو طرف کاملا به هم بدبین هستند. تنها اتفاقی که می توان مدعی شد در مذاکرات مسکو رخ داده این است که دامنه مذاکرات محدودتر شده است. این که بحث فنی را در مذاکره مطرح کرده اند نشان می دهد که دو طرف بالاخره به این نتیجه رسیده اند به جای طرح اینهمه موضوعات متنوع که به نتیجه ای هم نرسیده، روی بحث هسته ای تمرکز کنند.
به اعتقاد من اکنون با توجه به گرهی که بحث مذاکرات با تحریم خورده، ایران بدنبال محدود کردن موضوع مذاکرات است. این را ما در مسکو نشان دادیم. در بغداد برداشت غلطی که از سوی طرف غربی دیده می شد این بود که تحریمها تاثیر خود را روی ایران داشته و این کشور اکنون نیاز به مذاکره دارد. این باوری بود که اکنون دیگر وجود ندارد. ما اکنون پس از هشت سال باید بگوییم که تحریمها ظرف این سالها کارایی اقتصادی خودش را نشان داده است. تحریمهایی که اواسط تیرماه نیز بخش دیگری از آن به اجرا گذاشته می شود و کسی نمی تواند تاثیر آنها را کتمان کند.
طبق نظرسنجی ها اوباما با رقیب جمهوریخواه خود تنها یک درصد اختلاف دارد، این نشان می دهد وی بدنبال یک شوک سیاسی برای شتاب دادن به این رقابت و تغییر موازنه به نفع خودش است، به همین دلیل مذاکرات هسته ای می تواند چنین نقشی داشته باشد. |
ولیزاده |
نکته اینجا است که اثرات این تحریمها در اقتصاد مشاهده می شود و به این دلیل باید قبول کرد. به همین دلیل ایران نمی خواهد این کارایی اقتصادی تحریمها منجر به کارایی سیاسی شود. برداشت غرب این است که حضور ایران در مذاکره نشانگر کارایی سیاسی تحریمها است، اما موضع ایران خلاف این است و می خواهد اثبات کند که کارایی سیاسی نداشته است. اگر کارشکنی در مذاکرات مسکو دیده می شود و احتمالا در مذاکراتی که در سطح کارشناسی در استانبول انجام خواهد گرفت، به این دلیل است که ایران قصد دارد بقبولاند تحریمها کارایی سیاسی نداشته است.
از سوی دیگر سوالی جدی در مورد ارتباط این مذاکرات با آینده سیاسی آمریکا وجود دارد، این که آیا "باراک اوباما" می تواند ارتباطی بین این مذاکرات و شانس پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری امسال پیدا کند؟ آخرین نظرسنجی ها نشان می دهد که اوباما با رقیب جمهوریخواه خود تنها یک درصد اختلاف دارد، این فاصله نشان می دهد که اوباما بدنبال یک حرکت و یک شوک سیاسی برای شتاب دادن به این رقابت و تغییر موازنه به نفع خودش است، به همین دلیل مذاکرات هسته ای می تواند چنین نقشی داشته باشد.
در مورد تحولات منطقه ای نیز باید گفت هر چند این مذاکرات فرصتی ایجاد کرده که برخی گره های سیاسی موجود در خاورمیانه مطرح شود، اما سهم این موضوعات در مذاکرات کم بوده و در کلیت آن تاثیر چندانی ندارد.
ادامه دارد...
نظر شما