به گزارش خبرگزاری مهر در این تحلیل امده است : ایران که درآخرین هفته ماه اوت شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد را در تهران برگزار کرد ریاست این سازمان را از مصر تحویل گرفت واکنون جهان مشتاقانه نظاره گرچگونگی بروز تغییرات در نم است.
نویسنده می افزاید:نم تاکید دارد که نظم جهانی سنتی که درچارچوب آن آمریکا وغرب برجهان تسلط دارند باید جای خود را به یک نظم نوین بین المللی مبتنی بر چندجانبه گرایی و دمکراسی بدهد زیرا اعضا توافق دارند که نم باید در تغییر نظم جهانی نقش عمده ای ایفا کند.
در اینجا تقاضا برای چندجانبه گرایی به معنی آن است که نظم بین المللی هرمی تبدیل شود به یک ساختار کثرت گرایانه، درخواست برای دمکراسی به مفهوم آن است که اصول روند دمکراتیک تصمیم گیری باید درتمامی سازمانهای بین المللی خصوصا در نظام سازمان ملل رعایت شود.
به عبارت دیگر، قدرتهای سلطه جو باید از جایگاه ممتاز خود محروم شوند و یک ساختار حکومت فراگیر جهانی باید بنا شود. اعتقاد بر آن است که افول قدرت آمریکا و اروپا و ظهور قدرتهای بزرگ نوین بر این تغییر دلالت می کند.
دریک کلام ، نم سلطه گرایی را درهر شکلی رد و بردمکراسی در روابط بین کشورها بیش تر ازدمکراسی درسیاست داخلی تاکید می کند. نم اعتقاد دارد که سازمان ملل مناسب ترین مکانیسم است که از طریق آن چندجانبه گرایی و روند چندجانبه تصمیم گیری قابل تحقق است.
این استاد موسسه مطالعات صلح معتقد است : نم براساس اصول مبارزه با سلطه گرایی اصل عدم مداخله را بر دخالت بشردوستانه مقدم می شمارد. بعبارت دقیق تر نم از مداخله بشردوستانه جهت حفاظت مردم از نسل کشی، جنایات جنگی، پاکسازی قومی و جنایت علیه بشریت حمایت می کند اما فقط بشرطی که این مداخله اصول حاکمیت ملی و عدم مداخله را نقض نکند.
نم اهانت به سایر نظامهای سیاسی، تمدنها و فرهنگها را محکوم می کند. به همین ترتیب، نم با تعاریف غرب از حقوق بشر و دمکراسی و تلاشهای غرب برای همسان سازی فرهنگی و حاکمیت یک فرهنگ واحد مخالف است. با عنایت به این حقیقت که تفاوتهای تمدنی، فرهنگی و مذهبی علت اصلی منازعات داخلی و بین المللی است نم از گفتگوی میان تمدنها، فرهنگها و ادیان حمایت می کند.
نظرات نم پیرامون جهانی سازی، توسعه پایدار و شکاف دیجیتالی و تروریسم با دیدگاه غرب در این موارد تفاوت دارد.
پارک سانگ سیک می نویسد : به لحاظ تاریخی، نم توسط کشورهای آفریقایی-آسیایی تاسیس شد، کشورهایی که استقلال خود را از حکام استعماری غرب کسب کرده بودند تا از جنگ سرد بین بلوکهای ایدئولوژیک غربی و شرقی دور بمانند.
کشورهای عضو به سه گروه تقسیم می شدند: طرفداران غرب، طرفداران شرق و میانه روها که در آغازگروه طرفدار شرق بی پرواتر و مسلط تر بود ولی اینک شاهد تقسیم بندی جدیدی در نم هستیم: طرفدار غرب، میانه رو و ضد غرب.
وی معتقد است : تفاوت دیگر در این است که در دوران جنگ سرد سه اردوگاه وجود داشت: غربی، شرقی و غیر متعهد. اینک دو اردوگاه وجود دارد: غربی و ضد غربی. تفاوت اصلی بین آنها ایدئوژیک نیست بلکه تمدنی است. در این مفهوم، جبش عدم تعهد را می توان یک جنبش ضد غربی نامید.
برخی ممکن است استدلال کنند که گروه بریکس (متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) با بلوک شرق در دوران جنگ سرد قابل مقایسه است. نم و گروه بریکس در بسیاری موارد دیدگاه مشابهی دارند واز این گذشته، هند و آفریقای جنوبی که در گروه بریکس عضویت دارند عضو جنبش عدم تعهد نیز هستند.
جنبش عدم تعهد و چین از طریق گروه 77 رابطه نزدیکی با هم دارند. چین نیز در اجلاس سران جنبش عدم تعهد بعنوان یک ناظر شرکت می کند. گروه 77 یک گروه دارای منافع مشترک است که در چارچوب سازمان ملل فعالیت دارد. نم با گروه 77 رابطه نزدیکی دارد و کارشناسان از طریق گروه 77 بر فعالیتهای سازمان ملل تاثیر می گذارند. در واقع، عضویت در این دو سازمان در اکثر موارد همپوشانی دارد.
روسیه نه عضو گروه 77 است و نه عضو نم، اما برداشت این کشور از نظم جهانی مشابه نم است و در امور جهانی دارای منافع مشترک با نم است.
نم در خصوص بحران سوریه فاقد وحدت نظر است ولی دیدگاه بسیاری از اعضای نم در این مورد مشابه چین و روسیه است. چین و روسیه همچنان که قدرتمند می شوند تلاش خواهند کرد با نم جبهه متحدی را در مقابل آمریکا و غرب تشکیل دهند. در این صورت نم دیگر سازمانی صرفا برای بحث و گفتگو و یک ببر کاغذی نخواهد بود.
تا وقتی که غربی و غیرغربی ( از جمله نم و بریکس) از جهان درک و منافع یکسانی نداشته باشند و بر سر تعاریف ارزشهای جهانی و حقوق بشر دچار تفرقه باشند نزاع بین غربی و غیر غربی شدیدتر خواهد شد.
این استاد موسسه صلح در پایان جمع بندی کرده که کره جنوبی لازم است رابطه نزدیکی با نم داشته باشد. کره به سختی می تواند صرفا با اتکا به همکاری غرب و برخورداری از حمایت آن به صلح و رونق دست یابد.
نظر شما