به عنوان نمونه، رویدادهای چین و تظاهرات سیاسی دانشجویان در میدان "تیان آن من" و نحوه پوشش خبری "جنگ خلیج فارس" توسط رسانههای غرب و یا پوشش خبری تظاهرات سیاه پوستان در ماه اکتبر 1995 در برابر کاخ سفید را میتوان نام برد که در هر یک از این رویدادهای بزرگ سیاسی جهان، شبکههای تلویزیونی ماهوارهای همچون شبکه سی. ان. ان افکار عمومی جهان را در شناخت این رویدادها به نفع کاخ سفید ساماندهی کردند.
کاهش اقتدار چهرههای سیاسی و دولت ها، زایل شدن اسطوره مردان قدرتمند، به دلیل اطلاع مردم از زوایای مختلف زندگی معمولی آنها، اندیشههای سیاسی شان، شکستها و خلاصه عادی شدن رفتارهای آنان توسط دوربینهای خبری و وسایل ارتباط جمعی را می توان از اثرات سیاسی رسانه های نوین ارتباطی به شمار آورد.
اگر روزی مردان سیاسی در پشت اتاقهای دربسته تصمیمات سیاسی را اخذ و یا دور از چشم مردم عادی زد و بند داشتند، اکنون به دلیل افزایش آگاهی عمومی، دست آنها رو شده است و دیگر آن حالت اسطورهای را ندارند.
دیگر هالهای از اوهام پیرامون شخصیت آنها نیست. حتی در کشورهای جهان سوم نیز حجاب پیشین، که واسطهای میان مردم عادی و صاحبان قدرت بود از میان رفته است.
ساختار سنتی قدرت از دیر باز هرمی شکل بوده است و در آن تصمیمها به صورت متمرکز، از بالا به پایین اعمال میشده است.
فنآوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی در دگرگونی نظامهای متمرکز(برنامه ریزی شده و بسته) به سوی نظامهای غیرمتمرکز مؤثر بودهاند.
به علاوه، این که تا اندازه زیادی منشأ حرکت نظامهای غیر متمرکز به سمت برنامهایکردن و متمرکز کردن بعضی از امور اجتماعی همچون خدمات درمانی و آموزشی دخالت بیشتر دولت در این جهت شدهاند، که تعریفی جدید از نقش دولت است.
بحثهای کلاسیک مبانی علم سیاست اشاره به منشأ و ماهیت اقتدار و حاکمیت داشتهاند. این منشأ در طول تاریخ مبتنی بر سه منبع زور و پول و اطلاعات بوده است. اما نسبت این سه منبعدر طول تاریخ تغییر یافته و از منابع نظامی به سوی منابع اقتصادی و از آن به طرف منابعاطلاعاتی(دانایی) تغییر سمت داده است.
به طوریکه میتوان مهمترین تحولات سیاسی ناشی از وسایل و فنآوری نوین اطلاعاتی، ارتباطی را این گونه مشخصکرد: محدود شدن حوزه اقتدار و حاکمیت دولتهای ملی و تبدیل شدن مسائل ملی و منطقهای به مسائل جهانی، نفوذ پذیرشدن مرزهای ملی به دلیل نفوذ آسان امواج اطلاعاتی که منشأالکترونی (نه فیزیکی) دارند، پیدایش اتحادیههای سیاسی جدید، بیشتر شدن نقش مردم درتصمیمگیریهای مربوط به خود، تغییر شکل دموکراسی با واسطه به نوعی دموکراسی مستقیم(که پی آمدهای آن میتواند کاهش بحران دمکراسی در غرب باشد)، بروز تشکلهای مجازی، پیدایش بازیگران تازه در عرصه سیاسی کشورها به ویژه نقش بیشتر گروههای فشار، مشارکت گروههای منافع خطرناک، فرصتهای جدید برای آموزش مشارکت سیاسی، تحولدر نظامهای جاسوسی، سنگینتر شدن هزینههای مربوط به بیاعتنایی به افکار عمومی جهانی و ایجاد شرایط مساعد برای توسعه سیاسی کشورها با استفاده از "جلب مشارکت مردم".
نظر شما