۶ مرداد ۱۳۹۱، ۱۰:۵۱

یاددشت میهمان/

سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و آموزش عمومی قرآن

سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و آموزش عمومی قرآن

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: بر اساس منشور توسعه فرهنگ قرآنی، هر گونه فعالیت و آموزشی که در حوزه آموزش عمومی قرآن کریم کشور انجام می شود باید مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باشد.

سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مشتمل بر 8 فصل در آذرماه 1390 با امضای ریاست جمهور به تصویب رسید. این سند به منزله نقشه راه وزارت آموزش و پرورش که با الهام از اسناد بالادستی و با توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران، چشم انداز و اهداف تعلیم و تربیت در افق 1404 هجری شمسی تبیین گردیده است.

این سند تنها یک بار به موضوع وظیفه آموزش و پرورش در زمینه آموزش ها و فعالیت های قرآنی، اشاره کرده است. در راهکار سوم از بند اول فصل هشتم این سند (اهداف عملیاتی و راه کارها) این چنین آمده است: «تقویت انس با قرآن در دانش آموزان و توسعه فرهنگ و سواد قرآنی با اصلاح برنامه ها و توانمند سازی معلمان در راستای تقویت مهارت روخوانی و روان خوانی در دوره ی ابتدایی، آشنایی با مفاهیم کلیدی قرآن در دوره متوسطه اول و آموزش معارف قرانی در متوسطه دوم بر اساس منشور توسعه فرهنگ قرآنی.»

یادآور می شود طبق نخستین سند جامع راهبردی امور قرآنی کشور که با نام منشور توسعه فرهنگ قرآنی به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده و بالتبع لازم الاجرا برای همه دستگاه های قرآنی دولتی و غیر دولتی است، وظیفه آموزش عمومی قرآن کشور را به آموزش و پرورش سپرده شده است.

این وزارت خانه وظیفه برنامه ریزی و مهندسی آموزش عمومی قرآن کشور را بر عهده دارد. بر این اساس ذکر دو نکته ضروری است:

1- ابتدا باید کلیه برنامه ریزی ها و فعالیت های قرآنی داخل وزارت آموزش و پرورش در راستای این وظیفه مهم قرار گیرد و از انجام هرگونه طرح و برنامه ی خارج از این چارچوب، به شدت جلوگیری شود. همچنان که در انتهای این سند آمده است: ‹‹این سند از تاریخ ابلاغ، لازم الاجرا است و و کلیه مصوبات و سیاست های قبلی در موارد مغایر با آن منسوخ و بلااثر و در سایر موارد بر اساس آن مورد بازنگری قرار می گیرند.››

2- تمامی فعالیت های قرآنی کشور که توسط نهادها، ارگان ها و سازمان های دولتی و مؤسسات قرآنی مردمی در حوزه  آموزش عمومی قرآن کشور انجام می گیرد- مانند آموزش روخوانی و روان خوانی و ... -  باید از سیاست ها و برنامه های آموزش و پرورش تبعیت کند.

در غیر این صورت خاصیت، اعتبار و تاثیرگذاری این گونه اسناد از سند تحول بنیادین آموزش و پرورش گرفته تا سند منشور توسعه ی فرهنگ قرآنی، دچار مخاطرات جدی قرار گرفته است و جز این که در سال های بعد فقط نامی از آن در تاریخ ذکر شود، فرجام خوشی نخواهد داشت.    

شورای عالی آموزش و پرورش، مهمترین رکن وزارت آموزش و پرورش و قوه مقننه این وزارتخانه است. لایحه تشکیل این شورا در سال های 1365 و1381 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و بر اساس آن، وظیفه قانونگذاری و نظارت بر اجرای قوانین بر عهده این شوراست.

در ماده 4 این لایحه آمده است: «هیچ یک از مقررات آموزشی و پرورشی کشور که با وظایف شورای عالی آموزش و پرورش مربوط است، قبل از تصویب در شورا رسمیت نخواهد داشت.» این اصل در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (اصل اول استلزامات حقوقی) که به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده و هم چنین در بسته ی سند ملّی تحول راهبری آموزش و پرورش تصریح شده است.

با توجه به این گونه مصوبات از یکسو و عملکرد وزارت آموزش و پرورش درخصوص انجام طرح های پیشنهادی متعدد در حوزه فعالیت های قرآنی، چند سؤال مطرح می شود:

1- با توجه به این که دبیرخانه منشور توسعه آموزش عمومی قرآن کشور در این وزارت خانه است، آیا شورای عالی آموزش و پروش بر فعالیت های این نهاد در قبال وظایف محوله نظارت می کند؟

2- طرح های متعدد قرآنی مانند «مدرسه قرآن» که در حال اجرا هستد و هر ساله هزینه های زیادی را به وزارت آموزش و پرورش تحمیل می کنند، آیا نباید قبلاً به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده باشد؟

3- آیا اجرای طرح های به تصویب نرسیده که وقت و انرژی و سرمایه های مادی و انسانی زیادی را از مجریان حوزه های ستادی, استانی و مناطق می گیرد از مصادیق تخلف محسوب نمی شود؟

4- طبق ماده ی فوق، آیا این توجیه برخی مسئولان قابل پذیرش است که گفته شود: « مراحل اجرا و تصویب این گونه طرح و برنامه ها همزمان انجام می شود ؟»

5- آیا شورای عالی آموزش و پرورش نسبت به بررسی و مطابقت یا مغایرت این گونه طرح ها با برنامه های رسمی و مصوب و نیز با شرح وظایف وزارت آموزش و پرورش در قبال توسعه ی آموزش های عمومی به وظایف خود به خوبی عمل می کند؟

6- آیا شورای عالی آموزش و پرورش نسبت به بررسی میزان موفقیت و شکست طرح و برنامه هایی چون مدرسه قرآن - که دو سال از اجرای آن می گذرد- اقدام لازم را انجام داده و مطابق با نتایج پژوهش، این طرح ها را تصویب یا رد خواهد کرد؟

7- قطعاً این گونه طرح های پیشنهادی که به تصویب نرسیده اند و طبیعتاً منابع مالی مشخص شده نیز ندارند؛ با توجه به پر هزینه بودن، آیا شورای عالی بر این مطلب که این طرح ها از کدام منابع قانونی، اعتبارات خود را تأمین کرده و آن را در چه راه هایی هزینه می کنند، نظارت دقیق دارد ؟

امید است رئیس و اعضای محترم فراکسیون قرآن مجلس شورای اسلامی که با پیگیری ها و تلاش های دلسوزانه ی خود توانسته اند بودجه ی نیم درصدی برای تقویت فعالیت های قرآنی تصویب کنند و نیز بخش اعظم آن را در اختیار آموزش و پرورش قرار دهد، حتماً اطلاع کافی و نظارت لازم را بر کم و کیف اجرای برنامه ها و فعالیت های قرآنی در آموزش و پرورش داشته باشند و راهنمایی های لازم را به مسئولان محترم در این حوزه ارائه کنند.

همچنین پیگیری پاسخ این گونه سوال ها نیازمند همتی والا و نگاهی کارشناسانه و صادقانه از سوی متولیان محترم امور فرهنگی و قرآنی کشور، چون شورای عالی انقلاب فرهنگی, فراکسیون محترم قرآن مجلس شورای اسلامی, کمیته ی منشور توسعه فرهنگ قرآنی کشور و نیز  شورای عالی آموزش و پرورش است.

به کجا چنین شتابان؟

هیچ آموزش قرآنی در کشور از حیث گستره ی جغرافیایی و تعداد دانش آموز، ساعات آموزشی، تیراژ کتاب های درسی قرآن و ... قابل مقایسه با برنامه درسی و رسمی آموزش قرآن مدارس نیست. برنامه رسمی آموزش قرآن در آموزش و پرورش یعنی 622 ساعت آموزش قرآن برای هر دانش آموز در طی دوران تحصیل؛ یعنی بیش از هفت میلیارد ساعت آموزش رسمی قرآن در طول یک سال تحصیلی برای همه 12 میلیون نفر دانش آموز کشور ... ؛ درست به دلیل همین گستردگی، همواره مورد غفلت قرار گرفته و در نتیجه روز به روز بر مشکلات فراوان آن افزوده شده است.

حرفه ای کردن معلمان و حمایت از ساعات رسمی آموزش قرآن مدارس، راه کار اصلی ارتقای آموزش عمومی قرآن کشور است. اینکه چرا حوزه های ستادی وزارت آموزش و پرورش همواره ‹‹حرفه ای کردن معلمان›› را در آموزش عمومی قرآن، خواسته یا نا خواسته نادیده می گیرد؟

اینکه چرا موضوع تهیه و توزیع مناسب و به موقع امکانات اولیه آموزشی لازم برای آموزش قرآن در مدارس سراسر کشور از قبیل قرآن کامل، لوحه های آموزشی، نوار صوتی، لوح فشرده، ضبط صوت، رایانه، کتاب راهنمای معلم و ... به تعداد معلمان، در دستور هیچ یک از مسئولان محترم حوزه ستادی آموزش و پرورش نیست؟ اینکه چرا تقویت کلاس های رسمی، کتاب های رسمی، معلمان رسمی، ساعات رسمی آموزش قرآن  مدارس مورد حمایت و پشتیبانی نیست؟ اینکه چرا برای تشویق معلمان و مدیران پرتلاش مدارس موفق در حوزه آموزش عمومی قرآن برنامه ای نداریم ؟ همواره سوال های بی جواب است.

آنچه اجمالاً گفته شد در حوزه سیاست های کلان و هدف گذاری و برنامه ریزی حوزه های ستادی بود و تنها می توان از این دوستان پرسید: «فَـاَینَ تَذهَـبون؟» به کجا چنین شتابان؟

نمونه های زیر برخی از مشکلات برنامه رسمی آموزش قرآن در بخش اجراست:

1- شاید برای شما این نمونه ی هر چند تلخ، جالب باشد که در سال گذشته حوزه ی معاونت پرورشی اقدام به تاسیس 10 هزار مدرسه ی قرآنی در مدارس کرد که در هر یک از مدارس یک ساعت در هفته به آموزش قرآن دانش آموزان پرداخته می شد. اما در عوض مصوبه ی رسمی و قانونی افزایش یک ساعت به ساعات آموزش قرآن مدارس که همه ی دانش آموزان کشور را شامل می شد، در بسیاری از مدارس کامل اجرا نشد.

نتیجه آن که اگر در هر مدرسه ی قرآن، یک کلاس30 نفره تشکیل شده باشد، تعداد کلاس ها در کل کشور 30 هزار و تعداد شرکت کنندگان 300 هزار نفر می شود، اما اگر تعداد ساعات رسمی اجرا نشده در دوره ابتدایی را با توجه به تعداد کلاس ها و دانش آموزان موجود محاسبه کنیم می بینیم حدود 320 هزار کلاس قرآن در هفته، تعطیل و بیش از 5 میلیون نفر دانش آموز از آموزش عمومی قرآن بی بهره بوده اند!  

2- گاهی در گفته ها و کردار برخی از افراد صاحب مسئولیت، مغایرت دیده می شود؛ مانند این که از یک سو بر اساس پندار خود می گویند: ‹‹اغلب دانش آموزان کشور توانایی روخوانی قرآن را ندارند›› و از سوی دیگر، برنامه و ساعت رسمی آموزش قرآن و معلم، روش، وسایل و محتوای آموزشی آن را به کل رها کرده و به جای پرداختن به ارتقای کیفی هر یک از این داشته ها به دنبال حجیم کردن آموزش و پرورش و طرح و برنامه های قرآنی هستند. طرح و برنامه هایی که عاقبت با جابه جایی این گونه مدیران، رها و در نهایت عقیم می شود و جز خسران نتیجه ای به بار نمی آورد. 

3- برنامه درسی آموزش قرآن در برخی مدارس یا اجرا نمی شود و یا کامل و صحیح انجام نمی شود. که البته دلایل مختلفی دارد. این موضوع مهم و حیاتی توسط هیچ بخشی مورد نظارت و ارزشیابی و ارتقاء قرار نمی گیرد.

4- به دلیـل این که انتخاب مدرسان قرآن کشوری توسط مناطق و استان ها کاملاً سلیقه ای بوده و ضوابط اعلام شده به دلایل مختلف اعمال نمی شود، در نتیجه این افراد هیچ گاه به عنوان سرمایه های علمی و تخصصی در این حوزه به حساب نمی آیند و پس از برگزاری چند دوره، تاریخ مصرفشان به اتمام می رسد.

5- به دلیل کافی نبودن ساعات دوره های آموزش معلمان، همواره بدفهمی و کج فهمی در زمینه فهم مبانی علمی و اصول و اهداف، برنامه درسی را با تهدیدهای جدی رو به رو می کند.

6- از آن جا که استفاده از قرآن کامل جزئی از برنامه ی دزسی دانش آموزان است و آموزش و پرورش باید 650 هزار جلد مصحف شریف در مدارس توزیع می کرده، اما به دلیل نبود اعتبارات از سال 83 تاکنون تنها 300 هزار جلد توزیع شده است و حال باید یا برنامه درسی را اصلاح کرد و استفاده از قرآن کامل را حذف کر و یا باید اعتبار این مصاحف را تامین و نسبت به چاپ و توزیع آن ها اقدام کرد.

7- به دلیل نبود وسایل و نیز فقدان نظارت و ارزیابی، اغلب معلمان به استفاده از وسایل آموزشی در کلاس درس مبادرت نمی ورزند.

8- به دلیل نبود یک سیستم نظارتی تعریف شده، نمره درس قرآن همواره بالاترین نمره در کارنامه ی دانش آموزان است بدون آن که بچه ها خواندن قرآن را آموخته باشند. زیرا معلم همواره تحت فشلر مدیر مدرسه اقدام به دادن نمره ی بالا در این درس کرده و در نتیجه هیچ گاه دانش آموز و والدین او از ناتوانی قرآنی فرد اطلاعی پیدا نمی کنند و بدین ترتیب  مدیر مدرسه و معلم, جلوی پیش رفت دانش آموز را می گیرند.

9- وجود باورهای غلط در زمینه ی آموزش و تدریس قرآن, مسائلی متعددی را منجر می شود. این باورهای غلط هم مبانی و اهداف برنامه ریزی درسی و هم روش های آموزش و تدریس قرآن را شامل می شود. تعداد این روش ها و باورهای غلط را می توان تا 30 مورد ذکر نمود که از حوصله ی بحث خارج است.

10-  با این که مصوبه ی شورای عالی به تدریس قرآن توسط آموزگار پایه تصریح دارد اما اغلب مدارس غیر دولتی از جمله شاهد و غیر انتفاعی بر خلاف مقررات عمل می کنند که این خود عوارض و عواقب نامطلوبی را به همراه دارد.

11- در این مدارس ساعات آموزش به صورت تجمیعی و در یک روز انجام می شود که این کار اولاً باعث خستگی و دل زدگی دانش آموزان از درس قرآن می شود . ثانیاً اصل استمرار آموزش قرآن را از بین می برد.

چه باید کرد؟

1- این از عدالت آموزشی به دور است که تا مشکلات اجرایی برنامه ها و ساعات آموزش قرآن رسمی در مدارس حل و فصل نشده، این وزارت خانه به آموزش های تخصصی مانند مدارس قرآنی و ... بپردازد. در حالی که وزارت آموزش و پرورش از نظر شرح وظایف سازمانی, متولی انجام این قبیل امور نیست بلکه دیگرانی هستند که قانوناً باید این امور را انجام دهند.

ذکر این نکته لازم است که تأسیس مدارس قرآنی, زمانی می تواند به عنوان یک فرصت تلقی شود که اولاً وجاهت قانونی داشته باشد؛ ثانیاً مغایر با برنامه های رسمی نبوده و بلکه مکمل آن باشد و ثالثاً پس از برطرف شدن مشکلات برنامه های رسمی ارائه شود.

2- شورای عالی آموزش و پرورش تکیه گاه و خانه ی فرهنگیان است و از این رو نباید خارج از موازین علمی و کارشناسی و نیز تحت تأثیر افراد و جریان ها عمل کند؛ بلکه باید سرمشق و پیشرو در اجرای عدالت آموزشی باشد.
این شورا باید قوانین را شفاف، جامع و مانع تهیه و تصویب کند تا اولاً ابهام آمیز نباشد و ثانیاً جلوی قرائت های متعدد حوزه های مختلف ستادی را بگیرد.

از این رو لازم است همه ما این فرمایش حکیمانه ی پـیامبر اعـظم(ص) را که به امیـرالمؤمـنین امام علی(ع) فرمودند را سرمشق کارها و وظایف خود قرار دهیم: «اِذا رَأیـتَ الـنـاسَ یَشـتَـغِـلونَ بِالفَـضائِلِ، یَشـتَـغِل بِـاِتـمامِ الفَـرائِضِ: هنگامی که مردم را در حال انجام مستحبات دیدی, بر تو باد به اتمام واجبات.»( کتاب نصایح)

3- سال ها تلاش و پیگیری و رایزنی بسیاری از دلسوزان قرآنی وزارت آموزش و پرورش برای تحقق معاونت قرآنی در آموزش و پرورش، سر انجام در تعیین یک نفر به عنوان «مشاور قرآنی وزیر» (قائم مقام در امور قرآنی آموزش و پرورش و رئیس آموزش عمومی قرآن کشور) متوقف شد. انتظار این بود که با این تصمیم، اتفاقات شگرف و بزرگی در آموزش و پرورش کشور رخ دهد، اما با گذشت زمان این امید، به نا امیدی تبدیل شد

زیرا سپردن آن به مسئولان حوزه معاونت پرورشی به دلیل فقدان نگاه پژوهش محورانه و قانون مدارانه و نیز عدم توجه و رعایت اصل مشارکت با سایر معاونت ها ازجمله معاونت پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، معاونت های آموزش ابتدایی و متوسطه، دفتر تربیت و آموزش نیروی انسانی و ... از یک سو و  بی توجهی به وضعیت کمی و کیفی برنامه های رسمی از سوی دیگر و در مقابل اجرای طرح های ناپخته و غیرکارشناسانه ای که مراحل اجرای آزمایشی و تصویب را نگذرانده، بلکه رشته های بیش از یک دهه تلاش و مجاهدت علمی را به یک باره پنبه کرده است؛ باعث شده تا این جایگاه به عنوان فرصت مناسب برای تقویت برنامه ها و فعالیت های قرآنی این وزارتخانه به حساب نیاید.

4- همان طور که قبلاً گفته شد «حرفه ای کردن معلمان» تنها راه نجات و مهم ترین و اصلی ترین راه رسیدن به اهداف اسناد بالا دستی از قبیل سند چشم انداز، سند تحول بنیادین و برنامه های مصوب است؛ اما به دلیل پر هزینه بودن این مقوله و ناشناخته بودن آن برای برخی از مسئولان حوزه ستادی تاکنون اهمیت لازم به آن داده نشده است. کارها و دوره های ضمن خدمت معلمان که در سال های اخیر برگزار می شود، بیشتر مُسکن بوده تا درمان؛ و همواره با اشکلات اساسی مدیریتی و اجرایی رو به رو بوده است و در نتیجه از اثر بخشی و کارآمدی لازم برخوردار نیست.

در پایان امید است کلیه فعالیت های قرآنی آموزش وپرورش اولاً مبتنی بر اسناد بالادستی مورد بازنگری قرار گیرد و برنامه ها و فعالیت های مغایر و موازی حذف یا اصلاح گردند. و ثانیاً در زمینه اصلاح چرخه مدیریت های قرآنی در آموزش و پرورش کشور شاهد شکوفایی محسوس و ملموس باشیم.

شاید بتوان گفت: دهه نود زمان تحقق این آرزو باشد که وزارت آموزش و پرورش نیز نباید عرصه اجرای طرح های ناپخته، غیر علمی، پرهزینه و کم بازده و مغایر با اسنادی چون سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش باشد. طراحی و اجرای هر گونه فعالیت و برنامه ای حتی در دورترین مناطق کشور باید در چارچوب اهداف و برنامه های مصوب شورای عالی و متناسب با اسناد بالا دستی و منوط به تأیید کارشناسان خبره آن حوزه باشد.  

مقام معظم رهبری به درستی آموزش و پرورش را محور اصلی تحول جامعه و فرهنگ معرفی فرمودند. در شرایط کنونی که شاهد تصویب این اسناد هستیم، طرح و اجرای فعالیت های غیرکارشناسانه و ضعیف، تضعیف مهمترین و بزرگ ترین وزارت خانه ی کشور است. و این همان مصداق بر شاخه نشستن و بُن بریدن است. بی تردید عملیاتی کردن این اسناد تحولی، به عزم ملی و افراد قانونمدار نیازمند است.*

--------
*رضا نباتی(کارشناس آموزش قرآن دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی و از مؤلفان کتابهای درسی آموزش قرآن)

کد خبر 1658292

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha