به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، ريچاردسون در اين كتاب سعي كرده طيفي گسترده از نقاط ارتباط ميان ادبيات رومانتيك بريتانيايي را با دانش مغز و ذهن بيابد.
براي اين كار او در كتاب جالب توجه خود در ابتدا دو مسير موازي را به پيش مي برد و سعي مي كند هم تصويري اجمالي اما دقيق از ادبيات رومانيتك ارائه كند و هم ويژگيهاي اصلي عصب شناسي را به بررسي نشيند.
در اين راستا او هم به مفاهيمي چون ذهن فعال و ارگانيسم گرايي توجه مي كند و هم اصطلاحاتي مانند ناآگاهي، شيء تكه و پاره شده، غريزه و شهود عطف توجه نشان مي دهد. او هم ادبيات و هم روانشناسي را به خدمت مي گيرد تا تبييني از تاريخ فرهنگي رومانتيسيم ارائه كند.
در اين ميان مضاميني كه از چشم ديگران مغفول مانده اند مانند : جسماني بودن ذهن، نقش ارتباط غيرزباني و فهم رومانتيكي از كليات فرهنگي مورد توجه قرار مي گيرند. با اين مباني و تمهيدات او سعي مي كند تحليلي ذهن شناسانه از جنبش رومانتيسيسم ارائه كند.
عناوين پاره اي از فصول اين كتاب بدين قرارند : رومانتيسيسم عصب شناختي، كولريج و نا آگاهي جديد، شعرشناسي ارزشمند و علم احساسات، اندوه و ضربه مغزي و جهانشمولي متجسد.
نظر شما