عبادت و عبودیت آفریدگار هستی برای همه آفریدگان، مخصوصا آدمیان در واقع بستر حرکت تکاملی است، از این رو در آموزه های وحیانی به عنوان حکمت آفرینش مطرح شد است(ذاریات/56) حال دو پرسش در اینجا مطرح است:
پرسش اول: مصاق اصلی انسان کامل وجود ختمی مرتبت است.(انسان کامل از نگاه امام خمینی(ره)، ص 134) با توجه به کامل بودن ایشان، فرآیند تکاملی او از رهگذر عبادت چگونه قابل تحلیل است؟
پرسش دوم: آیا دعاها و صلوات هایی که از سوی مسلمانان برای پیامبر(ص) هدیه می شود اثر و نتیجه ای برای ایشان در پی دارد و باعث افزایش کمال و ارتفاع درجه او می گردد؟
براساس آموزه های وحیانی و عرفانی معلوم می شود که انسان کامل از آغاز تولد بلکه قبل از به دنیا آمدن در عوالم پیشین کمالات وجودی شان را بالفعل دارا هستند. قرآن کریم نقل فرموده که حضرت عیسی روح الله(ع) در گهواره گفت: «منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است.»(مریم/30)
در این آیه حضرت عیسی(ع) برخی از کمالات وجودی از جمله نبوت و کتاب آسمانی را که در همان سن کودکی به او داده شده بود بر شمرده است، یعنی در همان کودکی این حقایق را داشته است، نه اینکه از آینده خبر داده باشد(ر.ک: المیزان، ج 14، ص 47) چه اینکه درباره حضرت یحیی(ع) آمده: «از کودکی به او نبوت دادیم.»(مریم/12)
گرچه درباره اینکه مراد از حکمت که در کودکی به یحیی داده شده، دیدگاه های متعددی مطرح است، ولی این مقدار یقینی است که مراد از حکمت همان علم و معرفت به معارف الهی و کشف حقایق است که در فراسوی غیب هستند، و آن حقایق در کودکی به جناب یحیی داده شد و درباره ختمی مرتبت که مصداق اصلی انسان کامل است نیز در آموزه های دینی در این باره سخن بسیار آمده و حتی در برخی روایات تأکید شده که ایشان قبل از به دنیا آمدنش کمالات وجودیش را بالفعل داشته است: «من نبی بودم در حالی که آدم هنوز بین آب و خاک به سر می برد(هنوز آفریده نشده و از علم به عین نیامده بود.)(بحارالانوار، ج 16، ص 402، ح 1، کلمات مکنونه من علوم اهل الحکمة والمعرفة، ص 186)
در برخی روایات آمده است: «کنت نبیا و آدم منخول فی طینتة: من پیامبر بودم وقتی که آدم هنوز خاک آفرینش او آمده نشده بود.»(بحارالانور، ج 16، ص 402) در حکمت امام خمینی(ره) تصریح شده که مراد از نبوت در این حدیث، نبوت ظاهری نیست، چون این نبوت در چهل سالگی نصیب حضرت شد، بلکه مراد نبوت به یک مرتبه از وجود بوده است که نور محمدی واسطه فیض در وصول نور وجود و کمال بوده است.(ر.ک: تقریرات فلسفه امام خمینی(ره)، ج 3، ص 89)
مجموع این گونه آموزه ها بیان می دارند که انسان کامل در مراحل پیش از به دنیا آمدن و از آغاز تولد ـ قوس نزول ـ دارای مقام نبوت بوده است و بدیهی است که سایر کمالات را که پیش زمینه مقام نبوت است به طریق اولی دارا بوده اند.
پس این نکته یقینی است که انسان کامل در قوس نزول بسیاری از کمالات بلکه همه کمالات وجودیش را بالفعل داشته است، ولی در قوس صعود مثل سایر آدمیان دارای تکالیف است و حتی بیشتر از سایر مردم در عبادت و بندگی می کوشیده است و آنچه را در قوس نزول دارا بوده، در قوس صعود از طریق عبودیت و عبادت و در بستر حرکت تکاملی بازپروری و عملیاتی کرده و مجددا به دست می آورده است.
در این باب سخن بسیار است، ولی به اختصار به آیه اول سوره طه اشاره می شود که فرمود: «ما قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به رنج افتی.»(طه/20) در روایتی آمده: رسول خدا(ص) به مدت 10 سال به هنگام عبادت، بر سرانگشتان خود ایستاد تا اینکه پاهای آن حضرت بر اثر این کار ورم کرد و روی مبارکش زرد شد از سوی خداوند این آیه نازل شد «ما انزلنا ...»(ر.ک: الاحتجاج، ج 1، ص 236)
در حکمت امام خمینی(ره) با اشاره به این حدیث و آیه یاد شده به نکته ای عرفانی و شنیدنی اشاره گردیده: «شیخ عارف کامل شاه آبادی دام ظله می فرمودند: پس از آنکه آن وجود مبارک مدتی دعوت فرمود و مؤثر نشد آن طوری که حضرت مایل بود، آن سرور احتمال داد که شاید نقص در دعوت او باشد، پس اشتغال به ریاضت پیدا کرد. مدت 10 سال تا آنکه قدم های مبارکش ورم کرد، آیه شریفه نازل شد که خود را مشقت مده، تو طاهر و هادی هستی و نقص در تو نیست، بلکه نقص در مردم است.»(شرح چهل حدیث، ص 253)
بنابراین عبادت و عبودیت انسان کامل با کامل بودنش به لحاظ قوس نزول منافات ندارد، چه اینکه عبادت گاهی بستر حرکت از نقص به کمال است، چنانکه همه مردم عبادتهای شان از این سنخ است، گاهی بستر حرکت از کمال به کمال برتر و بالاتر است به خصوص آنکه اسماء و صفات الهی نامتناهی است.(نهج البلاغه، خطبه 1) از رهگذر عبادت، انسان کامل در واقع در عالم اسماء و صفات نامتناهی سیر می کند و این سیر هم پایان ناپذیر است، چون اسماء و صفات الهی نامحدود است.
نظر شما