امام علی(ع) در خطبه 24 نهج البلاغه می فرماید: «به جان خودم سوگند، در مبارزه با مخالفان حق و آنان که در گمراهى غوطهورند آنى مدارا و سستى نمىکنم، پس اى بندگان خدا! از خدا بترسید و از خدا بسوى خدا فرارکنید (از غضبش بسوى رحمتش) و از راهى که به سوى شما گشوده بروید و به آنچه از وظائف براى شما تعیین کرده است قیام نمائید اگر چنین کنید على ضامن پیروزى شماست و اگر امروز به آن نرسید در آینده به آن خواهید رسید.»
کلمه جنگ ازجمله واژه هایى است که در زوایاى دل و اعماق قلب انسان نسبت به آن تنفر و انزجار وجود دارد، زیرا در بیشتر موارد جنگ وسیله از پا درآوردن رقیب، رسیدن به قدرت، انتقام جویى، اشباع غریزه شهرت طلبى، کسب مدال قهرمانى، توسعه خاک، کشورگشایى، سیطره بر منابع زیرزمینى و رسیدن به اهداف شوم استعمارى و... بوده است.
و گرنه جنگ اگر به جهت دفاع از عقیده، وطن، ناموس، مال، حمایت از مستضعفین و محرومین، دفع متجاوز و رهایى از زیر سلطه استعمار و بیگانگان و... باشد، نه تنها مبغوض نیست که قابل ستایش است، زیرا نهایى ترین راهى که عزت، شرف و استقلال یک ملت را بیمه مى نماید و انسان در راه مانده را به هدف و مقصد مى رساند و جامعه شکست خورده را به پیروزى سوق مى دهد جنگ است.
جهاد در اسلام
آئین نجات بخش اسلام که تمام قوانین و احکامش در جهت رشد، ترقى و تکامل مادى و معنویت بشریت است و همیشه پیروانش را به حرکت به سوى کمال سفارش اکید مى نماید، براى فرد و جامعه اى که با مانعى مواجه شوند، دستورى براى شکستن سد و برداشتن مانع، وضع نموده است تا در روند تکاملى انسان وقفه اى پیش نیاید و آن دستور جهاد و مبارزه بى امان با هر نیرویى بازدارنده انسان از رشد و تکامل که هدف آفرینش است، مى باشد؛ زیرا تنها وسیله و پدیده اى که با کمک و توسل به آن مى توان جلو عوامل مزاحم فردى و اجتماعى را گرفت و از گسترش فساد و ستم جلوگیرى نمود، بیدادگران را سرکوب کرد، متجاوز را سر جایش نشاند، زنجیر بردگى را برید، حق و عدالت را برداشت و حقوق از دست رفته را باز گرفت جهاد است.
على(ع) مى فرماید: «اما بعد فان الجهاد باب من ابواب الجنه ، فتحه الله لخاصه اولیائه و هو لباس التقوى و درع الله الحصینه و جنته الوثیقه: اما بعد، جهاد درى است از درهاى بهشت، خداوند آن را به روى دوستان مخصوص خود گشوده است، جهاد لباس تقوا، زره محکم و سپر مطمئن خداوند است.»
آرى ، جهاد درى است که هر کس آن شایستگى و لیاقت را پیدا کند که از آن در وارد شود، در این محیط و جامعه اى بهشت گونه و زندگى شیرین توام با عزت، قدرت، آزادى، وحدت و دور از ستم، خشونت، تعدى، نفاق، تبعیض، گناه و فساد شکل خواهد داد و در جهان دیگر به بهشت برین که جایگاه انبیاء، اولیاء، شهدا، مؤمنین، مجاهدین، متقین و مقربان درگاه پروردگار است، راه خواهد یافت.
در وصیت به حسنین(ع)، آنها را به مجاهدت سفارش مى فرماید: «و الله الله فى الجهاد باموالکم و انفسکم و السنکم فى سبیل الله: خدا را، در مورد جهاد با اموال، جانها و زبانهاى خویش در راه خدا.» در خطبه دیگر مبارزه با گمراهان را لازم مى شمارد: »اما بعد... فان جهاد من صرف عن الحق رغبه عنه وهب فى نعاس العمى و الضلال اختیارا. فریضه على العارفین ، و انا قد هممنا بالمسیر: سراشیب نابینائى و گمراهى فرو افتاده، بر رهروان حق لازم است، ما کمر همت بسته ایم ...» و در جاى دیگر حضرت جهاد را تعمیم مى دهد و بر زن و مرد لازم مى داند که جهاد مردها را بذل مال و جان ، و جهاد زن ها را صبر بر مشکلات و تحمل آنچه از جانب شوهردارى مى بینید بیان مى فرماید. «کتب الله الجهاد على الرجال و النساء فجهاد الرجل ان یبدل ماله و نفسه حتى یقتل فى سبیل الله و جهاد المراه تصبر على ماترى من اذى زوجها و غیرته»
خداوند جهاد را بر زن و مرد نوشته است، جهاد مردها دادن مال و جان و پذیرفتن شهادت در راه خدا مى باشد. جهاد زنان، صبر بر مشکلات شوهردارى و غیرت شوهرش مى باشد. با توجه به اینکه تنها راهى که مى تواند مانع تحقق یافتن آرزوهاى زورگویان و استعمارگران شود. جهاد است، حضرت مى فرماید: «و بادروا جهاد عدوکم: به جهاد دشمنان خویش مبادرت ورزید.»
فلسفه جهاد
فلسفه تشریع جهاد در اسلام بدین جهت است که بساط شرک بت پرستى، فساد و تجاوز و بیدادگرى از جامعه و زمین برچیده شود و امت مسلمان در سایه عدالت و آزادى و در محیط دور از گمراهى، تباهى تبعیض به زندگى توام با مهر و محبت و خلوص بسر برند. قرآن مى فرماید: «و قاتلوهم حتى لا تکون فتنه و یکون الدین: با آنها پیکار کنید تا فتنه باقى نماند و دین مخصوص خدا گردد.»، یعنى بر ملتى و امتى که شرک و بت پرستى به عنوان آیین حاکم باشد و در جامعه اى که فساد و انحراف اخلاقى رایج شود و ظلمت به جاى نور قرار گیرد و باطن جایگزین حق گردد، این دین یک نوع خرافه و این اندیشه یک نوع بیمارى فکرى است که باید به هر قیمت شود آنرا ریشه کن ساخت تا این بیمارى به دیگران سرایت ننماید.
جهاد وسیله تقرب به خدا
بدون تردید همانگونه که انجام بسیارى از اعمال عبادى از روى اخلاص مانند نماز، روزه و حج و... روح انسان را به سوى رشد و تکامل سوق مى دهد و انسان را تزکیه مى کند و به خدا نزدیک مى نماید، جهاد نیز مبارزانى را که با میل و رغبت و عشق و علاقه از متعلقات، شکوفه ها، جلوه ها و مظاهر درخشان دنیوى دست مى کشند و خانه و کاشانه و زن و فرزند را جهت هدفى الهى و بزرگ ترک مى کنند، به مقام پروردگار و عالى ترین مرتبه انسانى بالا مى برد.
زیرا مجاهدان و رزمندگانى که براى دریدن تارهاى شرک و زدودن زنگارهاى کفر و برپا داشتن کلمه توحید و پاسدارى از اسلام و قرآن و یا به جهت سرکوبى ستمگران و متجاوزین و نجات از قید اسارت مى جنگند، عمل کنندگان به سختترین فرمان پروردگار هستند.
پیامبر بزرگ اسلام(ص) فرمودند: «افضل الاعمال احمزها: بهترین عمل دشوارترین آن مى باشد.» و امیرالمؤمنین(ع) مى فرماید: «افضل الاعمال ما اکرهت نفسک علیه: برترین اعمال آن است که در عین عدم تمایل، خویشتن را بر انجام آن وادار کنى.»، لذا یکى از راه هاى تقرب به پروردگار، مبارزه در راه خدا و جهاد فى سبیل الله است، على(ع) مى فرماید:«ان افضل ما توسل به المتوسلین الى الله (سبحانه و تعالى ) الایمان به برسوله و الجهاد فى سبیله: برترین وسیله اى که متوسلان مى توانند با آن به سوى خداوند تقرب جویند: ایمان به او پیامبر او است و همچنین جهاد در راه او.»، یعنى بهترین وسیله و راهى که مى تواند انسان دلباخته به مقام قرب الله را به او نزدیک نماید. پس از ایمان به پروردگار و بعد از تمسک و توسل به رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) جهاد و مبارزه در راه خدا مى باشد.
مجاهد و پیکارگرى که با جهاد و از خود گذرى خود، سعى و تلاش مى کند دستورات الهى را پیاده کند، یا از آن پاسدارى نماید، و در این راه از همه چیز و همه کس صرف نظر مى کند، و تمام همش انجام مسئولیت شرعى اش است، بدون تردید پیشگاه بارى تعالى مقام و منزلت عالى دارد. در خطبه دیگر مى فرماید: «ایها الناس .... استعدو للمسیر الى عدو، فى جهاده القربه الى الله و درک الوسیله عنده: اى مردم ! براى رویارویى با دشمن آماده شوید، چه جهاد با آنها راهى است براى نزدیکى به پروردگار و منزلت یافتن در نزد وى.
نظر شما