۲۸ آذر ۱۳۹۱، ۱۰:۲۷

طنز خوب برای بچه‌ها ـ2/

حسن‌زاده: خنداندن نوجوانان از خنداندن کودکان سخت‌تر است

حسن‌زاده: خنداندن نوجوانان از خنداندن کودکان سخت‌تر است

فرهاد حسن‌زاده در نشست طنز خوب برای کودکان و نوجوانان گفت: کودکان با فکاهه بیشتر می‌خندند؛ در حالی که نوجوانان چون در حال گذار هستند و بدخلقی‌هایی دارند، خنداندنشان سخت‌تر از کودکان است.

به گزارش خبرنگار مهر، چهاردهمین نشست ترویج کتابخوانی با موضوع طنز خوب برای کودکان و نوجوانان عصر دیروز دوشنبه 27 آذر با حضور رویا صدر و فرهاد حسن‌زاده در کتابخانه مرکزی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.

حسن‌زاده در این برنامه گفت: یکی از تعاریفی که برای طنز به کار می‌رود این است که اثری است که با استفاده از بذله و وارونه‌سازی، اصناف جامعه بشری را به نقد می‌کشد. البته این تعریف بسیار کلی است. اساتید فن گفته‌اند طنز شوخ‌طبیعی است که به حوزه‌های طنز، هجو، هزل و فکاهه تقسیم می‌شود و ما به اشتباه هر نوشته‌ خنده‌داری را طنز می‌خوانیم.

وی افزود:‌ کودکان چیزی به نام طنز به آن مفهوم که بزرگترها دارند، ندارند. چون ضرورتی برای مزاح با جامعه و دانستن ضعف اصناف ندارند. اگر به کودکان باشد، دوست دارند که جامعه همیشه شاد و شلوغ و پلوغ باشد. ما برای کودکان با زیرشاخه طنز یا شوخ‌طبعی یا فکاهه روبرو هستیم، ولی وقتی از روبرو به آن نگاه کنیم، نمی‌توانیم نام طنز روی آن بگذاریم. بستگی دارد که نویسنده یا صاحب اثر چه بخواهد بگوید.

این نویسنده کودک و نوجوان گفت: براساس نظریه کودک و خردسالان، این مقوله به چند گروه تقسیم می‌شود. یک طنز خردسال؛ دو طنز کودک و سه طنز نوجوانان. در حیطه طنز خردسال، کودک در سن و سالی است که بر پایه رشد ادراکی خود تصمیم می‌گیرد. شوخی‌های مناسب برای این گروه بیشتر در قالب شوخی نمایشی و تصویری است. این گروه لطیفه‌هایی را که می‌شنوند، بعد از مدتی مال خودشان می‌کنند و گویی آن‌ها را از جایی نشنیده‌اند. کتاب‌های طنزی که برای این گروه سنی تولید می‌شود، زیاد نیستند؛ چون در این زمینه محدودیت سوژه داریم. بنابراین کتاب‌های خنده‌دار تصویری تولید می‌شود و طنز داستان، مبتنی بر طنز موقعیت خواهد بود. با این حال در این عرصه زیاد کتاب تولیدی نداریم و بیشتر کتاب‌های ترجمه‌ای هستند که در این زمینه منتشر می‌شوند.

حسن‌زاده ادامه داد: بنابراین طنز خردسال، شامل نوشته‌های شاد و آهنگین است که به همراه آن‌ها تصاویر به کار می‌روند. طنز بعدی، طنز کودک است. در این مرحله کودک تا حدی به تعقل منطقی دست پیدا می‌کند، اما تنها در موضوعات عینی و انضمامی می‌تواند از این تعقل منطقی بهره ببرد. در این مرحله، نسبت به مرحله قبل کمتر احساسی و بیشتر منطقی است. او از زبان به عنوان ابزار ارتباطی استفاده می‌کند. بچه‌ها در این سن زبان‌بازی می‌کنند که ناخودآگاه رنگ و بوی طنز به خود می‌گیرد. این گروه شامل دو دسته کوچکتر می‌شود. یک دسته کودکان 7 تا 10 سال و دسته دیگر کودکان 10 تا 13 ساله هستند.

مولف رمان «هستی» افزود: کودک 10 تا 13 ساله می‌تواند انتزاعی فکر کند و تمرکز و پیگیری‌اش برای خواندن داستان‌های بلند بیشتر می‌شود. او رفتار ضد و نقیض در رفتار آدم‌های بزرگ را می‌شناسد و با صراحتی که هنوز دارد، آن‌ها را بیان می‌کند. در طنز می‌تواند از شخصیت‌های حیوانی مانند کودک 7 تا 10 ساله، خوشش بیاید، اما از شخصیت‌های انسان هم بدش نمی‌آید. تضادهای ظاهری، طبقاتی و ... توجه او را جلب می‌کند. کودک 10 تا 13 ساله آثاری را دوست دارد که در آن‌ها با کلیشه‌های رفتار برخورد شود و نویسنده را می‌ستایند.

وی گفت‌: طنز بعدی، طنز نوجوان است. رشد ابتدایی بچه در این سن به مرحله کمال رسیده و می‌تواند خود را از دریچه دیگران ببیند. او در حال دگرگونی و حرکت از کودکی به نوجوانی است. پس شوخی‌هایی که برایش نوشته می‌شود، باید براساس رشد باشد. این گروه علاوه بر فکاهی از طنزی هم که متعلق به بزرگسالان است، لذت می‌برند و از این راه خودشان را به بزرگترها نزدیک‌تر می‌بینند. تجربه کاری من می‌گوید در طنز برای این گروه می‌توان به مسائل اجتماعی و حتی سیاسی هم پرداخت. آن‌چه در طنز این گروه وجود ندارد و در طنز بزرگسالان هست، طنز سیاه است؛ چون قرار نیست نوجوانان به گریه بیفتند.

حسن‌زاده همچنین گفت: گاهی ذوق نوجوانان در شوخی با اشعار کتاب درسی‌شان یا اشعار خوانندگان حرفه‌ای متبلور می‌شود. طنز نوجوانان به طنز بزرگسال نزدیک است با این تفاوت که بزرگترها واژه‌های خودشان را دارند که به تجربه زیستی‌شان و مطالعاتی‌شان برمی‌گردد. مثلا نوجوانان نسل فعلی از عبارت و معنی «گاو مش حسن» که نسل ما با آن آشناست، چیزی نمی‌دانند. با مثلاً معنی و مفهوم «دوزاری‌اش نمی‌افتد» را نمی‌فهمند؛ چون امروز دیگر از آن تلفن‌هایی که دوزاری می‌خوردند، در خیابان‌ها وجود ندارد.

نویسنده کتاب «آهنگی برای چهارشنبه‌ها» ادامه داد: در کل می‌توان گفت طنز نوجوان نسبت به طنز کودک، به واقعیت‌های تلخ زندگی نزدیک‌تر است. طنز کودک باید بیشتر به تصویر نزدیک باشد؛ در حالی که در طنز نوجوان می‌توان با واژه‌ها هم بازی کرد. کودکان با فکاهه بیشتر می‌خندند؛ در حالی که نوجوانان چون در حال گذار هستند و بدخلقی‌هایی دارند، خنداندنشان سخت‌تر از کودکان است. نوجوانان به نوعی به دنبال مچ گیری و افشای دروغ‌های بزرگترها هستند و از بیان آن‌ها به زبان طنز لذت می‌برند.‌

کد خبر 1769142

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha