به گزارش خبرنگار مهر، در بخش سوم نشست مهر با عوامل فیلم سینمایی "ضدگلوله" مسعود کرامتی بازیگر این فیلم از دلایل حضور در این پروژه، ویژگیهای فیلمنامه، شباهتهای آن فیلم با "لیلی با من است" و... صحبت کرد.
* جناب کرامتی شما از جمله بازیگران گزیده کار هستید. از این رو در انتخابهای نیز دقت بیشتری دارید. همانطور که میدانید طی این سالها ما فیلمهای کمدی مبتذل در سینمای ایران در گونههای مختلف داشتهایم. به همین دلیل شما باتوجه به کارنامه کاری که دارید قطعا در رودررویی ابتدایی با یک فیلمنامه کمدی وسواس بیشتری نشان دادید. با فیلمنامه "ضدگلوله" چطور روبرو شدید؟
مسعود کرامتی: من اگر فیلم قبلی آقای کیائی(بعد ازظهر سگی سگی) را دیده بودم شاید فیلمنامه این کار را نمیخواندم! نه اینکه بد باشد. واقعیت این است که اگر آن فیلم را دیده بودم شاید این مصطفی کیائی که با امروز میشناسم و با او کارکردهام را از درون آن نمیشناختم. وی در آن فیلم سلائق دیگری به کار بردهاست.
*کیایی در ساخت "ضد گلوله" چندین پله نسبت به فیلم قبلی پیشرفت داشتهاست...
کرامتی: به نظر من "بعد از ظهر سگیسگی" فیلم جدیای نیست و تاکید میکنم منظورم خوب یا بد بودن آن نیست. ولی واقعیت این است که نوع فیلم و فضاسازی آن ممکن بود من را به سمتی سوق دهد که قضاوت دیگری نسبت به کارگردانش بکنم. چون تا قبل از "ضدگلوله" من هیچ شناختی راجع به مصطفی کیائی نداشتم. در واقع من با رضا رخشان دوست بودم و از این طریق هم فیلمنامه را خواندم. هنگام خواندن متن هم برجستهترین بخش آن برای من دیالوگها بود.
با این دیالوگنویسی همانگونه که خود کارگردان هم اشاره کرد، نیازی به بداهه نبود. هر چند من در ابتدا از کلیت فیلم مقداری جا خوردم و فکر کردم نکند یادآور "لیلی با من است" باشد. در اولین جلسه هم که با هم صحبت کردیم، عنوان کردم که معتقدم حسن این فیلم نسبت به فیلم "لیلی بامن است"، این است که هم کاراکترپردازی بهتری دارد وهم دیالوگنویسی بهتری.
* البته فضای سینمایی ما نسبت به زمان "لیلی با من است" تغییر کرده و فیلمساز نیز دستش بازتر بوده...
کرامتی: نه، منظورم این نیست. معتقدم دیالوگنویسی آن از نظر فنی بهتر است، نه اینکه ما چه حرفی را در فیلم میزنیم. البته منظورم این نیست که فیلم "ضدگلوله" حرفهای کمتری نسبت به فیلم" لیلی با من است" میزند. بلکه از نظر فنی "ضدگلوله" دیالوگ نویسی خیلی خوبی دارد. هنوز هم معتقدم که این از بزرگترین امتیازات این فیلمنامه است.
وقتی که فیلمنامه را خواندم با کاراکتر پرویز ارتباط برقرار کردم، زیرا از آن نقشهایی است که بازیگر به دنبال آن است. احساس کردم که امتیازات خوبی دارد. در همان زمان هم رخشان به من گفت که حضور مهدی هاشمی نیز قطعی شدهاست. این هم یک امتیاز دیگری برای من بود که این کار را قبول کنم.
* پیش از این همکاری با هاشمی داشتید؟
کرامتی: بهعنوان یک بازیگر نه، ولی بهعنوان یک کارگردان با هم کار کردیم. چند قسمت از سریال "چراغ جادو" و فیلم "روز کارنامه" که من کارگردانی کردم نقش اصلیاش را هاشمی بازی می کرد.
* در کنار هم قرار گرفتن شما و مهدی هاشمی در فیلم انتخاب بسیار خوب و حساب شدهای است. به طوری که مخاطب درباره این دو کاراکتر در فیلم هیچ تصور دیگری به غیر از شما و مهدی هاشمی ندارد.
کرامتی: گویا هاشمی هم وقتی فهمیده قرار است من نقش پرویز را بازی کنم او هم به گونهای ابراز رضایت کرده بود.
کیائی: انتخاب بازیگر نقش پرویز برایم معضل شده بود. پس از انتخاب نقش سلیم، برای هاشمی نیز انتخاب بازیگر نقش پرویز مهم و جذاب بود. وقتی هم که کرامتی را انتخاب کردیم از این انتخاب خیلی راضی بود. فکرمیکردم که این دونفر از نظر بصری و فیزیکی درکنار هم خیلی خوب میتوانند باشند.از نظر سن و سال هم به هم نزدیک بودند.
کرامتی: واقعیت این است که سر صحنه هم این ارتباط دوستانه بین من و هاشمی به کار خیلی کمک کرد. به نظر خود من هم ارتباط بین این دوکارکتر خیلی خوب درآمده است.
* جالب است بهعنوان هنرمندی که دغدغه کارگردانی دارید عمده کارهایتان در سالهای اخیر خصوصا در سینما کارگردانی بودهاست. اگرچه در مجموعههای تلویزیونی خیلی خوبی هم حضور داشتهاید در سینما اما عمده کارهایتان کارگردانی بوده است. با این وجود از مقوله بازیگری جدا نبودید و همیشه دست به انتخابهای متفاوت زدهاید...
کرامتی: من فکر نمیکنم که این کارها و انتخابهای من کار عجیب و پیچیده باشد. من همان طور که پیش از این هم اشاره کردم کار کارگردانی انجام میدهم ولی بازیگری را هم به شدت دوست دارم. به نظرم بازیگری بسیار کار سختی است. نه اینکه کارگردانی راحت باشد.
همیشه سعی کردهام در نقشهایی حضور پیدا کنم که جای کار داشته باشد. من پیشنهادات زیادی دارم ولی نقشهایی که معمولی باشند را قبول نمیکنم. همیشه معتقدم که نقش اگر کوتاه باشد عیبی ندارد ولی این کوتاه بدون بدان معنا نیست که در هر نقشی حضور یابم. نقشی که در قصه محوریت داشته و تاثیرگذار باشد انتخاب میکنم. حالا اگر با این ویژگی کوتاه هم باشد ایراد ندارد.
البته این حداقلهایی است که یک نقش میتواند داشته باشد تا آن را انتخاب کنم. ولی باز اگر آن را بخوانم و ببینم که بیخاصیت است واقعا نقش را قبول نمیکنم. نقش پرویز از آن نقشهایی بود که از اول میدانستم جای کار دارد. به همین دلیل من باید سعی خودم را میکردم و برای آن انرژی میگذاشتم.
برای من خواندن بار اول فیلمنامه اهمیت زیادی دارد. در"ضدگلوله" نیز بار اول با خواندن نقش پرویز تکلیفم با آن حدود 80 درصد روشن بود و پس از آن سراغ کارگردان رفتم تا نظر ایشان را هم بدانم. خوشبختانه در جلسه اول وقتی با کیائی نشستم و صحبت کردم خیالم راحت شد که ایشان هم تکلیفشان روشن است و میداند که راجع چه چیزی میخواهد کار کند. پس از آن نیز با مهدی هاشمی تلفنی صحبت کردم. بعد از آن بود که فیلم "بعد از ظهر سگیسگی" را دیدم.
زمانی که من قراردادم بستم و تقریبا در مقطع پیش تولید، فیلم "بعد ازظهر سگیسگی" را دیدم و خوشحال شدم بعد از اینکه با آقای کیائی آشنا شدم و ایشان را شناختم این فیلم را میبینم! برای اینکه وقتی فیلم را دیدم، راجع به سلائقش با هم صحبت کردیم. این دو فیلم را از هم مجزا میدانم. پس فیلم اول او را از این منظر نگاه کردم که یک کارگردانی میخواهد قصه بگوید و به خاطر همین قصه گویی در فیلم موفق است.
به نظر من یکی از امتیازات بزرگ آن فیلم هم روایت درست و قصه است که تا آخر خوب پیش میرود. به نظرم این ویژگیها را میتوان برای "ضدگلوله" هم در نظر گرفت.
ادامه دارد....
------------------------------------------
گفتگو از بیتا موسوی و محمد صابری
نظر شما