دکتر علی محمد صابری درمورد دروغ و دروغگویی در سطح مقامات سیاسی به خبرنگارمهر گفت: در قدیم سیاست بر مبنای اخلاق و حکمت عملی بود. افلاطون میگفت حاکمان حکیم و حکیمان حاکم، این نشان میداد که اخلاق و حکمت چقدر در سیاست در قدیم رعایت میشد. اما امروزه سیاست را بر مبنای مصلحت اندیشی و منافع ملی تعریف میکنند که ممکن است دروغهایی از سیاستمداران اتفاق بیفتد. امروز اخلاق ماکیاولی و هابزی که میگوید انسان، گرگ انسان است در سیاست رواج یافته و در نتیجه دروغ گفتن هم اتفاق میافتد.
استاد گروه فلسفه تربت دبیر مجتمع آموزشی پیامبر اعظم(ص) درمورد تبعات دروغگویی هم تصریح کرد: سلب اعتماد مردم از مسئولین، اولین نتیجه دروغگویی سیاستمداران است. دوم، از بین رفتن مشروعیت نظام را دربردارد. یعنی قانونگذاران یا اجرا کنندگان قانون اگر خود به قانون ملتزم نباشند فسادهای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جامعه رخ میدهد و پشتوانه مردمی را نظام از دست میدهد. یعنی مردم زندگی شان را بر مبنای وعدههای مسئولین برنامهریزی میکنند اگر وعدهها عملی نشود دچار اختلال شده و حمایتشان از سیستم کمرنگ میشود. سوم هم، رذیلت جای فضیلت را میگیرد یعنی سیاستمداران الگوی مردم هستند اگر آنها دروغ بگویند و مرتکب خلاف شوند قبح دروغ و خلاف در نظر مردم میافتد و رذیلت جای فضیلت را خواهد گرفت.
این محقق و پژوهشگر حوزه عرفان اسلامی درمورد رابطه دروغگویی با اعتماد در یک سیستم سیاسی هم اظهارداشت: این دو رابطه مستقیم با هم دارند؛ یعنی دروغگویی بی اعتمادی و راستگویی اعتماد به همراه میآورند.اگر حاکمان متوجه باشند که راستگویی و درستی چقدر منافع برایشان دارد و برعکس دروغگویی و خلافکاری چقدر آثار منفی درجامعه به بار خواهد آورد هرگز دروغ نمیگفتند. زیرا با دروغ تمام اعتمادسازیی که شده از دست میدهند و آزادی مردم چه در رأی، چه عقیده و چه در بیان درصورت دروغگویی تنگتر خواهد شد. یعنی مردم هم با دروغگوییهای حاکمانشان بر حسب منافعشان خود را به دروغ هوادار حکومت جا میزنند و اینچنین پایههای حکومت سست میشود.
نظر شما