نقش زن مسلمان در خانه
حضرت فاطمه زهرا(س) سرور بانوان عالم، دختر گرامی پیامبر اسلام(ص)، نمونه بارز از عفت و پاکدامنی بود، و همه فضیلتها و ارزشهای والای انسانی در او متجلی بود و رفتار نیک، تربیت و پرورش خوب او در خانهای که شریفترین خانه بشریت است، الگویی برای همه مادران مسلمانی است که میخواهند با ایجاد کانون خانوادگی گرم، صمیمی و مکتبی کودکان خود را پرورش دهند و از دهان آنان گفتار و سخن حق بشنوند، و از رفتار آنان مجاهدت را بیاموزند.
خانه، پایه اصلی انسانسازی است، و مادر نقش اصلی را در آن دارد و باید با حسن تدبیر و نظارت مستقیم در پرتو احکام اسلام و اصول اخلاقی آن برای تربیت نسل جدید و آمادگی آنها در پذیرش سختیهای زندگی تلاش نماید.
زن مسلمان با ایمان قوی میداند شرایط اقتصادی خانه را تنظیم کند و بر طبق آن امرارمعاش کند، و با علم و معرفت راه غلبه بر سختیها و از بین بردن گرفتاریها را ارائه دهد. زن نباید به ابزار اسراف تبدیل شود، بلکه باید یک وسیله تنظیم کننده پایه اصلی جامعه یعنی خانواده باشد. همدوش و همیار مرد در چارچوب اسلام و اخلاق اسلامی و با گذشت زندگی کند. با خانواده خود رفتار خوب داشته باشد، و به شوهر خود احترام بگذارد وو را در گرفتاریها و سختیها یاری کند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح میکند که خانواده پایه اصلی جامعه است و گهواره رشد طبیعی انسان و کمال و پیشرفت اوست، این قانون دولت را موظف میکند، زمینه لازم را به منظور دسترسی به این هدف فراهم نماید.
فاطمه زهرا(س) که افتخار وجود و معجزه تاریخ است، در تحکیم خانواده و تربیت فرزندانش بسیار کوشا بوده است.
امام خمینی(ره) او را چنین توصیف میکند: "این خانه کوچک فاطمه(س) و این افرادی که در آن خانه تربیت شدند که بر حسب عدد چهار- پنج نفر بودند و به حسب واقع، تمام قدرت حق تعالی را تجلی دادند. خدمتهایی کردند که ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب آورده است".
پس زنان مسلمان باید او را به سر مشق خود در مدیریت خانه قرار دهند. از یک قرن پیش، اندیشمندان، علما و پیشگامان نهضتها، سعی نمودهاند محدودیتهای اجتماعی زنان را کاهش دهند و زمینه علم آموزی آنها را فراهم نمایند، اگر چه این خواستهها تا حدودی عملی شده است و وضعیت زنان نسبت به گذشته تغییر کرده ولی هنوز همه اهداف عملی نشده است و موانعی برای اجرای آن وجود دارد.
طرفداران و مخالفان این جریان را میتوان به شرح ذیل تقسیم کرد: گروهها و جناحهای افراطی که از تفکرات جامد گذشتگان خود حمایت میکنند، از روی تعصب وتنگ نظری به موضوع نگاه میکنند، و به زن به عنوان یک موجودی برای بچهدارشدن مینگرند و معتقدند شعاربرابری زن و مرد، امر جدیدی است، و هر امر جدید بدعت است، و هر بدعت ضلالت و گمراهی است و هر گمراهی موجب آتش است.
در مقابل این گروه جریان دیگری است که به برخی ظلم ها بر علیه زن اشاره میکنند و برای او آزادیهای نامحدود مانند ازادیهای زن غربی میخواهد.
در مقابل ایندو جریان، جریان سومی وجود دارد، جریان عقلانی که عقبماندگی را طریق درست نمیداند و آزادی مطلق را جز خطری جدی که منجر به جنجال و نا امنی میشود نمیشناسد. این جریان با الهام از اصول اساسی اسلام مرد و زن را برابر میداند و امام خمینی(ره) نیز به عنوان یک مرجع مجاهد بزرگ، و با یاری جستن از کوثر زلال معارف و عرفان اصیل اسلام و با تأمل و تفکر اجتهادی خود در سنت شریف پیامبر(ص) و تعالیم ائمه اطهار(ع) به نقش زن و مسئولیتهای سنگین او اعتقاد داشت، بنابراین در انقلاب اسلامی هویت و شایستگی زن مسلمان نمایان و متجلی شد.
امام خمینی(ره) این عالم روحانی، وظایف زن در خانواده و اجتماع را پیوند داد و ضمن مخالفت با رهایی نقش زن در تربیت فرزندان و مدیریت خانه، با دوری زن از نقش اجتماعی او که با خلقت و ساختار وجودی او سازگار است نیز مخالفت نمود.
سرور بانوان جهان، فاطمه زهرا(س) در خانه علی ابن ابیطالب(ع) آسیاب را با دو دست مبارک خود به حرکت در میآورد، غذا را با دو دست مبارک خود به حسن(ع) و حسین(ع) میداد این زن بزرگوار قبل از هرچیز امور منزل را اداره میکرد و به فرزندان خود والاترین و پاکترین کلمات و آیات از سرچشمه کوثر را میآموخت.
ساختار وجودی زن به گونهای است که به او در خانواده نقش اولی میدهد و آن هم نقش بسیار مهم مادری است: علاوه بر نقش مهم زن در خانواده، زنان که نیمی از جامعه را تشکیل میدهند میتوانند فعالیت اجتماعی داشته باشند.
البته باید در کار او در منزل و خارج از آن هماهنگی باشد.
اسلام انسانها را هدایت میکند که رفتار انسان حتی در خانه چگونه باشد، یعنی برای انسان تعیین میکند که باید رفتار شما چگونه باشد. اخلاق، کردار و توجه شما چگونه باشد با فرزندان خود چگونه رفتار کنید، پدر با پسر یا دختر چگونه رفتار کند، کودک با مادرش و مادر با خانه خود و ... نظر خاص و تعالیم و احکام اسلام در همه این مسائل میباشد.
شرکت زن در پیشرفت جامعه، رشد اقتصادی، اعتلای اجتماعی و سیاسی، یک امر ضروری است، زیرا زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند. زن مسلمان، خستگی ناپذیر در پیشبرد اهداف سالم جامعه تلاش میکند.
نظر شما