به گزارش خبرنگار مهر، نشست رونمایی و بررسی چند عنوان از مجموعه «یکی بود یکی نبود» که به تازگی توسط نشر کتاب پارسه منتشر شده است، عصر دیروز سهشنبه 27 تیر با حضور ناهید طباطبایی و فریبا وفی دو تن از نویسندگان این مجموعه در موسسه شهر کتاب برگزار شد.
طباطبایی که مسئولیت بازنویسی کتاب «ویس و رامین» را در این مجموعه به عهده داشته، در این برنامه گفت: واگذاری داستان ویس و رامین به من، کمی با انتخاب خودم و کمی هم مبتنی بر شانس بود. من هم از این موضوع استقبال کردم چون ویس و رامین سراسر داستان است و کار من هم با داستان است. در همه جای دنیا ادبیات کهن برای سنین مختلف، بازآفرینی، بازخوانی و بازنویسی میشود تا همه بتوانند از آنها استفاده کنند. کاری که انتشارات کتاب پارسه در این زمینه انجام داده، کار مفیدی است که جوانترها و بزرگترها میتوانند از آن لذت ببرند. چون این آثار بازنویسی شده باعث میشود اگر خواننده کتاب را جذاب یافت به سراغ اصل متن برود و اگر دستاندرکاران چنین مجموعهای بتوانند کار جدید و نویی ارائه دهند، آثار ادبیات کلاسیکمان از قفسه کتابخانهها بیرون میآید.
وی درباره داستان ویس و رامین گفت: این داستان، داستانی کهن از زمان پارتها یا اشکانیان است که به تعبیری کتاب مکتبهای قبل از اسلام بوده و اقبال زیادی بین مردم داشته است. این اثر به زندگی خودش در میان مردم ادامه میدهد تا قرن پنجم که فخرالدین اسعد گرگانی آن را بازآفرینی میکند. در قرن ششم هم به گفته متخصصان دانشگاهی، این اثر تبدیل به خسرو و شیرین میشود یعنی عدهای معتقدند که خسرو و شیرین برگرفته از ویس و رامین است. این اثر همچنان بسیار جذاب و داستانی پرخوان است که از نظر خط داستانی و شخصیت پردازی، قوی است.
نویسنده رمان «چهل سالگی» در ادامه گفت: در متون و داستانهای کهن، اسطوره، افسانه و تاریخ داریم که ویس و رامین در مقاطعی از خود، هر کدام را داراست ولی از نظر شخصیتپردازی گویی دو سال پیش نوشته شده است. چون شخصیتها خاکستری هستند، خوب و بد میشوند و همیشه به یک مسیر نمیروند. از این جهت این اثر، شخصیتپردازی مدرنی دارد. من این منظومه را به نثر در آوردم و آن را بازنویسی کردم چون از من نخواسته بودند ویس و رامین را بازآٰفرینی کنم و بین بازآفرینی و بازنویسی تفاوت وجود دارد.
طباطبایی در بخشی از سخنانش گفت: استاد شفیعی کدکنی میگوید آنچه در شاهکار ادبی و هنری اهمیت دارد، فرم است. هنرمند یک معمار بزرگ است که شاهکاری میآفریند که در قرون و اعصار باقی میماند. استاد فروزانفر هم بر این عقیده است که فخرالدین اسعد گرگانی اثر ماندگار ویس و رامین را از زبان پهلوی ترجمه کرده است و در تاریخ ما باقی مانده است. صادق هدایت بر این است که این داستان را از ترجمه غلطی از عربی به نظم درآوردهاند و دکتر مینوی هم در نوشتههایش به آن نکته اشاره دارد که این کتاب در خراسان قدیم بسیار محبوب بوده است. نمیدانیم اسعدی گرگانی زبان پهلوی میدانسته یا خیر، ولی هر چه هست، او این داستان را به شعر درآورده است که بعد از قرنها هنوز بدیع و تازه مینماید.
این نویسنده ادامه داد: تا عصر مشروطیت، مردم عادت داشتند همه حکایات و داستانها را به نظم و شعر بخوانند و نثر زبان رسمی و اداری ایرانیان بود ولی امروز دیگر عادت کردهایم که داستانها را به نثر بخوانیم. همانطور که اشاره کردم عدهای معتقدند خسرو و شیرین در قرن ششم از ویس و رامین استخراج شده است. هر دو اثر شباهتهایی دارند از جمله این که هر دو در یک بحر شعری سروده شدهاند؛ یا رامین و خسرو هر دو ولیعهد و ثروتمند هستند؛ در هر دو داستان بین عاشق و معشوق یک رابط و واسطه وجود دارد و موبد و فرهاد رقیبان خسرو و رامیناند که هر دو هم به آرزویشان نمیرسند.
وی گفت: اما فرق بزرگ این دو اثر در این است که شخصیت محوری کار، در یکی خسرو است و در دیگری ویس. شخصیتپردازی هم تفاوت مهم دیگری است که این دو اثر با یکدیگر دارند. تحقیق دیگری درباره ویس و رامین شده است که نتیجهاش این است که این داستان ریشه در واقعیت دارد و در زمان اشکانیان با سقوط این سلسله، همه داستانها از بین رفته و فقط این اثر باقی مانده است.
نظر شما