به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «پایان شاد» شامل داستانهایی از 3 نویسنده روس با هدف بررسی فروپاشی و تحول در آینه ادبیات معاصر روسیه، دیشب سهشنبه 16 آبان با حضور امیرعلی نجومیان، بلقیس سلیمانی، زهرا محمدی، مترجم کتاب و علیاصغر محمدخانی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
نحومیان در این برنامه گفت: به نظرم این که بخواهیم با خواندن 6 داستان درباره ادبیات معاصر روسیه قضاوت کنیم، کار درستی نباشد، البته مرتبا وسوسه میشویم با این داستانها درباره ادبیات روسیه نظر بدهیم ولی باید مقاومت کنیم. پیشنهاد من به خانم محمدی این است که 20 تا 30 داستان معاصر از نویسندگان روسی را که حاصل چند دهه هستند، با هم در یک کتاب چاپ کند چون چنین کتابی میتواند برای خواننده ایرانی بسیار خوب باشد.
وی افزود: داستانهای این کتاب را که خواندم، از یک طرف به شکست روسیه و پایان ادبیات کلاسیکش فکر میکردم، همانطور که خانم سلیمانی اشاره کرد و از طرف دیگر هم به این فکر میکردم که این داستانها دقیقا آن چیزی هستند که امروز به عنوان داستان شناخته میشوند. من هم منتظرش بودم و غافلگیر نشدم. من داستایوفسکی و چخوف خواندهام اما تا به حال کتابی از پوشکین نخواندهام ولی با این حال، انتظارم از ادبیات معاصر روسیه، چیزی در حد همین کتاب بود.
این منتقد ادبی در ادامه گفت: فاصله سنی نویسنده اول، با دو نویسنده دیگر کتاب حدود 30 سال است و همین باعث شده داستانهای او با داستانهای دیگر نویسندگان کتاب «پایان شاد» متفاوت باشد. من نگاه رئالیستی را در 4 داستان دوم مجموعه بود که دیدم. 2 داستان اول که برای یک نویسنده هستند، فضایی مبهم، بسیار استعاری و کنایی، بیحرکت و ایستا هستند. اما در زیر این ظاهر بیحرکت، تنش میان شخصیتها وجود دارد و در زیر لایه آن فضای آرام، غلیانهای درون آدمها را داریم.
نویسنده کتاب «درآمدی بر پست مدرنیسم در ادبیات» گفت: داستانهای بعدی کتاب، خیلی شبیه هم هستند چون نویسندگانشان یک سال، بیشتر با هم فاصله سنی ندارند و متولد سالها 67 و 68 هستند البته طبق تقویم میلادی. این نویسندگان حدود 18 تا 20 سالشان بوده که اتفاق فروپاشی شوروی رخ داده و داستانهایشان هم در سالها بعد اتفاق میافتد. این داستانها رویهای کاملا رئالیستی دارند. البته واژه رئالیست و رئالیسم هم دیگر از واژههایی است که اگر از آن استفاده کنی، ناسزا میشنوی چون دیگر در این روزگار معنی خاصی ندارد؛ مثل نقد روانشناختی.
نجومیان ادامه داد: اما چیزی که مهم است و با خانم سلیمانی درباره آن موافقم این است که داستانهای این کتاب، من را به فضای داستانهای چخوف بردند. یعنی معتقدم در این کتاب، بازگشت به چخوف داریم. همیشه در کلاسهایم میگویم که چخوف نویسنده دوران گذار بود. یعنی انسانهای داستانش گذشته سپریشدهای دارند و نمیدانند در دوران جدید باید چه کار کنند. شخصیتهای داستانهای چخوف همه گرفتار وضعیت و مرحله گذار هستند. تمام شخصیتهای 4 داستان دوم کتاب «پایان شاد» هم دقیقا در همین فضا گیر کردهاند. شخصیتهای حالت گذار هم، رو به بیرون دارند و می خواهند با بیرون خود ارتباط برقرار کنند.
وی گفت: شخصیتهای چخوفی هم همینطور هستند. گویی میخواهند خودشان را از آن فضی درونیشان بیرون بیاورند. جالب است که 2 داستان از این 4 داستان پایانی مجموعه، اشاره مستقیم به آمریکا دارند. این لاک که شخصیتهای این چند داستان میخواهند واردش شوند، یا پاریس است، یا مسکو است و یا همان هتلی که شخصیت در آن اقامت دارد. این داستانها شاهکار هستند. شخصیت یک عمر آرزو داشته از روسیه بیرون برود و مثلا در پاریس باشد اما وقتی به پاریس میرسد، به هتل میرود و ملافه را روی سرش میکشد و فردا صبح دوباره به کشورش برمیگردد. این انسان انگار هر روز از شهرستان خودش خارج میشود و میرود تا در هتل مورد نظر زندگی دیگری داشته باشد.
نظر شما