یدالله پرمون رئیس مرکز منطقهای مطالعات پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در آسیای غربی و مرکزی درباره چگونگی ثبت ساز تار ایرانی در سال 2009 در یونسکو به خبرنگار مهر، گفت: پیش از پاسخ به این سئوال باید درباره ثبت آثار میراث معنوی و یا ناملموس توضیحاتی ارائه دهم. نخست اینکه حوزه ثبت میراث فرهنگی ناملموس محدوده بزرگی را در برمیگیرد که این محدوده شامل تمامی آداب، آیین و رسوم زندگی، هنرهای اجرایی، سنتهای شفاهی، دانش سنتی، صنعتگری و ... میشود. در کنار این حوزه میراث ملموس و یا مادی وجود دارد که این بخش از میراث فرهنگی شامل محوطه، اشیا میشود و ممکن است در این بخش اعتراضهایی مبنی بر تعلق میراث فرهنگی به کشور دیگر وجود داشته باشد.
ثبت هر اثر در یونسکو مولفهای از میراث بشری است
وی در ادامه افزود: این در حالی است که در حوزه میراث معنوی و ناملموس ادعا و یا رقابتی وجود ندارد بنابراین اگر مدعی هستیم ساز تار متعلق به ایران است و تاریخچه چند صد هزارساله دارد باید به این مسایل نیز دقت کنیم. از همین رو همان اندازه که ایرانیان درباره ساز تار حق دارند، کشور آذربایجان هم حق دارد که ساز آذری را به نام خود در یونسکو ثبت کند. حال ممکن است یک عده معتقدند باشند ساز تار تاریخچهای ایرانی دارد اما باید توجه کرد که این ساز با تغییراتی، نسلهای مختلف است که در آذربایجان وجود دارد و در حال حاضر آموزش این ساز و ساخت آن در آن کشور هم وجود دارد.
این کارشناس میراث معنوی در ادامه صحبتهای خود با اشاره به این مطلب که جامعه موسیقی ایران با درایت نسبت به این مسئله نگاه کرد، گفت: جامعه موسیقی افراد آگاه و مطلعی هستند و جز در مواردی خاص، واکنشهایشان بسیار خوب بود و خوشبختانه با تعصب برخورد نکردند، اما مسئله این است که دغدغه اهالی موسیقی، در سال 2009 به نوعی مرتفع شده است.
وی در ادامه افزود: هنگام ثبت ردیف موسیقی دستگاهی ایران در سال 2009 در یونسکو عنوان شد که مجموع ردیفهای موسیقی با سازهایی چون تار، کمانچه، نی و سنتور اجرا میشود بنابراین همان زمان این ساز در پرونده مربوط به ردیف به نام ایران ثبت شد.
ساز "تار" یک پدیده فرهنگی مشترک است
یدالله پرمون در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه سازی که به نام آذربایجان ثبت شده است آیا با عنوان "تار آذربایجان" به ثبت رسیده است، گفت: ثبت این ساز به نام آذربایجان در یونسکو دقیقا با عنوان "تکنیکهای هنر ساخت و موسیقی تار" ارائه شد و من دقیقا و کلمه به کلمه تمام مفاد این پرونده را مطالعه کردم. به این معنا که در این پرونده بخشی به عنوان محدوده جغرافیایی عنوان شده بود که هیچ تخطی از حدود این محدوده صورت نگرفته بود.
رئیس مرکز منطقهای مطالعات پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در آسیای غربی و مرکزی در ادامه افزود: در این پرونده قید شده بود که علاوه بر آذربایجان این ساز در ایران، ترکیه، ارمنستان نیز به ثبت رسیده است و حال اینکه برخی از معترضان به این ثبت معتقدند که قدمت تار ایرانی نسبت به تار آذربایجانی بیشتر است که این در نهایت چیزی از ارزشهای تار ترکی کم نمیکند. این مسئله مثل مولانا و یا ابوعلی سینا نیست بلکه مسئله ساز یک پدیده فرهنگی مشترک است.
نماینده ایران در یونسکو فردی خالی از ذهن نیست
پرمون در ادامه در پاسخ به این پرسش که بخشی از این اعتراضها به شخص خودش مبنی بر عدم توجه لازم از سوی نماینده ایران در یونسکو هنگام ثبت این پرونده برمیگردد، گفت: متاسفانه من هم شنیدم اما لازم میدانم که متذکر شوم من جزو 60 مدرس بینالمللی در حوزه میراث معنوی هستم. دکترای زبانشناسی دارم و هنر موسیقی هم یکی از دغدغههای ذهنی من است و حدود 20 سال است که تار و سه تار مینوازم و در واقع شاگردی میکنم. بنابراین اینگونه نیست که نماینده ایران در یونسکو فردی خالی از ذهن باشد.
وی در ادامه توضیح داد: اما مسئله این است که ایران به عنوان کشور ناظر در جلسات شرکت میکند و کشور ناظر هم جزو کمیته بینالدول نیست. به این معنا که 143 کشور عضو هستند که از این تعداد 22 کشور عضو این کمیته هستند و این 22 عضو، پروندهها را در یونسکو بررسی میکنند و ما فقط ناظر هستیم.
زودتر درباره ثبت ساز کمانچه اقدام کنیم
این کارشناس امور فرهنگی در پایان افزود: بنابراین اگر اعتراضی در این مورد وجود دارد میتوان به پرونده آذربایجان به عنوان یک پرونده چند ملیتی پیوست و یا اینکه زودتر اقدام کنیم و ساز کمانچه را به ثبت برسانیم قبل از اینکه آذربایجان این ساز را نیزثبت کند.
نظر شما