۱۶ فروردین ۱۳۸۴، ۱۰:۲۳

انتقاد شاعر و منتقد ادبيات از وضعيت شعر معاصر و عملكرد انحصاري تشكل هاي ادبي در گفت و گو با مهر

علي رضا طبايي : انبوه نويسي و پرگويي نويسنده و شاعر ، خبر از " به آخر خط رسيدن " مي دهد / عده اي تحت عنوان " شعر " ، هم سرمايه ها را به باد دادند و هم وقت ديگران را

علي رضا طبايي - شاعر و منتقد ادبيات ، گفت : اگر انبوه نويسي و پرگويي را از يك روزنامه نويس به دليل ضرورت كاري بپذيريم و او را معذور بداريم ، اين كار در مورد هنرمند يك ايراد اساسي است ، زرد شدن برگ ها دراواخرتابستان خبراز پاييزمي دهد ، پرگويي ها و تكرار مكررات ، از سوي شاعر و نويسنده خبر از خالي شدن ، به آخر خط رسيدن و دور شدن از شور و حس و حال نو آوري مي دهد و اگر هنرمند فرصتها را نشناسد و ارزش سكوت را در نيابد ، به نوعي خود كشي هنري دست زده است ، بهتر است بدانيم كجا و چه زماني بايد سكوت كنيم .

اين شاعر و منتقد ادبيات در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : اول ازهمه بايد ديواري ميان " اثر هنري" و " آثار مكتوب " در حوزه ي ادبيات - و حوزه هاي ديگر هنر- بكشيم . اثر هنري حاصل نياز غير اختياري هنرمند است. حاصل در آميختن انديشه و حس و دريافت و فرايند اين آميختگي ، تولد اثر هنري است. هنرمند درخلق آن ، در شكل گرفتن آن ، پي اختيار، و بدون اراده است. شايد در دوراني كوتاه ، مثلا يك سال ، جوشش و فوران انديشه و دريافت آن چنان نيرومند و بدون وقفه باشد كه هنرمند حتي زماني كوتاه نتواند خود را از آن افسون و بي خويشي جدا كند. جرياني سيال و نيرومند  ذهن و انديشه او را در خود گرفته و هستي روحي او را در گرداب پرتلاطم ، و در زير آفاقي آكنده از تازگي ها و زيبايي هاي بديع و بكر ، به هر سو مي برد، و تصاويري از آفرينش ها و باز افريني ها در آيينه هاي بي نهايت تو در تو ، به او مي نماياند. او در جذبهاي ناشناخته و افسون زلال شناوراست، و قلم او تصويرگران جهان شگفت است. حرف و گفت و صورت را برهم مي زند، دهاني به پهناي فلك مي خواهد، تا از ضمير پنهان خود، رازهاي ناشنيده را به گوش مخاطبان خود برساند و چه باك اگر از گفتن و گفتن و نوشتن و نوشتن ، گزيري نداشته باشد. اما تصور مي كنم نظر شما درباره كسان ديگر و يا در مورد شرايط ديگر باشد.

وي تصريح كرد : من به مورد " پرگويي" و " بيان تكرار" و انبوه نويسي نظر دارم ، يادمان باشد كه نزديك به هشتصد سال پيش از اين هم ، نظامي ، شاعر افسونگر و تصوير پرداز گفته است، كم گوي و گزيده گوي چون در...


علي رضا طبايي كه از اولين مسئولان صفحات ادبي در نشريات ايران بوده است ، در مورد اين كه چرا جوانان امروز با ادبيات كلاسيك و گذشته ي فرهنگي خود و ميراث كهن ادب فاصله دارند ، خاطرنشان ساخت : اول از همه بايد گفت از كوزه ، همان برون تراود كه در اوست ! در اين چند دهه به جوانان چه آموخته ايم چه كساني به آنان آموزش داده اند، كه امروز انتظار داريم نسل جوان ما با ميراث گران قدر ادب خود ،و گذشته ي فرهنگي خود آشنا باشد و نه تنها با آن فاصله نگيرد و آشكار را همه آنرا رد نكند، بلكه به آن عشق بورزد؟

طبايي : متاسفانه كساني به آموزش مقوله ي ادبيات به دانش آموزان  ودانشجويان پرداخته اند و يا در مورد  آرايه ها و صور خيال در ادبيات فارسي ، كتاب و جزوه تدوين وتاليف  كرده اند كه از نظر صلاحيت ، جاي بسي حرف ها داشته و دارند .

وي افزود : متاسفانه من خود شاهد بوده ام كساني به آموزش مقوله ي ادبيات به دانش آموزان  ودانشجويان پرداخته بودند، و يا در مورد مثلا  آرايه ها و صور خيال در ادبيات فارسي كتاب وجزوه تدوين وتاليف  كرده اند كه از نظر صلاحيت ، جاي بسي حرف ها داشته و دارند. از كتاب  هاي درسي بويژه كتب " فارسي و دستور" كه بايد پايه ي آگاهي ها باشد نگوييم بهتر است . اما در حقيقت بايد ريشه ي اين غفلت وبي خبري را از يكسو درعدم ارايه اثار با ارزش ادبي در كتب آموزشي ، و از سوي ديگردر نتيجه ي هجوم روز افزون و چشم فريب مصنوعات فرهنگ غربي به كشور دانست و مقابله و قياس پيشرفت ها در قلمرو تكنولوژي و فن آوري غرب با واماندگي و عقب راندگي در همان زمينه ها در داخل ، بي ترديد ذهن و انديشه ي نسل جوان را براي پذيرش  هر انديشه ي مسموم و نابه جا آماده مي سازد، وبر آيند اين سنجش ها ، آنان را به جايي مي كشاند كه امروز در آن جا ايستاده اند. بايد در اين مورد بخصوص در مورد كيفيت ارايه آثار ارزشمند فرهنگي خود به نسل جوان ، دوباره انديشي كرد.

وي با تشريح دلايل كم رونقي انتشار كتاب هاي ادبي درايران گفت : مشكل اقتصادي و مسئله ي مميزي در اين زمينه دخيل است ، اين كه در سبد هزينه هاي خانوارايراني جايي براي خريد كتاب وجود ندارد، گراني كاغذ و مقوا  و هزينه چاپ ، مشكلات اقتصادي توده ي مردم و همراه با آن مشكلات اقتصادي ناشران وتنگناهاي موجود دراين زمينه موثر است ، اما به باور من عامل مهم تر اعمال سليقه هاي فردي ، و مصلحت گرايي هاي رنگارنگ است كه منجر به ايجاد فضايي مي گردد كه در آن اثر ادبي از مفهوم تهي و يامثله مي شود، يا اجازه انتشار نمي گيرد، و گاه به بروز مشكلات ديگري هم براي صاحب اثر مي انجامد، اينها همه و همه ، وضع و موقعيت كنوني را رقم زده است.

وي در ادامه اظهار داشت : سازمانها و اداراتي كه در اين مورد وظايفي دارند، و مسئول نشر و چاپ و توزيع و غيره هستند بايد از تساهل بيشتر ، و سعه صدري افزون تر برخوردار گردند، و به دگر انديشان و نوآوران مجال و ميدان بازتر بدهند و يقين داشته باشند و از تضارب انديشه ها و برخورد آراي مختلف است كه هنرو ادب شكوفا شده و اين خود ، شكفتگي هاي ديگر را در پي خواهد داشت.

وزارت ارشاد - به جز درمحدوده اي كوتاه از زمان -متاسفانه عملكرد چندان موفقي نداشته است . وجود سليقه هاي فردي و  اعمال پاره اي از مصلحت گرايي ها، در طول ساليان گذشته خود يكي از دلايل اصلي ركود بازار چاپ و نشر كتاب ، و عدم اقبال شاعران و نويسندگان به كار چاپ آثارخود بوده است .

طبايي عملكرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را در صدور مجوز براي آثار ادبي و به ويژه شعر، گفت : اگر بخواهم در دو - سه جمله ي كوتاه به شما جواب بدهم بايد عرض كنم كه اين وزارتخانه - بجز درمحدوده اي كوتاه از زمان متاسفانه عملكرد چندان موفقي نداشته است . وجود سليقه هاي فردي و  اعمال پاره اي از مصلحت گرايي ها، در طول ساليان گذشته خود يكي از دلايل اصلي ركود بازار چاپ و نشر كتاب ، و عدم اقبال شاعران و نويسندگان به كار چاپ آثارخود بوده است. اگر فهرست مجموعه آثاري را كه زير نام و عنوان " شعر " در اين سال ها چاپ شده است مطالعه و بازبيني  كنيم در مي يابيم كه اثاري اجازه چاپ و انتشار دريافت داشته اند كه با شعر ، به مفهوم واقعي فاصله اي كيهاني دارند. در ميان اين دفترهاي به چاپ رسيده ، شايد بتوان به شمار انگشتان دودست مجموعه هاي شعرخواندني و با ارزش يافت. دفترهاي شعري كه در آن ها حس و حال و شور و انديشه و خيال ، درهم آميخته ، و قالب و محتوا ، همزادان توامي را مي مانند كه هر كدام به تكامل ديگري مي افزايند.- البته چاپ مجدد بعضي مجموعه هاي شعراز نام آوران شعر معاصر را در اين داوري دخالتي  نداده ام - ، اما دركنار آن شماره هاي اندك ، شاهد چاپ و انتشار فراوان دفترهايي هستيم كه زير نام شعر ، هم سرمايه ها را به باد داده اند و هم وقت خود و ديگران را و دريغ از شعر در روزگار ما و چه مظلوم افتاده است و بي پناه " شعر " در زمانه ي ما!

وي درباره ي دليل تنزل كيفي و محتوايي شعرهاي ديني و مذهبي  را تا مرز " شعار " گفت : سرودن شعر، با محتواي مذهبي و خلق شعري كه بتواند ضمن دربرداشتن تم و موضوع آييني برمخاطب خود اثرگذار باشد ،  دشوار است و قدرت و مهارت در فن بيان ،  و برخورداري از فطرتي مذهبي و طبعي درخشان مي طلبد. ما در تاريخ ادب خود، نمونه هايي موفق داريم  هم در گذشته وهم در زمان معاصر . اما انصافا تعداد اين شعرها بسيار اندك است زيراحسن و شور و حال مذهبي ، و انديشه ي ديني اگر با فطرتي پاك و استعدادي شگرف در هم آميزد، محتمل است حاصل درخشاني به ثمر آورد.

طبايي ياد آور شد : ويژگي هاي فرهنگي در روزگار ما و چالش هاي معرفت شناسي آييني ، با كمال تاسف ، در ذهن و انديشه ي سخنوران قدرتمند، اثرات مثبتي نداشته است. اين رويكرد، باعث آمده تا شاعران كمتر خطر كنند و در اين قلمرو ، به خلق اثري دست بيازند. از چند تن شاعر كه بگذريم بيشتركساني كه در اين آفاق دست به كار سرودن شعرمذهبي زده اند، افرادي بوده اند كه هم از پشتوانه دانش و فرهنگ و هم از استعداد شاعري ، درحد انتظار ، سهمي نيندوخته اند . كلام آنها به روايتگري بيشتر نزديك است تا به شعر نسخه برداري از كلام ديگران ، نداشتن پشتوانه تجربي و آسان گيري و آسان پسندي ، انتخاب زماني كه براي توده متوسط قابل تفهيم باشد و بيم از پيامدهاي ناشناخته به دليل تعصب و حساسيت مخاطبان خاص و ... به عقيده من  از دلايل  اين روند مي باشند.

اين شاعر درباره ي راهيابي شعرمعاصر ايران به زبان هاي ديگر گفت : با كمال تاسف آن گونه كه شايسته ودرخورجايگاه شعر معاصر فارسي است ، كاري اساسي براي ترجمه و معرفي به مخاطبان خارج از ايران انجام نگرفته است. شعر معاصر ، داراي ارزش هاي والا ، و نمونه هاي موفقي است كه اگر به دست صاحب نظران و اهل فن ترجمه شود و در رسانه هاي گوناگون در سطح جوامع ديگر و بويژه ميان دوستداران ادب و شعر فارسي ، مطرح گردد، بي ترديد مخاطبان خود را خواهد يافت.

طبايي افزود : اين حقيقتي است كه هنگام برگردان شعري از زبان اصلي به زبان ديگر شايد بي اغراق هشتاد درصد لطف و جوهره شعري ، ترصيع كاري ها و ابهام هاي شاعران و " كمال" بياني خود را از دست بدهد مگر آن مترجم از آن چنان توانايي و ظرفيتي بهره مند باشد كه شعر را در زبان  تازه در جامعه ي " شعر " عرضه كند. وهمين جا يكي از ضعف و كمبودها ، رخ مي نمايد. مورد ديگر ملاحظات خاص سياسي و فضاي حاكم بر آن است كه كدام يك از شعرها و كدام شاعر فرصت بيابد، در آن فضا به نشر اثرخود توفيق بيابد و مترجم ، آثار او را درغرض ها و اهداف خاص خود سهيم و شريك نسازد. اين معضل پيچيده اي است در مورد بحران مخاطب هم بايد گفت: كه اگرچه اين رويكرد ، تازگي ندارد ، اما شدت و ضعف دارد. بي ترديد بالا رفتن سطح فرهنگ عمومي مردم و گسترده تر شدن مجال پرواز  براي هنرمند - شاعر - در پيوند يافتن زبان شعر و درك عموم ، و جذب مخاطبان تازه ، تاثير خواهد داشت.

اين سرزمين و اين قوم ، هجومي مهلك و تلخ را تجربه كرده و در راه دفاع از آيين و باورها و مرز بوم خود خون پاك گروهي از مردان شايسته و معصوم بر خاك ريخته و بهايي سنگين پرداخت شده است .

اين شاعر درباره ي شاخه اي جدي از ادبيات با عنوان ادبيات پايداري گفت : اين سرزمين و اين قوم ، هجومي مهلك و تلخ را تجربه كرده و در راه دفاع از آيين و باورها و مرز بوم خود خون پاك گروهي از مردان شايسته و معصوم بر خاك ريخته و بهايي سنگين پرداخت شده است. اما در مورد " شعر جنگ" تا آنجا كه من خوانده ام ، اگر از چند استثنا بگذريم آثاري پرطبش و زنده آثاري كه لحظه لحظه مردي و دلاوري را خطر كردن را ، از با ارزش ترين سرمايه يعني از جان گذشتن را ، ايثار و بزرگواري و رادي را به تصوير در آورد، آن چنان كه به راستي هراس مرگ و گلوله و خون و انهدام را در مخاطب بر انگيزد ، غوغاي مرگ و زندگي را در ميان دود و شعله و خاك و آتش و غبار در برابر ديدگان تجسم ببخشد، و در يك كلام ، در آن بتوان جريان حركت و خشم و خروش ، اراده و صلابت و پايمردي  را حس  كرد،  كمتر ديده ام ، تجربه ها ، اصيل و دستت اول نبوده اند، يا بواسطه و يا از طريق كلام و تصوير و آثار بر جاي مانده از جنگ بوده است . طبيعي است كه نتيجه كامل نباشد.

گفتني است علي رضا طبايي در سال 1323 در شهر شيراز ، در يكي از محله هاي كهن ، در خانواده اي متوسط به دنيا آمد ، پدرش كارمند بود و مادرش خانه دار. طبايي تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در شيرازبه پايان برد ، روزگاركودكي را با بازيهاي كودكانه سپري كرد ، ازكلاس پنجم ابتدايي به شعر و ادبيات داستاني علاقه مند شد . آن دوران ، تحصيلات ابتدايي را در 6 سال و تحصيلات متوسطه را نيز در 6 سال ميگذراندند ، طبايي كلاس دوم دبيرستان - معادل سوم راهنمايي امروز - بود كه اولين آثار قلمي خود را در زمينه ي نظم ، براي چاپ به مطبوعات سپرد. اولين شعري كه از وي به چاپ رسيد درسال 1337 در مجله سپيد و سياه به مديريت ابوالقاسم حالت بود. بعدها از سال 1337 با شعر امروز و آثار شاعراني چون نصرت رحماني ، نادر پور، كارو، حسن هنرمندي ، فريدون توللي ، شاملو ، اخوان ، فروغ و سرانجام نيما آشنا و به مسير شعر نو كشيده شد و سالهاي 38 تا 40 همكارمطبوعات شد . چهار پاره ها و شعرهاي نيمايي را به مجله تهران مصور و سپيد و سياه ، اطلاعات هفتگي و اطلاعات بانوان و چند مجله ديگرسپرد و ...

کد خبر 167323

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha