خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و ادب: درگذشت محمدرضا جاسبی علیان مدیر انتشارات پیام آزادی در صدر اخبار فرهنگ و ادب در هفته گذشته قرار داشت. مدیر فقید انتشارات پیام آزادی شنبه شب، 29 مهر پس از طی یک دوره بیماری جانکاه دارفانی را وداع گفت.
علیان جاسبی 22 مهرماه و برای آخرین بار در مراسمی که به منظور بزرگداشت وی از سوی مجمع ناشران انقلاب و در حوزه هنری برگزار شده بود، حاضر شده بود.
پیش از این نیز برادر وی در گفتگو با خبرنگار مهر، وضعیت جسمانی وی را به دلیل پیشرفته شدن بیماری سرطان در بدن وی وخیم اعلام کرده بود.
«محمدرضا جاسبی (علیان)» متولد سال 1327 شمسی در تهران است. وی از سال 1357، فعالیت انتشاراتی خود را با تاسیس انتشارات «پیام آزادی» آغاز کرد که تاکنون موفق به انتشار بیش از 800 عنوان کتاب با شمارگان بیش از 30 میلیون نسخه شده است.
قائم مقامی انجمن اسلامی ناشران و کتابفروشان تهران، عضو انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان و عضو هیئت مدیره مجمع ناشران انقلاب اسلامی از مهمترین مسئولیتهای جاسبی تاکنون به شمار میرود.
پیکر علیان پس از تشییع از مقابل منزل وی در قطعه هفتاد بهشتزهرا(س) تهران به خاک سپرده شد.
احمد دهقان و انتشار رمانی تازه
احمد دهقان در گفتگو با خبرنگار مهر از پایان تالیف رمان تازهای با عنوان «بچههای کارون» خبر داد و گفت: در این رمان شخصیتی به اسم ناصر که معمولا راوی داستانهای من است به روایت ماجرای گروهی از نوجوانان در روستاهای اطراف خرمشهر میپردازد که در کنار رودخانه کارون تلاش دارند تا برای آزاد سازی خرمشهر کاری انجام دهند.
دهقان افزود: در این رمان دستهای از رزمندگان نوجوان در شرق رودخانه کارون سعی دارند کاری برای آزادسازی شهر خود انجام دهند که این دسته با ورود شخصیتی به نام عبدول دچار تحولاتی شده و این موضوع قصه را به جلو میبرد.
این نویسنده ادامه داد: «بچههای کارون» قصه گروههای جنگجوی نوجوانی است که بسیار زود با جنگ آشنا شدند و در نهایت نیز به پیروزیهای بزرگی چون آزادسازی خرمشهر دست یافتند.
دهقان با اشاره به اینکه این داستان از مقطع اشغال خرمشهر شروع و در مقطع آزادسازی آن به پایان میرسد، گفت: سعی کردم در این داستان بلند با استفاده از عنصر طنز و نیز حضور نوجوانان دنیایی شاد در رمان ایجاد کنم و از یک دریچه تازه به رمان نگاهی بیندازم.
نویسنده رمان «سفر به گرای 270 درجه» افزود: حدود 10 سالی است که به دنبال نوشتن این اثر بودم. در واقع جرقه نوشتن این اثر از آن جا آغاز شد که از کسی شنیدم یکی از اسیران عراقی در ایران روایتی داشته از نوجوانی که در دوران اشغال خرمشهر با حضور در آن شهر سعی میکرده به مواضع ارتش عراق ضربههایی مقطعی وارد کند.
وی افزود: در تمام این سالها این قصه با من بود، اما فرصت نوشتن آن را پیدا نکردم تا اینکه سرانجام داستان در ذهن من پخته شد و آن را نوشتم. البته این داستان تنها روایتی از یک واقعیت است که در ذهن من متحول شد و به این نقط کنونی رسید. من برای این منظور سعی کردم در این دوران به سراغ نوشتن کار دیگری نروم که نرفتم. در واقع این قصه رهایم نکرد تا آن را بنویسم.
تقاضا برای ایجاد بنیاد فرهنگی سهراب سپهری
برگزارکنندگان سومین کنگره بینالمللی صدای پای آب که به مناسبت هشتاد و چهارمین سال تولد سهراب سپهری برگزار خواهد شد، با سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پیش از ظهر سهشنبه 2 آبان در دفتر وزیر ارشاد دیدار کردند.
وزیر ارشاد در این دیدارعنوان کرد: امیدوارم درخواستی داده شود تا بنیاد حفظ آثار و نشر اندیشههای سهراب سپهری به عنوان یک موسسه فرهنگی و هنری ثبت شود و امکانی فراهم شود تا برای سپهری و دیگر بزرگان کاشان مقبره و یادبود درخور ساخته شود.
حسینی همچنین گفت: آدمهایی مثل سهراب در چارچوبها نمی گنجند. آنها مثل ما کارمند نیستند و تمکین نمیکنند. چون روح ناآرامی دارند و در تقسیمبندیها جا نمیگیرند. با توجه به تاکیدی که رهبر انقلاب بر اهمیت اشعار سپهری و برگزاری کنگره یادبود برای او دارند، امیدواریم شاهد توفیق این کنگره باشیم.
معاون فرهنگی سابق و سختگیری در پذیرش مسئولیتهای آینده
بهمن دری، معاون فرهنگی سابق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه مجلس ترحیم محمدرضا جاسبی علیان و در جمع خبرنگاران درباره فعالیت این روزهای خود عنوان کرد: فعلا تصمیمی برای اشتغال در جایی نگرفتهام، اما سعی میکنم که برای این موضوع از این به بعد سختگیری زیادی داشته باشم. دو سه پیشنهاد هم به من شده ولی قصد دارم برای پاسخ دادن به آنها سختگیری کنم.
وی در پاسخ به سئوالی درباره قهر کردن چند هفتهای خود از معاونت فرهنگی در ایام پایانی حضور خود در آن مجموعه نیز گفت: من قهر نکرده بودم. فقط برای اخذ تصمیم و خلوت با خودم و خدا، مدتی را در سرکار حاضر نشدم. ایام خوبی هم بود و برای من این کاراستفاده زیادی داشت. خیلی هم برایم لذت بخش بود؛ در عین حال که سختیهایی هم داشت. البته در همان ایام هم کارها روی زمین نمیماند، یعنی حتی در روزهای جمعه هم سرکار بودم و گاهی 20 ساعت در روز کار میکردم.
وی ادامه داد: من نه خسته میشوم و نه بیانگیزه. ولی گله دارم که برخی نوشتند که من برکنار شدم. باید انصاف داشت. خود آقای حسینی در دو جلسه دو ساعته از همه اسباب استفاده کردند که من را مجاب کنند در معاونت بمانم. در جلسه آخر که بیش از دو و نیم ساعت طول کشید و بعد از سفر مکه ایشان بود، به ایشان گفتم که باید نیروی تازهای بیاید و مسند را تحویل بگیرد. ایشان اما نزدیک به 40 دقیقه برای من استدلال کردند که ماندن شما در ایام چند ماه باقیمانده دولت موثر است. من اما گفتم نکاتی هست که ممکن است قابل حل نباشد، چه در حد وزارتخانه و چه در حد معاونت فرهنگی.
نظر شما