به گزارش خبرنگار مهر، سری اول سریال "هوش سیاه" نوشته آرش قادری، به کارگردانی مسعود آب پرور توانست مخاطبان بسیاری برای خود دست و پا کند. اثری که رویارویی شخصیتهای مثبت و منفی و باورپذیر بودن "بدمن" کار را میتوان از جمله دلایل موفقیتش برشمرد. آب پرور در فاصله ساخت سری اول و دوم این سریال، کارگردانی مجموعه "عملیات 125" را نیز بر عهده گرفت. سریالی که جمعهها از شبکه تهران روی آنتن میرود و صحنههای اکشن آن به این ژانر در تلویزیون تکانی داده است.
جالب اینکه نه تنها این کارگردان در سریسازی نقش فعالی داشته و به ترویج آن در فضای سریالسازی ایران کمک کرده، بلکه پلیس فتا نیز با الهام از "هوش سیاه" او تأسیس شده است.
با او درباره سریال روی آنتن و سریال در حال تولیدش گپ و گفتی داشتهایم.
خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: مرسوم نبودن سریسازی در ایران و موفقیت سری اول "هوش سیاه"، کار شما برای ساخت سری دوم را سخت میکند. اینطور نیست؟
مسعود آب پرور، کارگردان: ما عملا با شروع فصل جدید "هوش سیاه" خودمان را به چالش کشیدیم. در زمینه پلیس دیجیتالی اساسا کاری صورت نگرفته بود و درباره پلیس سایبری در ایران سابقه سریالسازی نداشتیم. همیشه هم اولین کار ویژگیهای خاص خود را دارد. این موضوع کمک کرد "هوش سیاه" به خوبی دیده شود و مورد اقبال قرار گیرد.
در سری دوم رقیب ما "هوش سیاه1" است. به همین دلیل است که میگویم خودمان، خودمان را به چالش کشیدیم. کاملا آگاهانه وارد این عرصه شدیم و از همان ابتدا باید این اطمینان را کسب میکردیم که سری دوم مجموعه بهتر از سری اول خواهد بود. تاکنون نیز که چنین اتفاقی رخ داده است و امیدوارم موفق شویم با همین روند کار را جلو ببریم. مدیران هم حوصله کنند و تحمل کار فرهنگی را داشته باشند.
*چرا به لزوم حوصله کردم مدیران اشاره میکنید؟ مگر در این کار با مشکلی رو به رو شدید؟
- اتفاقا ماجراهایی در طول کار پیش آمد که از 30 درصد سلیقههایم چشمپوشی کردم تا متهم به وسواس نشوم. با این وجود هنوز میتوانید اطمینان داشته باشید که "هوش سیاه" بالاتر از استانداردهای امروز تلویزیون قرار میگیرد. امیدوارم تا انتها روند تولید به نحوی باشد که سربلند کار را به پایان برسانم.
*این اتفاق به نحوی میتواند فتح بابی برای سریسازی باشد که در ایران چندان مورد استقبال قرار نگرفته و نمونههای موفق نیز کمتر تولید شدهاند.
- من سابقه برنامه سازیام را از معاونت سیما آغاز کردم. الگوسازی و نمونه سازی همیشه مد نظر من بوده و همواره احساس مسئولیت عجیب و غریبی در این زمینه احساس میکنم. خوشبختانه تجربه دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که میتوان به آن اشاره کرد.
*عملیات 125؟
- بله که سری سوم آن را من آغاز کردم. آنجا هم در تلاش بودیم با یک فرهنگ و آدابی که خاص این گونه برنامه سازی است حرکت کنیم.
*چه آدابی؟
- دو کارگردان بزرگوار قبل از من دو سری یکی 12 و دیگری 17 قسمت سریال را کار کرده بودند. ما باید تمام تلاشمان را میکردیم آنچه آنها بافته و ساخته بودند پی بگیریم نه اینکه راه خودمان را برویم. سری سوم 26 قسمت بود و تصمیم داشتم از قسمت 13 به بعد مخاطب سلیقههای آبپرور را در آن ببیند اما تا نیمه اول کار، تمام تلاشم این بود که مبانیای که دوستانم در "عملیات 125" تعریف کردهاند دنبال کنم و به یک سامان و نتیجهای برسم. بنابراین پایم را جای پای آنها گذاشتم تا در فرصت مناسب و از قسمت 13 به بعد راه خودمان را برویم اما متأسفانه پروژه با مشکلاتی روبرو شد که بنده بعد از سه ماه صبر، مجبور به ترک آن شدم، چون تعهد دیگری داشتم و باید "هوش سیاه"را میساختم. بنابراین کار را به دست بهروز افخمی سپردیم که آغازکننده سری اول این سریال هم بود.
آبپرور در پشت صحنه "عملیات 125"
بنابراین سریسازی آدابی دارد که باید رعایت شود. اگر من اطمینان نداشتم "هوش سیاه2" بهتر و جذابتر از نسخه اول آن است اصلا مبادرت به ساخت آن نمیکردم و اگر روزی مرتکب "هوش سیاه3" شویم مطمئن باشید که باید از سری دوم آن بهتر باشد.
در "عملیات 125" تلاش کردیم حادثهها را به بهترین شکلی که در ایران امکان آن وجود دارد اجرا کنیم. از قسمت ششم به بعد نیز وارد حادثهها و ماجراهایی چون سقوط آسانسور، حادثه چرخ و فلک، آتش گرفتن مدرسه، ریزش چاه و.. میشویم که تا به حال آنها را به این شکل در ایران ندیدهایم.
*باورپذیر درآوردن این بخشها قطعا با حضور بدلکاران که اکنون وارد فاز حرفهای کار خود در کشور شدهاند، ممکن شده است.
- بله. ما آنجا آدم تمام قد، پمپ بنزین، خانه و... را آتش زدیم.
*اما در "هوش سیاه" به دلیل پرداختن به موضوع پلیس سایبری دیگر خبری از صحنههای اکشن نیست. به ویژه در 10 قسمت نخست که سریال در زندان میگذرد. تلاش زندانی برای فرار هم به یک ژانر تبدیل شده که کار شما را برای نوآوری سخت میکند و هم ممکن است متهم به تقلید شوید. خلق صحنههای جذاب در این فضا چطور شکل گرفت؟
- وقتی ما وارد ژانر میشویم ملزم به رعایت برخی چارچوبها، قواعد و اصول هستیم. اینها به ظاهر شاید شباهتهایی را ایجاد کند اما هر کاری که پیشنهادهای خاص خود را برای بیننده داشته باشد، ماندگار میشود. در غیر این صورت در سایه آثار قبلی محو شده و از بین میرود. این نوید را به شما میدهم که ماجراهای زندان در "هوش سیاه" مختص خودش خواهد بود. به این معنا که نه قبلش چیزی دیدهاید و نه بعد از آن چنین چیزی خواهید دید. برای اینکه در ابعاد وسیع زندان را اجرا کردیم، برای زندانیها لباس و آداب خاص در نظر گرفتیم. فضای زندان و اتفاقاتی که داخل آن رخ میدهد ویژه "هوش سیاه" است.
با گذشت سه ماه از پخش "هوش سیاه1" یک واحد ویژه در پلیس ایجاد شد با نام پلیس فتا که از من دعوت کردند و به من گفتند با الهام از سریال ما این واحد تأسیس شده است. من امیدوارم زندانها نیز از فضای "هوش سیاه2" الهام بگیرند.
*شما در انتخاب بازیگران نیز جسارت به خرج میدهید. برای مثال مجید واشقانی که با سریال "مسیر انحرافی" در یک نقش طنز شناخته شد را دعوت به کار کردهاید.
-ویژگیای که نقشها در هوش سیاهها دارند به نحوی است که به یاد میمانند. همانطور که روح الله کمانی یا افشین کتانچی در "هوش سیاه" مهر ویژه سریال را خوردند و تا سالها آن را یدک خواهند کشید. مجید واشقانی هرجا هم که قبلا بازی کرده باشد اطمینان دارم در این کار دیده خواهد شد و مُهر "هوش سیاه" به پیشانیاش خواهد خورد. جالب است به تازگی که درباره سری سوم صحبتهای ضمنی میکردیم تصور میکنم واشقانی در سری سوم نیز حضور خواهد داشت.
---------------------
گفتگو: مریم عرفانیان
نظر شما