۱۵ آذر ۱۳۹۱، ۱۰:۳۹

مسعود فراستی:

جان اشتاین بک در بخش‌هایی از «خوشه‌های خشم» آل‌احمدی رفتار کرده است

جان اشتاین بک در بخش‌هایی از «خوشه‌های خشم» آل‌احمدی رفتار کرده است

مسعود فراستی درباره کتاب «خوشه‌های خشم» گفت: جان اشتاین بک در این اثر نشان می‌دهد که چگونه ابزارها مدرن می‌شوند و این در تضاد با کار نیروی انسانی است. البته وی در همین بخش، آل‌احمدی رفتار کرده است؛ یعنی با اینکه اثر شاهکاری آفریده اما نگاهش به گذشته است.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست «عصر اقتباس» با موضوع بررسی اقتباس سینمایی از رمان «خوشه‌های خشم» نوشته جان اشتاین بک عصر سه‌شنبه 14 آذر با حضور مسعود فراستی کارشناس سینما در سرای داستان بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان برگزار شد.

در این نشست و پس از نمایش فیلم اقتباسی این رمان به کارگردانی جان فورد، مسعود فراستی ابتدا گفت: من سال‌ها پیش رمان «خوشه‌های خشم» را خوانده بودم اما این بار تا صفحه‌های 130 و 140 بیشتر فرصت نکردم آن را بخوانم و به همین خاطر اواخر رمان در خاطرم نیست.

وی افزود: این کتاب در صفحات ابتدایی وضعیت کلی آن روز جامعه آمریکا را توصیف می‌کند و بیشتر هم متمرکز بر مسئله زمین است.

فراستی گفت: کتاب جان اشتاین بک یکی از مهمترین کتاب‌های تاریخ آمریکا است و به خوبی آن دوره تاریخ آمریکا و مشخصاً اوایل دهه 20 را نشان می‌دهد؛ اینکه چگونه ابزارها مدرن می‌شوند و این در تضاد با کار نیروی انسانی است.

این منتقد سینمایی اضافه کرد: البته در همین بخش جان اشتاین بک، آل‌احمدی رفتار کرده است؛ یعنی با اینکه اثر شاهکاری آفریده اما نگاهش به گذشته است. تراکتور به عنوان یک مولفه مهم در این کتاب نقش وسیله‌ای را دارد که جای آدم‌ها را تنگ کرده و بلکه گرفته است.

وی ادامه داد: ما زمانی که کتاب جان اشتان بک را می‌بندیم، شعار «زنده‌باد زندگی قبل از تراکتور» را می‌شنویم. نویسنده در شیوه نگارش هم تضادها را خوب نشان داده است؛ چه در آدم‌ها و چه در کامیون و چه دیگر مولفه‌های داستان.

فراستی گفت: تفاوت کتاب جان اشتاین بک با فیلم جان فورد در این است که فیلم اساساً متکی بر خانواده است اما در کتاب خانواده در حال فروپاشی است؛ اساساً در کتاب ما به جای اینکه مسئله‌مان زمین باشد، حاصل آن را می‌بینیم؛ یعنی کارگرهایی که بی‌خانمان شده‌اند.

این کارشناس سینما افزود: همچنین جان فورد با دقت بیشتری آدم‌ها را انتخاب کرده است؛ آدم‌های این کتاب که باید از آنها فیلم ساخت، الزاماً باید لاغر و قدبلند باشند و در چهره‌شان نیز هم مهربانی باشد هم خشونت. به همین خاطر من معتقدم در فیلم فورد انتخاب بازیگرها جلوتر از شخصیت‌پردازی جان اشتاین بک است.

وی همچنین درباره شخصیت مادر در فیلم جان فورد گفت: من در کل تاریخ سینما مادری به خوبی شخصیت مادر در فیلم جان فورد ندیده‌ام؛ انگار او یک مادر ایرانی است چون من او را می‌فهمم؛ دقت کنید که من دارم می‌گویم من مادرِ فیلم‌های آمریکایی را می‌فهمم ولی مادر فیلم‌های ایرانی را نه.

فراستی حتی شخصیت مادر در فیلمی به همین نام از زنده‌یاد علی حاتمی را یک مادرِ عام دانست و گفت: ما در هنر و به خصوص سینما هر چقدر خاص‌تر بیافرینیم، به عام نزدیک می‌شویم ولی آدم عام نه عام می‌شود نه خاص.

این کارشناس سینما ادامه داد: معتقدم با اینکه شخصیت مادر در کتاب «خوشه‌های خشم» جان اشتاین بک زیاد خاص نیست، اما در فیلم جان فورد اینگونه نیست و ما با یک مادر خاص رو به رو هستیم و به همین خاطر است که او را درک می‌کنیم.

وی همچنین کامیون را در فیلم جان فورد دارای یک شخصیت کاملاً مستقل و البته آن را ادامه «دلیجان» (فیلم دیگر او) دانست و گفت: اگر کامیون را از این فیلم بردارید، نیمی از فیلم را برداشته‌اید؛ حرکت این کامیون دقیقاً گویای وضعیت آن خانواده و بلکه جامعه آن روز آمریکا است؛ حرکت کامیون بازگوکننده حرکت فردی است که لنگ لنگان در تقلای رسیدن به جایی بهتر است.

فراستی افزود: فیلم جان فورد و کتاب جان اشتاین بک هر دو تلخ هستند اما تلخی فیلم جان فورد فعال است و ما را نمی‌اندازد در حالی که کتاب ما را می‌اندازد. جان فورد از یک طرف نسبت به روابط قبل از مدرنیته سمپاتی دارد مثل اخلاقیات سنتی خوب اما مخالف جلو رفتن هم نیست.

کد خبر 1758618

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha