به گزارش خبرنگار مهر، لیلا پهلوانزاده پیش از ظهر دوشنبه در نشست تخصصی "بازشناسی هنر معماری مدارس شهر اصفهان" ادامه داد: از آنجا که بعد از اسلام حکومت ایران در دورههای سلجوقی و صفوی بیشترین قدرت، وسعت و تمرکز خود را داشته میتوان به این نتیجه رسید که شهر اصفهان دارنده برجستهترین نمونههای معماری ایران بعد از اسلام است و به این ترتیب معماری اصفهان واجد نمایانترین خصوصیات معماری این دوره ایران است.
این پژوهشگر بناهای تاریخی با اشاره به فضاهای آموزشی در عهد باستان گفت: در جوامع کهن ، نهادها و تأسیسات اداری ، مذهبی و بازرگانی و نیازهای آنها به مهارت ها و آموزش های خاص ، از مهمترین عوامل موثر در شکل گیری فضاهای آموزشی بودهاند، به همین جهت، این مراکز اغلب در کنار چنین نهادهایی شکل گرفته و هر کدام از نهادهای مزبور ، نیروهای مورد نیاز خود را برای اداره امور مورد نظر ، تحت تعلیم قرار می دادند
پهلوانزاده ادامه داد: به طور کلی محل مدارس در فضاها و میادین باز، در نزدیکیکاخهای سلطنتی و بناهای دولتی و به دور از بازار و مراکز تجمع و پر سر و صدا قرار داشت که هر کدام دارای چهار بخش کودکان، جوانان، مردان و سالخوردگان بود و هر بخش زیر نظر دوازده افسر ادارهمیشدند.
این پژوهشگر بناهای تاریخی تصریح کرد: منظور عمده از تربیت در ایران باستان، آن بود که کودک را عضوی مفید از جامعه بار آورند، لذا هدف هایی که هادی تربیت مردم این دوران بود، مضامینی با محتویات اخلاقی و دینی بود، که شعار "پندار نیک ،گفتار نیک ، کردار نیک" که کودکان زرتشتی در موقع موظف شدن به وظایف دینی ، ایمان خود را به آن ابراز می داشتند ، نشانی از این هدف است.
دبستان و دانشگاه در دوره ساسانی به ایران آمد
وی تصریح کرد: در قسمت اعظم این مدت ، خانواده و آتشکده یا آتشگاه و آموزشگاه درباری به پرورش اطفال پرداخته و در عصر ساسانی دبستان و دانشگاه بر آنها افزوده شد.
پهلوانزاده تصریح کرد: اینگونه آموزش به همین صورت ادامه یافت تا در نهایت مذهب اسلام به عنوان آئینی نو در کشور ایران به منصه ظهور رسید و به همراه خود نهادها و فضاهایی جدید و متناسب با مذهب خود ایجاد نمود، چنانچه مساجد یکی از این گونه فضاهای جدید به شمار می رود که در ابتدای ورود ، به منظور دو عملکرد مذهبی و آموزشی ایجاد گشت و نقش خود را به خوبی ایفا کرد.
وی با اشاره به اینکه در هنگام ظهور اسلام هیچ نهاد و مؤسسه مستقل آموزشی در عربستان وجود نداشت گفت: نخستین مرکز علمی و فرهنگی این دوره موسوم به "بیت الحکمه" در بغداد تأسیس شد که این مرکز جایگاه تجمع علماء ومترجمان بود ه و احتمالاً رصدخانهای داشت که هزینه آن را دولت تأمین می کرد.
پهلوان زاده در ادامه با اشاره به مسیر و روند شکل گیری مدارس اظهار داشت: به تدریج از اواخر قرن سوم و در پی گسترش تعلیم و تربیت و ازدیاد طلاب و ضرورت ایجاد فضاهای خاص زمینههای ایجاد مدارس فراهم گردید و امرا ، سلاطین و اشخاص نیکوکار در شهرهای عمده چون آمل ، نیشابور ، سبزوار ، غرنه ، بلخ و بخارا مدارسی برپا ساختند و برای طلاب حجره هایی جهت سکونت و جهت تامین مخارج مدرسه ، موقوفاتی تعیین کردند.
تاسیس مدارس در ایران به قرن سوم هجری قمری باز میگردد
وی افزود: اگرچه پاره ای از محققین و مورخین قدمت مدارس ایران و سایر سرزمین های اسلامی را مربوط به اواخر قرن پنجم هجری و هم زمان با تأسیس مدارس نظامیه می دانند ولیکن تحقیقات اخیر نشان می دهد که این نهادها مربوط به اواخر قرن سوم هجری بوده است.
پهلوانزاده تصریح کرد: در دوران سلجوقی ، پادشاهان ، وزرا و امرای ایالات از یک سو برای تبلیغ وترویج مذهب خود و از سوی دیگر برای مقابله با تبلیغات مخالفان خود، به ویژه اسماعیلیان، اقدام به تأسیس مدرسههای متعددی کردند.
این محقق و پژوهشگر ادامه داد: نهضت احداث مدرسههای مذهبی در این عصر چنان قوی بود که تعداد مدرسهها و رباطها و دیگر فضاهای آموزشی، مذهبی و نیز بودجه و هزینه ای که صرف احداث و اداره آنها و پرداخت مستمری و حقوق طلاب، مدرسان وعلما در زمان سلجوقیان میشد ، تا آن زمان در جهان اسلام سابقه نداشت.
وی با اشاره به فضاهای آموزشی شهر اصفهان از قرن دهم تا قرن سیزدهم هجری ، دوران استیلای سلسله صفویه گفت: پیش از استیلای سلسله صفویه بر ایران، مذاهب و فرقههای مختلفی مربوط به آئین اسلام ، شکل گرفتند که در این میان، گرایش تشیع در سرزمین ایران نقش مهمی را ایفاء می نمود .
پهلوان زاده افزود: این آیین که فقط در دوران آل بویه ، زمینه رشد و نموش فراهم بود در طی قرون هشتم تا دهم دوباره بالنده می شود و باعث شکل گیری حکومت های مختلفی در سراسر ایران می گردد و در این میان صفویان با حمایت از مذهب شیعه و ترویج آن به قدرت رسیدند و در سایه آرامش برقرار شده در این دوران خصوصاً در دوره حکمرانی شاه عباس پیشرفت های چشمگیری داشتند.
این محقق و پژوهشگر در ادامه سخنان خود به شهر اصفهان در عصر صفوی نیز اشارهای کرد و اظهار داشت: در اوایل حکمرانی سلسله صفویه ، در شهر اصفهان ، عناصری شهری در پیرامون میدان کهنه ایجاد گشت که از آن جمله می توان به کاروانسراها ، بقعهها ، مدارس و مساجد اشاره کرد.
وی افزود: در پی استقرار سلسلهای مقتدر در شهر اصفهان و انتخاب این شهر به عنوان پایتخت ، نیاز به ایجاد یک مرکز و هسته جدید اداری – حکومتی بود لذا میدان جدیدی ایجاد گردید.
پهلوان زاده ادامه داد: شاردن نیز که در زمان صفویه سالها در اصفهان اقامت داشته در سفر نامه خود در خصوص تعدد مدارس صفویه آورده است که "مدارس در ایران فراوان است ، ایرانیان آموزشگاهها را مکتب خوانند و معلمین را مکتبدار گویند ، در هر شهری تعداد کثیری مدرسه موجود است و حتی میتوان گفت در هر ناحیهای از شهر نیز، مدارس بسیاری وجود دارد.
این محقق و پژوهشگر اظهار داشت: شاردن آنجا که از مدارس اصفهان تحت عنوان دانشکده نام میبرد و میگوید در اصفهان پنجاه و هفت باب مدرسه (دانشکده) وجود دارد که اکثرش در آثار و ابنیه خیریه سلطنتی و یا متعلقه به شاهنشاه واقع شدهاند که در این مدارس به خصوص ، انتخاب مدیر و معلم با پادشاه است.
پهلوانزاده در ادامه سخنان خود افزود: در دوران های پیش از صفویه ، خصوصاً در قرن چهار الی ششم هجری قمری که از سوی بسیاری از محققین به عنوان تجدید حیات علمی و ادبی ایران دوره اسلامی نامگذاری شد، مدارس زیادی ساخته شده است اما در هیچ دورانی مدارس از لحاظ تعداد، نوع و سبک معماری به عظمت دوران صفویه نرسیده است.
نظر شما