۱۰ تیر ۱۳۹۱، ۱۵:۳۴

نشست آینده مذاکرات هسته‌ای-1/

عقلانیت سیاسی در مذاکرات مسکو/ فضای بی‌اعتمادی از بین می‌رود

عقلانیت سیاسی در مذاکرات مسکو/ فضای بی‌اعتمادی از بین می‌رود

کارشناسان حاضر در نشست "آینده مذاکرات هسته‌ای پس از مسکو" با تحلیل سه دور اخیر مذاکرات ایران و 1+5 تاکید کردند: وقفه 15 ماهه مذاکرات ما را دچار هیجانات کاذبی کرده بود که در مذاکرات بغداد و استانبول اوج آن دیده می شد، اما در مسکو این هیجانات از بین رفت.

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست آینده مذاکرات هسته ای پس از مسکو با حضور "محمد کرمی راد" عضو سابق کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس، "صادق زیباکلام" عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، "حسین هواسی" کارشناس امور خاورمیانه و "اکبر ولیزاده" عضو هیأت علمی دانشگاه تهران برگزار شد.

*خبرگزاری مهر: نظر شما درباره سه دور اخیر مذاکرات میان ایران و گروه 1+5 که در استانبول، بغداد و مسکو برگزار شد، چیست و در مجموع چه ارزیابی در این باره دارید؟ مطالبات کشورهای غربی در زمینه تعلیق غنی سازی از سوی ایران را در روند مذاکرات مثبت می دانید؟

- زیباکلام:
اساسا من معتقد نیستم که غربیها خواهان تعطیلی برنامه هسته ای ایران هستند. متاسفانه برخی در داخل کشور مسائلی را مطرح کرده اند که تنها جهت تبلیغات مورد استفاده قرار می گیرد. من حتی می توانم نگاهی بدبینانه داشته باشم درباره اینکه شاید غربیها بدشان نمی آید که ما هزینه های هنگفتی در موضوع هسته ای داشته باشیم و آنرا در بخشهای دیگر اقتصادی که فایده بیشتری دارند سرمایه گذاری نکنیم. البته ما می توانیم وارد بحث مبنایی درباره این مسئله شویم که آیا به طور کلی داشتن انرژی هسته ای به نفع کشورهاست؟ شما اگر به نمونه های کره شمالی و پاکستان که به بمب اتمی هم دست یافته اند نگاه کنید خلاف این را مشاهده می کنید. آیا اقتصاد آنها نیز پیشرفت داشته است. من معتقدم فعالیتهای هسته ای ما هیچ تاثیری بر فعالیتهای اقتصادی مان ندارد.
البته اگر فرض را بر این بگذاریم که پیشبرد برنامه هسته ای به نفع ماست می توان وارد بحث بررسی مذاکرات شد. به نظر من مذاکرات استانبول فتح بابی برای از سرگیری گفتگوها میان دو طرف بود. من فکر می کنم که یک نوع نگاه جدید در ایران در خصوص مذاکرات با غرب به وجود آمده است. و معتقدم که غربیها هم این مسئله را درک کرده اند که ایران در مذاکرات جدی است و به دنبال وقت کشی نیستند. اتفاقا برداشت غربیها نیز درست است.



درزمان اصلاح طلبان سیاست ایران در موضوع هسته ای کج دار و مریز بود به نوعی که نمی خواستند با طرف غربی برخوردی در این زمینه داشته باشند. بعد از پیروزی اصولگرایان تغییرات ویژه ای در مسائل مختلف ایجاد شد. از جمله مسائلی که تغییرات کلی در آن ایجاد شد این بود که رئیس جمهور جدید در سیاست هسته ای راهی نو را انتخاب کرد. از جمله مسائلی که رئیس جمهور در آن تحولات اساسی ایجاد کرد در برنامه هسته ای بود. ایشان تاکید کردند که ما سیاست قبلی را کنار می گذاریم و سرعت و نحوه پیشبرد برنامه هسته ای مان را خودمان تعیین خواهیم کرد. در واقع این مسئله هم اتفاق افتاد و در برنامه هسته ای ایران پیشرفتها و موفقیتهای بسیار زیادی رخ داد. عملا هم مذاکراتی در آن زمان وجود نداشت.
 

 
فکر می کنم که یک نوع نگاه جدید در ایران در خصوص مذاکرات با غرب به وجود آمده است. و معتقدم که غربیها هم این مسئله را درک کرده اند که ایران در مذاکرات جدی است و به دنبال وقت کشی نیستند.
زیبا کلام


حاصل این رویکرد این بود که در کنار پیشرفتهایی که رخ داد، تبعات بین المللی نیز بر ایران تحمیل شد. بر این اساس  پرونده هسته ای ایران از شورای حکام به شورای امنیت رفت و به تصویب 4 قطعنامه ضدایرانی منجر شد. جدای از قطعنامه ها، تحریمها خیلی جدی تر شد و نهایتا غربیها در حال اجرایی کردن دو تحریم سرنوشت ساز علیه کشورمان هستند که شامل تحریم بانک مرکزی و نخریدن نفت از ایران می شود. در واقع از روز یکم جولای (11 تیرماه) این تحریمهای جدید اجرایی خواهند شد. البته در اینجا باید بر این مسئله تاکید کرد که تحریم نفت ایران از سوی اروپا چندان برای ما گزنده نیست؛ چون جمعا 15 درصد از نفت ایران به این قاره صادر می شود. در واقع ایران تنها 15 درصد از مشتریان نفت خود را از دست می دهد.

مسئله ای که برای ایران خیلی مهم است چهار غول آسیا هستند. در واقع کره جنوبی، هند، ژاپن و چین در مجموع 75 درصد (سه چهارم)از نفت ایران را خریداری می کنند. این چهار کشور تاکنون نگفته اند که نفت ایران را تحریم می کنیم. البته به جز هند مابقی این کشورها خرید نفت از ایران را کاهش داده اند.

در مجموع معتقدم این مسائل باعث شکل گیری یک نوع نگاه واقع بینانه تر از سوی مسئولان ایرانی در موضوع هسته ای شده است. البته این بدان معنانیست که آنها تسلیم خواسته های غربیها شوند. اما در عین حال آن رویکردی که اصولگرایان پس از تیر 1384 مطرح کردند، دیگر وجود ندارد چون مشخص شد که این رویکرد نتایج منفی برای کشور داشته و باید تغییر کند. به همین دلیل هم اکنون رویکرد اصلی به سوی انجام مذاکرات جدی تغییر پیدا کرده است.

اگر یادتان باشد نشست بغداد قرار بود تنها در یک روز برگزار شود. اما در نهایت طی دو روز  برگزاری این نشست 6 دور مذاکره انجام شد. این نشان می دهد که غربیها متوجه شده اند که ایران در مذاکرات جدی است اما از طرفی طولانی شدن گفتگوها نیز حاکی از آن است که طرف ایرانی بسادگی حاضر به دادن امتیاز نیست. از سوی دیگر در اینجا مطالبات و پیشنهادات دو طرف با هم متناسب نیست.  به عنوان مثال طرف غربی خواهان دست برداشتن جمهوری اسلامی ایران از غنی سازی 20 درصد در برابر دریافت قطعات هواپیما شد که تهران تلویحا تاکید کرد که این پیشنهاد را قبول ندارد و باید طرف غربی یک بار برای همیشه به حق غنی سازی ایران اعتراف کند.

 مشکل اساسی که غربیها با ایران دارند این است که آنها می گویند به ایران اعتماد نداریم و در مقابل ایران نیز به طرف غربی اعتماد ندارد. در واقع در اینجا معضل اصلی مذاکرات فضای بی اعتمادی میان طرفین است که البته من معتقدم در جریان مذاکرات این بی اعتمادی از بین خواهد رفت.
 

 
معضل اصلی مذاکرات فضای بی اعتمادی میان طرفین است که البته من معتقدم در جریان مذاکرات این بی اعتمادی از بین خواهد رفت.
زیبا کلام


البته مخالفت غربیها با غنی سازی اورانیوم از سوی ایران دلایل خاص خود را دارد. باید مد نظر داشت که کشوری که بتواند کیک زرد (اورانیوم استخراج شده از معدن) را ته سه درصد غنی سازی کند می تواند آن را تا حد غنی سازی 80 تا 90 درصد نیز برساند. در واقع آنها نگران هستند که ایران به این میزان غنی سازی دست پیدا کند که این مسئله ساخت بمب را تسهیل می کند. البته مشکل دیگری که وجود دارد این است که برخی مسئولان هر از چندگاهی اظهاراتی درباره لزوم محو اسرائیل از نقشه جهان مطرح می کنند و این باعث افزایش بی اعتمادی می شود، در غیر این صورت اگر به طور دقیق نگاه کنیم کشورهای دیگری هم از این سطح غنی سازی برخوردارند اما با مشکلات ایران مواجه نیستند. در واقع می توان گفت که موضوع هسته ای ایران هم اکنون وارد فاز سیاسی شده و از این منظر باید به تحولات آن نگریست.

- ولیزاده: مذاکرات مسکو بالاخره تمام شد. تحلیلی جامعی که وجود دارد این است که این مذاکرات دچار یک نوع تقلیل سطح شد و از سطح مقامات ارشد به رده کارشناسی رسید. به نظر من البته مذاکرات مسکو دچار یک نوع عقلانیت سیاسی و جمع بندی مناسب شد.



به جهت اینکه وقفه 15 ماهه مذاکرات ما را دچار هیجانات کاذبی کرده بود که در مذاکرات بغداد و استانبول اوج آن دیده می شد. حتی برخی در آن زمان حل مسائل اقتصادی کشور و حتی منطقه را به این گفتگوها پیوند زده بودند. اما درواقع در بغداد به صورت موضوعی دو طرف وارد بحث جدی نشدند و تنها درباره کلیت لزوم مذاکرات توافقی ایجاد شد.
 

 
به نتیجه نرسیدن مذاکرات مسکو دور از ذهن هم نبود، در واقع نمی توان از مسئله ای که قریب به 8 سال است بدون راه حل باقی مانده انتظار داشته باشیم با یک یا دو دور مذاکرات به طور کامل حل شود و به دستاورد مشخصی برسد.
 
ولیزاده


البته تفاوت دیگر مذاکرات مسکو با دورهای قبل از آن این بود که تاکنون ما شاهد برگزاری این گفتگوها در کشور ثالثی همچون ترکیه و عراق بودیم. اما روسیه خود یک بازیگر حاضر در مذاکرات بود، بر همین مبنا خوشبینی به وجود آمده بود که مسکو می تواند با توجه به مسئله میزبانی در رسیدن گفتگوها به توافق موثر باشد، اما چیزی که رخ داد این نبود.

البته نرسیدن به نتیجه هم دور از ذهن نبود، در واقع نمی توان از مسئله ای که قریب به 8 سال است بدون راه حل باقی مانده انتظار داشته باشیم با یک یا دو دور مذاکرات به طور کامل حل شود و به دستاورد مشخصی برسد.
 

ادامه دارد...

کد خبر 1638388

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha