به گزارش خبرنگار مهر، خانه پدری مرحوم حسین منزوی که محل ولادت این شاعر بزرگ ایران است و از وی به عنوان پدر غزل ایران یاد می شود در حالی تخریب شد که طی سال گذشته این واحد مسکونی به دلیل عدم سکونت، برای اهالی محله کوچه "حق وردی" زنجان سبب بروز مشکل شده بود.
بنا به گفته غزل منزوی، تنها فرزند و دختر مرحوم حسین منزوی با توجه به اینکه خانه مورد نظر به عنوان ارث پدری مرحوم منزوی بوده به همین جهت این منزل مسکونی بین حسین منزوی و پدرش به عنوان ارثیه مطرح بوده است.
دختر مرحوم منزوی با انتقاد از عدم توجه به شخصیت و مقام شاعری حسین منزوی افزود: عموی بنده با توجه به اینکه به عنوان وارث آثار پدرم شناخته شده است به دلیل وضعیت نامناسب منزل مسکونی پدرم مجبور به فروش این خانه شد.
در این خصوص استاندار زنجان که از این امر بی اطلاع بود با ابراز تاسف در این خصوص قول پیگیری را به خبرنگار مهر داد.
باید واقعیت را قبول کنیم که خود مردم زنجان مقصر عدم توسعه در بسیاری از بخش ها هستند مردمانی که به مفاخر خود اهمیت و ارزش نمی دهند در حالی که خود را مرعوب فرهنگ ها و چهره های وارداتی و غریبه می بینند که مفاخر و بزرگان خودشان در انزوای ساخته شده توسط همشهریانشان غوطه ورند.
نباید واقعیت ها را انکار کنیم و به دنبای راه فرار باشیم راه فراری که سرانجامی جز انزوای فرهنگ بومی ندارد.
آیا مسئولین فرهنگی نمی توانستند به جای هزینه در همایش های بی نتیجه و در عین حال پرهزینه حداقل سعی در حفظ خانه حسین منزوی و تبدیل آن به خانه فرهنگ و ادبیات استان زنجان می کردند.
بی شک عدم شناخت کامل مسئولان استان از حسین منزوی به عدم معرفی این چهره بزرگ و ارزشمند فرهنگ و ادب ایران توسط مسئولان فرهنگی بر می گردد.
کم نیستند بزرگانی که تنها به خاطر عدم معرفی توسط متولیان فرهنگی استان ناشناخاته مانده اند در حالی که در بسیاری از نقاط ایران، شاعران و بزرگان به عنوان یک اصل مهم در معرفی استان و قایلیت های فرهنگی آن استانها برمی گردد.
مجسمه نیم تنه حسین منزوی که شورای شهر دور دوم مانع نصب آن در زنجان شد
در مقطعی که شورای دور دوم مانع از نصب تندیس نیم تنه حسین منزوی در میدان مشاهیر شد تلاش بسیاری از فرهنگ دوستان زنجانی برای معرفی منزوی عقیم ماند و کسانی که خود را نماینده مردم معرفی می کردند مانع از نصب این تندیس شدند.
عدم شناخته شدن منزوی عامل های متعددی دارد که مهمترین آن ضعف مدیریت فرهنگی استان و عدم حساسیت خانواده منزوی در این خصوص است.
حال منزوی مرده و خانه اش را هم ویران کردند تا در محل خانه ورثه ای وی مجتمع مسکونی درست شود ولی کاش متولیان فرهنگی جوابی برای این امر داشتند و فرایندی را برای معرفی این چهره ادبی استان ترتیب می دادند تا جبران گذشته را می کردند.
دوران جوانی حسین منزوی
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان در حالی در گفتگویی عنوان داشته است که خانه منزوی شرایط و ویژگیهای میراثی شدن را نداشت که شاید مدیرکل ارشاد استان زنجان که میراث دار وضعیت نابه سامان به یادگار مانده از مدیریت غیربومی بر ارشاد زنجان است به دنبال توجیه می گردد.
علی سهندی ادامه می دهد: خانه شاعر معاصر استان زنجان شرایط و ویژگیهای میراثی شدن را نداشته و جزو میراث فرهنگی استان زنجان محسوب نمیشود.
بی شک خانه حسین منزوی می توانست به مکانی مناسب برای خانه "شعر و ادبیات" استان زنجان تبدیل شود و نقطه اجتماع شاعران و ادب دوستان زنجان و کشور شود.
شورای شهر و شهرداری هرچند معاونتی به نام معاونت فرهنگی برای سازمان خود ایجاد کردند ولی متاسفانه تنها چیزی که در این معاونت زیاد به آن پرداخته نمی شود فرهنگ استان است و تنها عنوان فرهنگ را برای خود به یدک می کشند.
حسین منزوی در اول مهر 1325 در زنجان در خانوادهای فرهنگی متولد شد. او از سنین جوانی سرودن شعر را آغاز کرد و در سال 1346 به عنوان شاعری مطرح و تاثیرگذار در جامعه مطرح شد و غزلهای او مورد توجه غزل سرایان قرار گرفت.
او در سال 1346 وارد دانشگاه شد و در دانشکده ادبیات تهران ثبت نام کرد اما دیری نمی گذرد که در می یابد، این رشته نمی تواند انتظارات او را بر آورده کند، به همین دلیل در سال 1350 درس را نیمه کاره رها می کند.او در همان سال مجموعه شعر "حنجره زخمی تغزل" را منتشر می کند. این کتاب در بخش "شعر جهان" جایزه "فروغ فرخزاد" را که در آن دوران جزء معتبرترین جوایز ادبی ایران به شمار می رفت، دریافت می کند.
پس از انتشار این کتاب، "منزوی" تصمیم به ادامه تحصیل در رشته علوم اجتماعی می گیرد اما این رشته را نیز نیمه کاره رها می کند و در صدا و سیما مشغول به کار می شود و در این دوران برنامه "یک شعر یک شاعر" را تهیه و کارگردانی می کند.
منزوی پس از مدتی به زنجان (محل تولدش) باز می گردد و تا پایان عمر در آنجا اقامت می کند. در دوران اقامتش، در زنجان بیکار نمی نشیند و به ساختن ترانه و تصنیف می پردازد. او تا پایان عمر همچنان به کار خود ادامه داد.
"منزوی" پیشنهادهایی به غزل امروز داد. او همانند "نیما" که تحولی شگرف در شعر به وجود آورد، تحولی در غزل معاصر به وجود آورد.
او در دوره ای غزل سرود که همه منتقدان فکر می کردند عمر شعر کلاسیک و غزل به پایان رسیده است اما "منزوی" ثابت کرد که غزل از پتانسیل بالایی برخوردار است و نمی توان آن را نادیده گرفت.
منزوی پس از مدتی به زنجان (محل تولدش) باز می گردد و تا پایان عمر در آنجا اقامت می کند. در دوران اقامتش، در زنجان بیکار نمی نشیند و به ساختن ترانه و تصنیف می پردازد. او تا پایان عمر همچنان به کار خود ادامه داد.
"منزوی" پیشنهادهایی به غزل امروز داد. او همانند "نیما" که تحولی شگرف در شعر به وجود آورد، تحولی در غزل معاصر به وجود آورد.
او در دوره ای غزل سرود که همه منتقدان فکر می کردند عمر شعر کلاسیک و غزل به پایان رسیده است اما "منزوی" ثابت کرد که غزل از پتانسیل بالایی برخوردار است و نمی توان آن را نادیده گرفت.
اواخر دوران جوانی حسین منزوی
"منزوی" در شعر سپید نیز دستی داشت، شعرهای سپید او گاهی حتی با شعر بزرگترین شاعران سپید سرا پهلو می زند.
اواخر عمر استاد حسین منزوی
سرانجام حسین"منزوی" که مدتها ازبیماری قلبی رنج می برد، در 16 اردیبهشت ماه 1383 در کمال ناباوری زندگی را با همه عشقی که به آن داشت وداع گفت.
منزوی آنگونه که در شعرش می گوید "با شما طی کرده ام راه درازی را/ خسته هستم خسته، آیا میشناسیدم؟"، حسین منزوی خسته بود، خسته از زخم زبانها، خسته از بی تفاوتیها و بی توجهی ها. و امروز در هشتمین سالمرگش خانه اش را تخریب کردند.
..............................
گزارش: رحیم مقدمی
عکس: فرید احدیان
نظر شما