۱۲ آذر ۱۳۹۱، ۸:۵۰

به مناسبت 12 آذر/

ویلچر ترحم برای معلولان نمی چرخد

ویلچر ترحم برای معلولان نمی چرخد

اصفهان – خبرگزاری مهر: آسمان غبارگرفته وغرق دود شهر را که پشت سر بگذاری، شاید پشت پرچین ها همانجا که من و هانیه برای هم دست تکان می دهیم هردو به دلواپسی نداشتن هایی می اندیشیم که در پس چندین وچند مصوبه وآیین نامه گم شده، قانونی که قراراست به جامعیت معلولان بیان شود اما دیگر چرخ ویلچر ترحم برای معلولان نمی چرخد.

به گزارش خبرنگار مهر، چه اهمیت دارد که آدم ها هنوز در فرهنگ لغتشان در پی واژه ای برای تعریف آنها هستند، معلول، توان خواه، توان یاب، مددجو و یا هر چه باشد، درهر حال این مناسبت بازار رسانه ها را در آذرماه داغ می کند.

باورهایی روی ویلچر

ولی آنچه بعد اتفاق می افتد فقط و فقط فراموشی است و بعد قول و قرارهای مسئولان که فراموش می شود.

اما آنها در بازار داغ اسم گذاری ها یادشان نرفته که در شناسنامه هایشان فقط یک اسم دارند و نمی دانند از بد یا خوب روزگار، لطف خداوند شامل حالشان شده و دچار علتی شده اند. اما هر چه باشد از باورهایشان گرته برداری می کنند حتی اگر به صندلی چرخدارشان گره خورده باشند.

صندلی چرخداردختر بچه ها و پسربچه ها در مرکز توانبخشی بهزیستی اگر پشت شمشادها باشد خیال می کنی که مثل خودت ایستاده اند روی دو پایشان. اما کمی که جلوتر بروی، وقتی شمشادها دست از قایم باشک برمی دارند می‌توانی چشم‌های درشت وسیاه امیرمهدی را ببینی با همان مژه های بلند و خنده های شیرین که پشت شمشادها از سربازی گوشی پنهان شده.

اگر دست‌های مادرش ویلچر را هل بدهد، می توانی پاهای نرمش را ببینی که لخت و بی حال روی سکوی سیاه و کوچک ویلچر جا گرفته اند. آن عضوهایی که امیر مهدی تا عمر دارد باید به دنبال خودش بکشد. آنجاست که می توانی خیلی از بچه ها را ببینی که یا خودشان و یا والدینشان ویلچرها را هل می دهند تا نرم نرمک امیرمهدی ها بدانند که با همین شرایط هم می شود به بهترین نحو زندگی کرد؛ اگر من، اگر ما، بگذاریم و آنها را مثل خودمان ببینیم؛ با همان صندلی‌های چرخدار.

زود می فهمی غریبه نیستی با آنها. می توانی بچه ها را از خودت بدانی وقتی مثل تو حرف می زنند، کتاب می خوانند، احوال پرسی می کنند و با صندلی‌های چرخدارشان راه می‌روند.

وقتی گلناز از پاهای ناتوانش با خدا حرف می زند، نگاهت بی اختیار به پاهایش دوخته شده، پاهای کوچک و ناتوان گلناز زیر پیراهن آبی چیندارش پنهان شده و فقط انگشتانش پیداست اما معلولیت گلناز هم جسمی است و هم ذهنی.

گلنازهیچگاه طعم زمین را با پاهایش نچشیده ونمی داند مزه تاتی تاتی کردن وقتی دستان بزرگ پدر، تو را حمایت می کند که به زمین نخوری چگونه است.

یک روز چشم هایش را باز کرده. دیده توی کوچه روی صندلی چرخدار نشسته ، بچه ها با گچ مربع هایی روی زمین می کشیدند و بعد از روی آنها می پریدند و می گفتند: لی لی.

شاید برای خودش بازی لی لی بچه ها را خوب به خاطر سپرده تا رویاهایش رنگ پریدن بگیرد، یکی ازمادرها چند عکس رادیولوژی از استخوان‌های پیچ و تاب خورده بچه هایش را نشان می دهد: ما خانواده‌های معلولین مشکل داریم؛ اول مشکل فرزندمان است ودوم اینکه باید با محیط وفق پیدا کند. از طرفی مردم نگاه خوبی به این بچه‌ها ندارند و همه نگاه‌ها حاکی از ترحم ودلسوزی است و بچه‌های حساس معلول، خوب این نگاه‌ها را می‌فهمند.

فقری که با معلولیت دست به یقه است

نعمت هم یکی ازهمان هاست. از سربالایی تند خیابان احمد آباد که بالا می‌رویم توی کوچه پس کوچه های قدیمی، سرپیچ، خانه نعمت است معلول سرپرست خانوار، اگر چه ظاهرا تحت حمایت کمیته امداد است اما همسرش می‌گوید : جز ساخت این اتاق که در حیاط خانه مادر شوهرش است مستمری هر سه ماه یکبار  ۶۰ هزار تومان و گاهی لباس‌های نیمدار و مندرس چیزی از کمیته امداد دریافت نمی‌کنند.

همسر نعمت که هشت سال است پس از معلولیت همسرش در خانه دیگران کار می‌کند تا چرخ زندگی را بچرخاند محروم بودن از آب لوله‌کشی، ‌آشپزخانه، دستشویی و حمام را درد مضاعفی در کنار دیگر دردها و محرومیت‌هایش عنوان کرده و می‌گوید: نعمت کارگر کوره‌پزخانه آجر بود آن قدر در گل خیس پازد که روماتیسم گرفت اما چون هزینه درمان نداشتیم دست و پاهایش تغییر حالت داد و خشک شد و پس از یک سکته مغزی به کلی حرکت را از دست داد.

به گفته او نعمت الان دو سال است که دیگر دارو هم مصرف نمی‌کند چون نمی‌تواند هزینه‌های آن را تامین کند. پاهای نعمت حالا خیلی وقت است با زمین سرد پیوند خورده تا گاهی نگاه‌های مردم جوری به پاها ودست‌هایشان زنجیرشود و به حرکاتشان گره بخورد که ترجیح بدهد درهمان گوشه دنج خانه یا مراکز توانبخشی بماند، ساکت وخیره به ستاره ها.

اینجاست که گلویت می سوزد در گلویت انگار چیزی ورم کرده .همه چیز چقدر آرام است. آدم ها بی هیچ صدایی زندگی می کنند. دنیا تنها تحرک دو لب است.

چشم می گردانی. یک پرنده کنار پنجره خانه نعمت ایستاده ، صامت. چیزی انگار در گلویت سر می خورد، بهار اینجاست؛ دخترش. برای بهاری که تمام عمرش را روی ویلچرمی گذراند فرقی نمی کند که آذراست یا دسامبر، چه روزی است یا چه شبی. فرقی نمی کند که کجای این جهان نشسته، زندگی برای او همیشه در زمستان می گذرد.

اما اگر طاقت نیاوری و نگاه‌های کنجکاو آدم‌هایی را که آمده اند ملاقات، تحمل کنی می توانی تیله چشم‌های درشت و سیاهی را هم تماشا کنی که با سکوت با تو حرف می زنند و می گویند "من می توانم ، شاید بیش ازتو."

آلامی که باید تسکین یابد

در حال حاضر به گفته معاون توانبخشی سازمان بهزیستی استان اصفهان بیش از 200 هزار معلول در استان اصفهان وجود دارند که 70 هزار و 861 نفر از این تعداد در بهزیستی پرونده دارند و هفت هزار و 800 نفر هم پشت نوبت کمک هزینه نگهداری هستند.

عبدالحمید حسینی با اشاره به اینکه مهمترین مشکل بهزیستی اصفهان در رابطه با معلولان صرف نظر از اعتبارات ،اشتغال ،درمان ،ازدواج و مسکن است، می افزاید: ما باید به این افراد نگاهی انسان گرایانه داشته باشیم چرا که این افراد در عرصه های فرهنگی ،اجتماعی ،ورزشی حتی می توانند بیش از افراد سالم تواناییهای خود را به منصه ظهور بنشانند.

وی پیرامون جمعیت تحت پوشش معلولانی که کمک هزینه نگهداری دریافت می کنند می گوید:هم اکنون 14 هزار و 214 نفر هستند که بهزیستی به آنها کمک هزینه نگهداری می دهد.

حسینی عدم مناسب سازی معابر و فضاهای شهری ،اتوبوس ها و ... را از دیگر مشکلات معلولان دانسته و تصریح می کند: برخی مجتمع های خدماتی و تجاری با اینکه مناسب سازی شده اند اما متاسفانه از استانداردهای لازم برخوردار نیستند و همین عامل باعث می شود که جامعه هدف ما هنوز هم با مشکلات دست و پنجه نرم کنند.

وی می افزاید :باید بدین منظور مهندسان شهرسازی در شهرداریها و نظام مهندسی توجیه شوند.

فرهنگ سازی آنچه که مغفول مانده است

سارا مردانی جامعه شناس، که خودش یکی از کسانی است که با مشکلات این افراد از نزدیک آشنا است نیز با اشاره به اینکه افراد معلول هر یک، دارای توانایی ها و محدودیت های خاصی هستند می گوید: معلولین بهتر از هر کس دیگری می دانند که قابلیت و ظرفیتشان تا کجاست. این عزیزان می دانند مادامی که خود همت نکرده و حرکتی نکنند، جایگاهی نمی یابند اما با این وجود نیازهایی از قبیل آموزش های علمی و فنی متناسب ، تهیه وسایل بهداشتی و کمکی، تلاش برای باز پس‌گیری بخشی از توانایی‌ها، مشاوره های روانشناسی و تقویت اعتماد به نفس، دسترسی به دارو و درمان و امکانات پزشکی، مناسب سازی ساختمان‌ها و معابر، مهیا نمودن مکان ها و وسایل ورزشی، بالا بردن سطح آگاهی ها در رابطه با نحوه برخورد با افراد معلول و فرهنگسازی توسط رسانه ها در مورد شأن و منزلت این افراد و بسیاری دیگر عمدتا از عهده و اختیار معلولان خارج است و باید اراده مافوقی برای اعاده آنها سراغ گرفت.

در این رابطه محمود محمد زاده مدیر کل بهزیستی استان اصفهان خیریه‌ها را دارای نقش بسیاری مهمی در تأمین کمک هزینه‌های این افراد دانسته و اظهار می دارد: برخی از این انجمن‌های حمایتی به ویژه در بخش آسیب‌های نخاعی قادر به انجام کارهایی هستند که از توان بهزیستی خارج است.

ارائه خدمات به بیش از یک هزاربیمارقطع نخاعی در استان

وی با بیان اینکه استان اصفهان تنها استان کشور است که به بیش از یک‌هزار معلول قطع نخاعی خدمات درمانی ارائه‌ کند، می افزاید: کمک روان بخشی و تشک رایگان از جمله خدماتی است که به معلولان رایگان و سایر خدمات به صورت کمک مالی ارائه‌ می‌شود.

مدیرکل بهزیستی استان اصفهان با اشاره به اینکه این هزینه‌ها به غیر از تشکل‌ها و انجمن‌های خیریه هستند، تصریح می کند: تعداد زیادی از آسیبهای نخاعی در بخش نگهداری از معلولان بهزیستی نگهداری می‌ شوند .

مدیرکل بهزیستی استان اصفهان روز جهانی معلولان را روزی می داند که ما معلولان را گرامی داشته و برای یادآوری تجربیات، نحوه زندگی و خانواده معلولان به همدیگر کمک می‌کنیم.

وی با اشاره به اینکه قصد داریم تجربیات خانواده معلول را انتقال دهیم تا کمی از آلام روحی این افراد کم کنیم، ادامه می دهد: معلولیت یک نوع محدودیت و ناتوانی را برای فرد و خانواده به همراه دارد.

وی تصریح کرد: معلولان نیاز به ترحم ندارند بلکه نیاز به معطوف کردن نیاز معلولان به مسئولان و احترام کردن مردم دارند.

.........................

گزارش: دریا قدرتی‌پور

کد خبر 1755880

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha