برپایه چشم اندازهای سنتی، دفاع و هر نوع امنیتی با استفاده از ابزارهای نظامی قوی تامین می شود. اما در عصر وابستگیهای جهانی، جوامع به هم پیوسته و شبکه های پیچیده ارتباطات، نحوه تامین امنیت برای دولتها، شکلی بسیار متفاوت از تحمیل و استفاده از قدرت نظامی و نیروهای بازدارندگی پیدا کرده است.
در بافت موقعیتی جدید، سیاست امنیتی دائما ماوراء تعاریف کلاسیک محدود رفته و عوامل غیرنظامی از جمله عوامل اجتماعی، فرهنگی و ملاحظات ارتباطی را - دربرمی گیرد.
بر اساس دیدگاه مکاتب موسع گرا امنیت صرفا به تهدید و مسائل نظامی بر نمی گردد بلکه حتی نیازهای انسانی و مسائل زیست محیطی را نیز در بر می گیرد.
در دیدگاه سنتی (دیدگاه مضیق) به امنیت موضوع امنیت "نظامی" بود و هدف مرجع امنیت هم "دولت" بود. دیدگاه موسع امنیتی هر دو حوزه را گسترش داده و موضوع امنیت را صرف تهدیدات نظامی نمیداند و هدف مرجع امنیت را از دایره انحصاری تهدیدات دولتها خارج میسازد.
عوامل جدید، از جمله تحولات عرصه رسانهها و رشد وزن افکار عمومی در تصمیم گیریهای سیاسی، منجر به متفاوت سازی کارکردها و سطوح مرتبط با تعاریف و انتقال سیاست امنیتی شده اند.
فرهنگ، اطلاعات و ارتباطات ابزار راهبردی امنیت نوین هستند. طبق اظهارات رئیس جمهور پیشین آلمان، رومن هرزوگ (Roman Herzog)، این عوامل "عوامل اجتناب ناپذیر و لازم سیاست امنیتی" هستند.
اهمیت تسهیلات نوین ارتباطات و اطلاعات در امنیت ملی، به همان اندازه قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی حایز اهمیت شده است.
این سیاست روز به روز جایگاه مهمتری در دستور جلسه امنیت ملی و بین المللی دولتها به خود اختصاص می دهد.
در وضعیت نوین ، شفافیت و پاسخگویی به افکر عمومی خارج از مرزها، به طور قطع از جمله موفقیت های اصلی دولت در بخش «سیاست های دفاعی و امنیتی» هستند.
نظر شما