۱۴ فروردین ۱۳۸۴، ۱۵:۳۱

گروه دين و انديشه "مهر" بررسي مي كند : چيستي اخلاق كاربردي

خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : جستار كوتاه زير چيستي اخلاق كاربردي را بررسي كرده و ويژگي اخلاق كاربردي و مشكلات و مباحث اين عرصه از علم اخلاق را بيان مي كند .

به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" ، عبارت اخلاق كاربردي اخيراً به نحوي بسط يافته كه مسائل بسياري را در بر مي گيرد. مشخص نيست اولين بار چه كسي از اين عبارت استفاده كرد، اما ممكن است "پيترسينگر" را بتوان ازاولين فيلسوفاني دانست كه از عبارت اخلاق كاربردي استفاده كرد تا اخلاق عملي را توصيف كند. به وسيله اين عبارت وي قصد داشت تا قابل توجه ترين پيشرفت هاي 20 سال گذشته را توصيف كند. اما در نظر وي اين كار تازه اي نبود. چرا كه از ديدگاه وي اخلاق كاربردي سنت طولاني را از افلاطون تا فيلسوفان اخير طي كرده و پيشرفت هاي اخير فلسفه اخلاق را به مثابه نوعي احياء در نظر گرفته است.

در هر حال، "سينگر" به اين امر فكر كرده كه پيشرفتهاي اخير در طي دهه 1960 آغاز شده، زماني كه اولين جنبش حقوق مدني آمريكايي، جنگ ويتنام و افزايش كنش گرايي دانشجويان آغاز شده بود. در چنين وضعيتي فيلسوفان به بحث درباره موضوعات اخلاقي همچون عدالت، برابري، جنگ و نافرماني شهروندان كشيده شده و پاسخ به اين پرسش مهم تلقي مي شد كه آيا فيلسوفان توجه مناسبي به مسائل اخلاقي دارند؟ پاسخ به اين پرسش به معني اين است كه فيلسوفان به مردم بگويند بايد چه كارهايي انجام دهند و از چه كارهايي اجتناب كنند. در حقيقت كابرد فلسفه در مسائل عمومي و مهارت كاربردي فيلسوفان به بوته آزمايش كشيده شد.

در ابتدا مسائل اخلاقي و عمومي كه فيلسوفاني همچون "پيتر سينگر" خود را به آن مشغول داشتند درباره موضوعاتي همچون اخلاق زيستي بود. بسياري از مسائلي كه مطرح شد هيچ گاه پيش از آن در تاريخ ما در علوم بيولوژيكي و پزشكي مطرح نشده بود. اخلاق زيستي بدين منظور طرح ريزي شده بود تا درباره مسائلي اخلاقي به بحث و تحقيق بپردازد كه در آن ميان مي توان بدين پرسش ها اشاره كرد كه آيا جراحي هايي پزشكي قابل قبول هستند، چگونه طيف امنيت آزمايش هاي بيولوژيكي به وجود مي آيد و استانداردهاي چنين آزمايش هايي چگونه به وجود مي آيد؟ در چنين طرح ريزي، محققان با موضوعات مردم، روابط، قانون و سياست هايي ارتباط پيدا كردند كه به چنين مسائلي مرتبط بود. نتايجي كه محققان در مسائل اخلاق زيستي بدان دست پيدا كردند با طيف ديگري از اخلاق زيستي همچون محيط زيست و با شغل مرتبط شد. اخلاق زيست محيطي، اخلاق زيست پزشكي، اخلاق شغلي و بسياري ديگر از رشته هاي اخلاق به وجود آمده و دامنه خود را گسترش دادند كه بعدها اخلاق شغلي نام گرفتند؛ اين رشته به مسائل انضمامي ارتباط  داشت و سعي در حل برخي از مسائل اخلاقي به روش مناسبي داشت كه اين موضوعات بدن مربوط مي شدند. اما توجه كردن به اين امر كه چگونه اخلاق به كار ببريم تا به منبع و منشأ آن توجه كنيم مهمتر به نظر مي رسد.

اخلاق كاربردي قصد دارد درباره تعارضات اخلاق بحث كرده و آنها را حل كند. تعارض هاي اخلاقي در بسياري از وضعيت هاي عادي با ديگر افراد به چشم مي خورد. براي مثال ، تعارض ميان حق فرد براي سيگار كشيدن و قانوني كه سيگار كشيدن را در مكان هاي عمومي ممنوع مي كند تعارض اخلاقي به شمار نمي رود. تعارضات اخلاقي تنها زماني به وجود مي آيد كه ملاحظات اخلاقي دو كنش در مقابل هم قرار گيرد. زماني كه من به عنوان رئيس كمپاني سيگار اميدوارم محصول كارخانه هاي من فروش بالايي داشته باشد و در عين حال كاركنان خود را از سيگار كشيدن منع كنم يك تعارض اخلاقي به وجود مي آيد. اما ممكن است برخي از فيلسوفان اخلاق بگويند چنين موردي يك تعارض اخلاقي حقيقي نيست. در اين مورد تعارض نيازها مطرح مي شود. در حالي كه بايد استخدام كاركنان خود را تضمين كرده  و محصول را تا جايي كه مي توانم افزايش دهم . از سوي ديگر  ، بايد مطابق قاعده " در مجامع عمومي لطفاً سيگار نكشيد" كاركناني را استخدام كنم كه در مجامع عمومي سيگار نمي كشند. ( هرچند كه اين كاركنان نسبت به كاركنان سيگار توليد را بالا نبرند). به طور قطع حل چنين تعارضات اخلاقي ساده نيست. بنابراين، من بايد اين موضوع را با مديران، وكلا، اتحاديه و اگر لازم بود، پزشكان، مشاوران و غيره در ميان بگذارم. اخلاق گرايان زيستي درمورد چنين تعارضاتي بحث مي كنند. 

يشرفت مهندسي ژنتيك، از جمله دستكاري هاي ژنتيك، جهش ژن، جفت گيري ژن يك نوع مشكل تازه به فهرست موضوعاتي كه بايد در حوزه اخلاق پزشكي مورد بحث قرار گيرده اضافه كرده اند. براي مثال مي توان به كم خوني مديترانه اي كه در ميان سياه پوستان آفريقا رواج دارد اشاره كرد. اخيراً اين امر كشف شده است كه علت اين بيماري ژن ها هستند. اين احتمال وجود دارد كه علم بيوتكنولوژي در آينده ژني كه بيماري كم خوني مديترانه اي را به وجود آورده  از بين ببرد. اگر از تكنيك پزشكي برخوردار باشيم تا ژن عامل بيماري كم خوني مديترانه اي را از بين ببريم، از آن پس اين حق را نداريم تا اين تكنيك را از كساني كه با اين بيماري رو به روشده و با احتمال رو به رو شدن آنها در آينده وجود دارد دريغ كنيم. ما بايد در اين زمينه قانون طلايي [ هرچه را كه براي خود مي پسندي براي ديگران بپسند] را بكار گيريم يا نظركانت را در زمنيه " امر مطلق"  به كارگيريم. بر طبق اين اصول ما بايد به نياز هاي بيماران پاسخ گوييم و نمي توانيم عليه چنين بيوتكنيك هايي مقاومت كنيم. اكنون اين پرسش مطرح مي شود كه آيا اين امر انتخاب درستي براي انسان تلقي مي شود ؟ با وجود اين، اين امر بديهي است كه اين ژن تأثير قوي عليه مالاريا به شمار مي رود. بنابراين، باور كلي بر اين است كه ژن عامل بيماري كم خوني مديترانه اي براي به وجود آوردن هر دارو و يا وسيله اي در آينده براي مقابله با مارلاريا مورد نياز است. اگر چنين است، نمي توانيم اين ژن را از روي زمين از بين ببريم. چرا كه نمي توان اين امر را انكار كرده كه ژن هايي كه براي انسان در زمان حال دردسر ساز است ممكن است در آينده تحت شرايطي متفاوت سودمند تلقي شود. اگر اين ژن را حذف كنيم، ممكن است بدين معنا باشد كه بشر از بين مي رود. بنابراين ما بايد اين ژن را حفظ كنيم، چرا كه ممكن است براي آينده بشر سودمند تلقي شود، اما فردي كه اين ژن را دارد نمي خواهد اين ژن در بدن او باقي بماند. در اين مورد يك تعارض اخلاقي به ميان مي آيد، اين كه آيا ما بايد به زندگي يك فرد اهميت بدهيم با به زندگي تمام انسان هاي روي كره زمين و ديگر اين كه آيا تمام ژن هايي كه براي انسان در زمان حال درد سر ساز هستند بايد از ريشه از بين برده شود و يا تمام ژن ها بايد براي آينده انسان حفظ شوند.

كانت نمي تواند به ما كمك كند تا اين تعارض را حل كنيم. امر مطلق كانت بدين قرار است : هميشه با انسان ها انساني رفتار كنيد خواه آن انسان خودتان باشيد با فرد ديگري ، هرگز با او به عنوان يك ابزار نگاه نكنيد بلكه  او را به عنوان يك غايت  درنظر بگيريد. كانت در جست وجوي جهاني ترين اصول اخلاقي است. او اعتبار قانون قانون طلايي را ناديده مي گيرد، تا اولويت امر مطلق را به عنوان يك استاندارد و يا اصل اخلاق نشان دهد. وي در اثر خود تحت عنوان بنياد مابعد الطبيعه اخلاق گفته است :  اين به اصطلاح قانون طلايي نمي تواند يك قانون جهاني باشد، چرا كه نه در برگيرنده وظايف فرد است و نه دربرگيرنده وظايف مهرباني  به ديگران ( در نظر بسياري يك فرد به سهولت اين امر را بپذيرد كه ديگران نبايد به او كمك كنند مگر زماني او به كسي كمك كند) و نه حتي در نهايت دربرگيرنده وظايف معين نسبت به ديگران است، چرا كه بر اين اساس مجرم قادر است با قاضي كه او را مجازات مي كند مجادله كند.

بر اساس اظهارات كانت، تعارضي كه در مورد كم خوني مديترانه اي وجود دارد مورد جدي نيست چون در اينجا اصلاً تعارضي رخ نداده است. چرا كه در اينجا بايد با هر فردي همچون غايت في النفسه رفتار شود. اما درواقع نمي توانيم با همه چنين رفتار كنيم. موضوعات بيماري كم خوني مديترانه اي را مي توان به عنوان ابزار محققان در نظر گرفت. در نگاه كلي تر، ما به آنها توجه كرده و از آنها به عنوان ابزاري براي آينده بشريت استفاده مي كنيم. ما به نحو موثري عادت كرده ايم كه با ديگران همچون معاملات بازرگاني رفتار كنيم . آنچه بايد در اينجا بدان اشاره كرد اين است كه فاصله بسياري ميان قوانين جهاني و قوانيني كه بايد در موارد گوناگون مورد استفاده قرار گيرد وجود دارد و قوانين جهاني همواره چندان جامع و عمومي نيستند.

بايد موضوعات گوناگوني كه چنين موارد خاصي را به وجود مي آورد در نظر گرفت. بايد اين پرسش را مطرح كنيم كه آيا تكنولوزي كه اين ژن را از بين مي برد ماندگار است يا خير و ديگر اين كه آيا بايد اين ژن را براي آينده بشريت حفظ كرد و يا خير، چگونه اين كار بايد انجام بگيرد. اگر ما و يا دولت ما اميدوار است اين ژن را نگاه دارد بايد از انسانهايي كه داراي اين ژن هستند مراقبت كرد.  اگر اين امر مستلزم افزايش قرض ملي شود كه بايد براي حمايت و نگاه داري آنها صرف شود، اين مشكل بايد توسط سياستمداران حل شود. بنابراين هر مشكل اخلاقي همواره خاص است و به ديگر مشكلات اخلاقي، شرايط اقتصادي و سياسي مرتبط است. 

ما نياز نداريم به دنبال يك قانون جهاني اخلاق باشيم. در حقيقت، ما نه تنها بايد پاسخ هاي فردي را گسترش دهيم، بلكه بايد پاسخ هايي را براي تعارض هاي فردي آماده كنيم. در آن هنگام اگر بتوان اين اصل را با موفقيت براي يك تعارض مشابه به كاربرد، ما آن را به عنوان يك اصل جهاني تر مي پذيريم. اگر قوانين اخلاقي جهاني كه هم اينك وجود دارند براي حل مشكلات خاص سودمند نيستند، بايد بازسازي شوند. بنابراين، اگر ما با مشكل تازه اي مواجه شويم، قوانين اخلاقي تازه بايد وضع شود. تعارضات اخلاقي از تضاد ميان چندين اصول يا سليقه به وجود مي آيد. زماني كه اصول خاص باشند، تعارض هاي اخلاقي نيز خاص است. بنابراين، اخلاق در هماهنگي با يك مشكل خاص در يك وضعيت خاص به دو بخش فرعي تقسيم مي شود تا چنين تعارض اخلاقي حل شود.

اخلاق بهداشت با مشكلاتي از جمله اين كه آيا پزشكان يا پرستاران به صورت قانوني مي توانند مرگ بيماران را تسريع بخشند يا مي توان به يك بيمارخاص اجازه داد زمان مرگ را خود تعيين كند سرو كار دارد. اخلاق شغلي به بررسي تعارضات اخلاقي خاصي همچون خريد و فروش سهام يك شركت توسط كاركنان رازدار آن (كه معمولاً غير قانوني است )، تبعيض، حقوق كارمندان و تبليغات فريب دهنده مي پردازد. ديگر عرصه هاي اخلاق كاربردي شامل اخلاق زيست محيطي، اخلاق حرفه اي، اخلاق رسانه اي، اخلاق رايانه اي و غيره است. مطالعات آينده اخلاق احتمالاً درباره هماهنگي مشكلات و تعارضات آينده انجام مي شود.

زماني كه ما يك پرسش اخلاقي را بررسي مي كنيم، نياز داريم تا اصولي كه منحصر به اين تعارض است را بدانيم و درك كنيم و براي درك اين اصول بايد با ديگر افرادي كه با اين موضوعات اخلاقي ارتباط دارند ارتباط برقرار كنيم. در اين صورت اخلاق كاربردي فرآيندي است كه داوري ها و كنش هاي خاص، قوانين، اصول و نظريه هاي اخلاقي را به وجود مي آود، بنابراين اين امر مهم تلقي مي شود كه اخلاق كاربردي " ميان فرهنگي "  و " ميان رشته اي " باشد تا بتواند مشكلاتي كه شامل اصول بسيار دشوار زيستي، پزشكي ، حقوقي، اقتصادي است را حل كند. اين امر از ابعاد جالب اخلاق كاربردي تلقي مي شود.

همانطور كه پيشتر بدان اشاره شد، ارتباط برقرار كردن با ديگران بسيار مهم تلقي مي شود. بحث كردن درباره تعارضات اخلاقي با افراد متعدد براي درك اخلاقيات و راهاي حل تعارضات آينده الزامي است. اين روش همچنين چنين تعارضاتي را عمومي مي كند. چرا كه چنين بحث هايي ما را از سلايق شخصي به سلايق عمومي مي رساند. چنين بحث هايي همچنين باعث مي شود اخلاق از اهميت تازه اي برخوردار شود. "پيتر سينگر" اشاره مي كند كه « اگرچه اخلاق كاربردي خود را به عنوان يك رشته آكادميك ثابت كرده است، اما هنوز منقدان خود را دارد. در پس اكثر انتقادات اين عقيده وجود دارد كه اخلاق عرصه احساس است : اگر هيچ حقيت عيني در اخلاق نيست، ممكن است به نظر آيد كه جايي براي منطق و استدلال نيز وجود ندارد» .

کد خبر 168502

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha