به گزارش خبرنگار مهر، ساعت 10 صبح شنبه – سوم مهرماه سال 89 – ماموران پلیس در جریان قتل مردی به نام خیرالله قرار گرفتند که شبانه و در تنهایی قربانی توطئهای شوم شده بود.
وقتی تیمی از ماموران پای در قتلگاه گذاشتند و با جنازهای روبهرو شدند که آثار درگیری و خفگی روی صورتش دیده میشد، بازپرس شاهنگیان از شعبه دوم دادسرای امور جنایی را در جریان قرار دادند.
با رسیدن بازپرس ویژه قتل به محل جنایت واقع در شهرک شهید باقری، تحقیقات وارد مرحله تازهای شد و در حالی که متخصصان پزشکی قانونی با معاینه جنازه اعلام کردند خیرالله با فشار به صورتش با خفگی از پای درآمده است .در این شاخه تخصصی مشخص شد که زن و بچههای سرهنگ بازنشسته شب گذشته به کرج رفته بودند و اطلاعی از میهمان پدرشان ندارند.
همسر مقتول در جریان تحقیقات گفت: من و خیرالله با هم اختلاف داشتیم . شب قبل من برای دیدن یکی از بستگانم به همراه دو فرزند خود از خانه خارج شدیم و وقتی بازگشتیم باجسد شوهرم روبرو شده و موضوع را به پلیس اطلاع دادم.
تیم جنایی به اظهارات همسر و فرزندان مقتول مشکوک شده بود تحقیقات را بر روی آنها متمرکز کرد و پسر خیرالله به نام حمید و دو تن از دوستانش را در این رابطه دستگیر کردند.
متهمان در بازجویی ها اعتراف کردند با انگیزه اخاذی وارد این خانه شده و پس از قتل سرهنگ بازنشسته از آنجا گریخته بودند. با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
متهم ردیف اول پرونده در جریان دادگاه با قبول اتهامش گفت: حمید – پسر مقتول- به ما گفته بود پدرش پولدار است و حدود یک میلیارد تومان پول در گاوصندوق و حساب بانکی اش نگهداری می کند.
شب حادثه با نقشه حمید و برای گرفتن چند چک از پدرش وارد خانه شدیم قصد کشتن خیرالله را نداشتیم. مقتول با دیدن ما شروع به سر و صدا کرد و در جریان این درگیری برای اینکه ساکتش کنم او را خفه کردم. در ادامه دو متهم دیگر پرونده نیز به تشریح نقش خود در این جنایت پرداختند.
قاضی عزیزمحمدی رئیس شعبه 71 دادگاه کیفری و چهار قاضی بازنشسته پس از محاکمه متهمان و بررسی دفاعیات آنها ، متهم ردیف اول به نام علی را به اعدام محکوم کرد.دو متهم دیگر نیز به 15 سال زندان محکوم شدند که 5 سال آن به صورت تبعید می باشد.
با اعتراض متهمان پرونده به شعبه 27 دیوان عالی کشور رفت که قضات دیوان حکم را تایید کردند.
نظر شما