به گزارش خبرنگار مهر، نشست بررسی شعر ضد جنگ بعدازظهر امروز یکشنبه 23 مهر با حضور محمدرضا سنگری، اسماعیل امینی و علی داوودی در کانون اندیشه جوان برگزار شد.
سنگری در ابتدای این برنامه گفت: واژههایی مانند جنگ آنقدر گسترده هستند که هم آفاق را در برمیگیرند و هم انفس را. وقتی جنگ را در آفاق و معانی بیرونی در نظر بگیریم، یونانیان قدیم را میبینیم که با مفاهیم ضد انسانی ستیز میکردند و یا دیگر اقوام را در طول تاریخ میبینیم که با یکدیگر در کشمکش و مبارزه بودند در طول 5 هزار سال گذشته انسانها 4 هزار و 328 جنگ با بزرگ داشتهاند که دامنه بعضی از آنها به جهان هم کشیده شده است. چنین وقایعی باعث شده است که چهره جنگ نزد انسانها منفور باشد.
در بحث درباره شعر ضد جنگ باید معانی و مفاهیم تبیین و مشخص شود
وی افزود: اما پدیده دیگر، جنگ در انفس و درون انسانهاست که به مباحث عرفانی برمیگردد. همانطور که در قلمرو بیرونی و آفاقی نبرد رستم در 7 مرحله یا هفت خوان را داریم، در مباحث عرفانی و انفسی هم عبور و جنگ انسان در هفت منزل با قلمرو را داریم. اما وقتی حرف از شعر ضد جنگ میشود، باید معانی کلمات را مشخص کنیم. به عنوان مثال باید مشخص شود که شعر ضد جنگ با شعر ضد دفاع مقدس چه فرقی دارد و آیا در یک قلمرو قرار میگیرند یا خیر؟
اسماعیل امینی در ادامه این برنامه گفت: ما همیشه فراموش میکنیم که به سئوالهای بنیادین کودکان و جوانان خود پاسخ بدهیم. جنگ یکی از همین مفاهیم است که نسلهای بعدی همیشه دربارهاش سئوال دارند. اما اگر ما فراموش کنیم که پاسخ نسلهای بعد خود را بدهیم، رقیبان ما بیکار نمینشینند. یکی از سئوالهای مهم که در این زمینه مطرح میشود این است که آیا شاعر میتواند ستایشگر جنگ باشد؟ برخی از سئوالها هم از جانب افرادی بزرگتر از سن و سال من مطرح میشود، مثلا این که آیا الان و امروز نیازی به شعر جنگ یا برپایی کنگره شعر جنگ داریم؟ اینجاست که بحث بر سر الفاظ پیش میآید.
این شاعر گفت: الفاظ فقط الفاظ نیستند. یعنی حتی بیطرفترین لفظها هم دچار غرض هستند. به عنوان مثال پدیدهای که در کشورهای عربی اتفاق میافتد از جانب ما بیداری اسلامی نامیده میشود و برخی دیگر آن را بهار عربی مینامند. حالا هم وقتی صحبت از لفظ جنگ به میان میآید، فقط آن مفهوم ایثار و فداکاری که ما از دوران جنگمان سراغ داریم، مورد نظر نیست بلکه در جنگ خودمان هم مهارت، کشته شدن، کشتن و هزاران مفهوم دیگر هم نهفته است و اینگونه نیست که دفاع مقدس فقط حاوی مفاهیم مقدس و پاک باشد. این هم یک نکته است که باید مرتب الفاظ را مورد بازنگری و به روز شدن قرار بدهیم.
مفهوم دست از جان شستن در میان شهدای ما و کشتههای القاعده یکی نیست
وی در ادامه گفت: به عنوان مثال جوان امروز ما باید بداند که هر از جان گذشتنی، مقدس و پسندیده نیست. شهدای جنگ از زندگی دست شستند و به راه شهادت رفتند اما آن عضو القاعده هم که به خود بمب میبندد، از جانش گذشته ولی میان این دو تفاوت زیادی وجود دارد. بنابراین یکی از مفاهیم مهم در شعر جنگ یا ضد جنگ، از جان گذشتن است که میتوان آن را هم در شهدای دفاع مقدس و هم افراد القاعده دید اما آیا واقعا جنس این دو با هم مشابه است؟ پرداختن به شعر جنگ، پرداختن به یک مقوله سیاسی و اجتماعی هم هست.
امینی افزود: وقتی درباره شعر جنگ صحبت میکنیم باید این زمینهها را مشخص کنیم در غیر این صورت اگر فقط یک بحث صرفا ادبی داشته باشیم، صحبتمان محدود به این میشود که جنگ بد است و صلح زیباست. اگر فقط درباره شعر جنگ یا شعر ضدجنگ، بحث ادبی داشته باشیم، میدان را برای تبلیغات همان حریفان و رقیبانی که در ابتدا به آنها اشاره کردم، خالی کردهایم. شاید برای نسل من بسیاری از سئوالات مطرح نباشد، اما نسلهای بعد از نسل من، سئوالات زیادی درباره جنگ دارند. نسل ما اینطور تربیت شده است که حتی اگر آیه قرآن را هم از بیبیسی شنید، شک کند.
در ادامه داوودی گفت: به جهت تازگی این بحث که تا به حال کم به آن پرداخته شده است، معتقدم باید جلسات زیادی برگزار کنیم چون با برپایی یک میزگرد و صحبت درباره شعر جنگ، کاری از پیش نمیرود و فقط در حد طرح موضوع باقی خواهیم ماند. جنگ یک پدیده بدیهی است و بخشی از نیازهای زندگی بشر بوده است. به همان اندازه که آدمها در طلب صلح بودهاند، به دنبال جنگ هم بودهاند ولی انسانها بیشتر به سمت جنگ متمایل بودهاند. درست است که شاعران در طلب صلح بودهاند اما مردم و جوامع بیشتر در پی جنگ بودهاند.
شعر جنگ یک شاخصه فرهنگی برای شناخت ملتهاست
این کارشناس ادامه داد: کشورهایی مانند آلمان و فرانسه قبل از کشوری چون ایران، ادبیات جنگ و به تبعش ادبیات ضد جنگ داشتهاند. این نوع شعر ضد جنگی که در حال حاضر در کشورهای دنیا متداول است، تفاوت ریشهای زیادی با شعر ما دارد. شعر جنگ، خود یک شاخصه فرهنگی است و میتوانیم با آن یک ملت را معرفی کنیم. تعاریف شعر جنگ یا ضد جنگ باید به خوبی مشخص شود. به عنوان مثال مردم رم باستان هم جنگ داشتند و دربارهاش شعرهای جنگ و ضد جنگ گفتهاند اما مفاهیم این اشعار با شعرهای دیگر جنگی و ضد جنگ تفاوت دارد.
مدیر دفتر شعر حوزه هنری ادامه داد: ما با سابقه چندهزار ساله ادبیاتمان و با وجود اینکه مجموعه اشعار بزرگی داریم، اما باید اذعان کنیم که ایران، ادبیات و شعر جنگطلبی ندارد و هرچند درباره جنگ شعر داریم ولی ادبیاتمان ادبیات جنگطلبی نبوده است. از این جهت میتوانیم شعر ضد جنگمان را بخشی از شعر جنگمان تلقی کنیم. میتوانیم بگوییم شعر فارسی عمدتا شعر ضد جنگ بوده است. به عنوان مثال درست است که با خواندن اشعار شاهنامه فردوسی حس حماسی و جنگاوری به شما دست میدهد اما اینگونه نیست که احساس جنگطلبی را در شما به تحریک کند و به خونریزی تشویقتان کند. این تفاوت اساسی فرهنگ اساطیری و ملی ما با فرهنگ دیگر کشورهاست.
سنگری پس از سخنان امینی و داوودی گفت: همه قبول دارند که جنگ پدیدهای منفور است و کسی در طول تاریخ سعی نکرده از جنگ تعریف کند. البته در دورههایی جنگستایی و ستایش کشت و کشتار را داریم و اینگونه ستایشها در ادبیات کهن برخی ملتها دیده میشود. پس جنگ منفور است و هر کسی هم که آن را بستاید، منفور است. در دوران دفاع مقدس و بعد از آن، شاعران ما جنگ را ستودهاند. پس شاعرانمان منفور و دفاع مقدس هم پدیدهای نامقدس و نادرست است. اما کجای قصه غلط است؟
این پژوهشگر ادبی ادامه داد: آنچه که اینجا باید به آن توجه کنیم، مفهوم جنگستایی است. مهم این است که کدام جنگستایی غلط و کدام صحیح است. من اینگونه قضیه را تعبیر میکنم که هر کس دفاع کند، میجنگد و هرکس در حال دفاع از منافع و باورهایش باشد، ستودنی است. هیچکس را به خاطر دفاع از خود و منافعش سرزنش نمیکنند بنابراین با استفاده از اصول علم و منطق و استدلال، منفور بودن دفاع مقدس، شعرش و شاعرانش منتفی میشود. برای گسترش دادن این بحث باید به مفهوم دفاع مقدس و تفاوت آن با دیگر جنگها بپردازیم که موجب میشود اشعار سروده شده در این زمینه و همچنین درباره جنگهای دیگر با هم تفاوت داشته باشند.
نظر شما