۱۴ شهریور ۱۳۹۱، ۱۶:۰۸

هاآرتض خطاب به اوباما:

تل آویو چگونه به تو اعتماد کند/راهت را از روسای جمهور سابق آمریکا جدا کن

تل آویو چگونه به تو اعتماد کند/راهت را از روسای جمهور سابق آمریکا جدا کن

یک روزنامه چاپ سرزمین های اشغالی با پرداختن به هیاهوی این روزهای موجود در رژیم صهیونیستی در خصوص حمله به ایران و مخالفت آمریکا با آن، این پرسش را مطرح می کند که "با توجه به آنکه روسای جمهور سابق آمریکا سابقه خوبی در زمینه برخورد با ایران نداشته اند تل آویو چگونه می تواند به وعده اوباما در این خصوص اعتماد کند؟"

به گزارش خبرگزاری مهر، هاآرتض مطلب خود را که به قلم "الی کارمون" نوشته شده  با طرح این پرسش آغاز می کند "روسای جمهور اسبق آمریکا تاریخچه ضعیفی در ایستادن مقابل ایران دارند بنابراین اسرائیل چگونه می تواند به این وعده اوباما در این مورد که پیش از آنکه تهران به سلاح هسته ای دست پیدا کند به این کشور حمله می کند، اعتماد کند؟"

لازم به ذکر است منظور نویسنده این مقاله از واژه برخورد با ایران، حمله به جمهوری اسلامی است چون از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تا کنون تهدید های و سنگ اندازی های بسیاری توسط واشنگتن و متحدان آن علیه جمهوری اسلامی انجام گرفته که از جمله آنها می توان به مورادی چون جنگ هشت ساله تحمیلی عراق با ایران، اعمال تحریم های متعدد، انجام حملات سایبری، ترور دانشمندان بومی، جلوگیری از ارتباط کشورهای جهان با ایران، و ... اشاره کرد.

 
تاریخچه اقدامات روسای جمهور آمریکا با چالش های ایجاد شده توسط ایران نشا می دهد که تل آویو نمی تواند اعتماد چندانی به وعده های باراک اوباما داشته باشد.
 

در میانه مناقشات موجود در اسرائیل در زمینه جنگ با ایران و مخالفت سران آمریکا با آن این پرسش مطرح است که آیا تل آویو می تواند به قول باراک اوباما اعتماد کند؟

"شیمون پرز" رئیس رژیم صهیونیستی، این دیدگاه را بیان می کند که آمریکا در حقیقت در برابر ایران از اسرائیل حمایت می کند و اخیرا نیز اعلام کرده که او به گفتار رئیس جمهور آمریکا در مورد جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای اعتماد می کند.

با این وجود تاریخچه نحوه برخورد روسای جمهور آمریکا با چالش هایی که توسط ایران در مقابل آنها قرار می گرفت، با موضوع شیمون پرز در مورد اعتماد به باراک اوباما در تناقض است. 

کارمون در ادامه می نویسد : علاوه بر آن اظهارات علنی فرماندهان آمریکا بویژه اظهارات مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا درباره اینکه اگر اسرائیل به ایران حمله کند آمریکا با آن همراهی نخواهد کرد و اظهارات دیگر فرماندهان و مقامات امریکا و هشدار آنها درباره حمله به ایران، به حاکمان ایران و ارتش این کشور این اطمینان را داده که نگرانی زیادی از آمریکا نداشته باشند. 

در میان این مقامات آمریکایی می توان به افرادی چون مایکل هایدن ، رئیس سابق سیا، "انتونی زینی" فرمانده سابق نیروهای مرکزی آمریکا، "ران بورگس" مدیر آژانس اطلاعات دفاعی این کشور و .. اشاره کرد.  

روسای جمهور آمریکا به ترتیب از راست، جیمی کارتر، دونالد ریگان، بیل کلینتون، جرج بوش و باراک اوباما

در ادامه مطلب هاآرتض آمده است : علاوه بر این موضوع پوشش رسانه های امریکا و از همه قابل توجه تر مقاله اخیر وال استریت ژورنال که درباره حدود تعهدات آمریکا به اسرائیل در قبال ایران بود نیز موضوع ذکر شده در بالا را تائید می کند.

مقاله وال استریت ژورنال اینطور نتیجه گیری کرده بود که اسرائیل حق دارد نگران موضع دولت آمریکا در خصوص ایران باشد زیرا شنیدن مواردی همانند جملات زیر چه معنایی برای اسرائیل دارند؟

 
اسرائیل باید به تنهایی تصمیم به حمله بگیرد البته حمله باید به آن آخرین گزینه مطرح باشد و سران تل آویو باید فعلا در برابر وسوسه های حمله به ایران مقاومت کنند و نکته مهم آنکه تل اویو نباید تا پیش از مشخص شدن نتیجه تحولا سوریه دست به این کار بزند زیرا نتیجه این تحولات نه تنها در سوریه و منطقه خاورمیانه وضعیت جدیدی را بوجود می آورد بلکه موجب شکل گیری روند جدیدی نیز در داخل ایران می شود.
کارمون الی

اوباما متعهد به مقابله با ایران است و حتی دولت آمریکا تلاش می کند تا به افکار عمومی جهان اینطور بقبولاند که اهداف برنامه هسته ای ایران صلح آمیز هستند و یا تحریم های اعمال شده علیه تهران موثر بوده و دیپلماسی شکست نخورده است.

هاآرتض در ادامه به چند مورد اشاره کرده و می نویسد : اجازه بدهید تا تاریخ را با دقت بیشتری مرور کنیم : جیمی کارتر نه تنها از شاه ایران در برابر تظاهرات های مردمی حمایت نکرد بلکه برای حل بحران گروگانگیری که 444 روز طول کشید نیز کار خاصی انجام نداد و همین امر باعث شد تا وی نتواند برای بار دوم در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود.

رونالد ریگان، که ادعای مقابله با تروریسم را داشت و دستور حمله هوایی به لیبی را صادر کرد اما برای مقابله با ایران اقدامی نکرد.

بیل کلینتون نیز نه تنها تلاشی برای مقابله با ایران انجام نداد حتی قدمی نیز برای مذاکره با دولت اصلاح طلب آن روزهای تهران برنداشت.

جرج بوش پسر نیز با وجود حمله به عراق و اشغال این کشور هیچ کاری برای مقابله با ایران انجام نداد و این در حالی بود که تهران از مقتدی صدر حمایت می کرد و نیروهای صدر با نظایان آمریکایی در عراق مبارزه می کردند.  علاوه بر آن بوش برای حمله به تاسیسات سوریه به اسرائیل چراغ سبز نشان داد اما برای متوقف کردن برنامه هسته ای ایران به گزینه جنگ فکر نکرد.

هاآرتض در مورد اوباما نیز می نویسد : باراک اوباما نیز آنگونه که نمونه های سوریه و لیبی نشان می دهد معتقد است که پیش از دست زدن به اقدام نظامی باید موافقت بین المللی برای انجام آن را کسب کند بر همین اساس اوباما تا چه زمانی قصد دارد منتظر پاسخ مثبت روسیه و چین برای مقابله نظامی با ایران بماند؟

کارمون در انتها اینطور نتیجه گیری می کند که اسرائیل باید به تنهایی تصمیم به حمله بگیرد البته حمله باید به آن آخرین گزینه مطرح باشد و سران تل آویو باید فعلا در برابر وسوسه های حمله به ایران مقاومت کنند و نکته مهم آنکه تل اویو نباید تا پیش از مشخص شدن نتیجه تحولا سوریه دست به این کار بزند زیرا نتیجه این تحولات نه تنها در سوریه و منطقه خاورمیانه وضعیت جدیدی را بوجود می آورد بلکه موجب شکل گیری روند جدیدی نیز در داخل ایران می شود.

الی کارمون از سال 1997 از محققان موسسه مقابله با تروریسم در مرکز "اینتردیسپلینری" ( IDC ) هرتزلیا بوده و در مرکز سیاست و استراتژی این موسسه نیز فعالیت دارد.

کد خبر 1688926

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha