به گزارش خبرنگار مهر، دکتر غلامحسین خدری عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در همایش بینالمللی دین معاصر که روز دوشنبه 4دیماه در این پژوهشکده برگزار شد، به تبیین و نقد شرور ادراکی از منظر ملاصدرا پرداخت و گفت: قویترین نقد عقلی بر باور خدا و صفات خدا ارایه میشود مساله شرور است که در اندیشه ملاصدرا یک پارادوکسی مشاهده میکنیم که این ناشی از دو نظریه "نیستی انگاری" و "تقسیم گرایی" است .
وی افزود: ملاصدرا عمده بحث مساله شرور را در کتاب "اسفار" مطرح کرده است اما در اواخر عمر در شرح تفسیر اصول کافی به نحوی از نظرات قبلی خود ظاهراً عدول کرده و قائل به نحوه وجودی برای شرور شده است.
این پژوهشگر تاکید کرد: ملاصدرا در بیشتر کتب و نحو عام از روش "نیستی انگاری شرور" بهره جسته و شر را امری عدمی دانسته است اما در خصوص شرور ادراکی که وی آن را از اعاظم مباحث مشکله میخواند اولاً قائل به نحوه وجودی برای آن شده و دیگر آنکه با روشی منحصر به فرد درصدد راه حل فلسفی برای آن برآمده است.
خدری در ادامه افزود: شر در آثار ملاصدرا مساوی با امکان است. ملاصدرا تقابل بین خیر و شر را ملکه و عدم ملکه میداند و نه تناقض. ملاصدرا به شانیتی از وجود در شر قائل است و میگوید وجود در شر به فعلیت نرسیده است.
عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه به اقسام شر ادراکی اشاره کرد و گفت: شرور ادراکی یا عاطفی که بیانگر ادراک عالم و رنجهای انسان است دارای سه قسم میباشد 1- رنج حاصل از انفصال و دردهای منتج از بدن و ماده، 2- درد حاصل از تامل در اموری چون مرگ و عدم ایصال به سعادت به صورت خیالی و 3- رنجهای ماوراء طبیعی مانند رویا و الهامات شیطانی این سه قسم را تشکیل میدهند.
وی در ادامه با بیان اینکه ملاصدرا با روش افلاطونی به نیستی انگاری مساله شر قائل است، به اشکالات برخی متفکران به ملاصدرا اشاره کرد و گفت: ملاصدرا در سالهای پایانی عمر در شرح اصول کافی به بهره وجودی برای شر ادراکی قائل میشود که این اشکالاتی به همراه دارد. یکی از اشکالات این است که توجه به این شر ادراکی توجه به مرتبهای از وجود را به همراه دارد و این در حالی است که ملاصدرا توجه به مراتب وجود را سعادت میخواند و این مساله گفته ملاصدرا را دچار مشکل میکند.
دکتر خدری با اشاره به نظر ملا محسن فیض که ادراک رنجها را مبتنی بر طوری از اطوار نفس میخواند، تصریح کرد: شرور ادراکی محصول نفس انسان است.
وی در پایان با بیان اینکه میان دو نظریه ملاصدرا در مورد شر تقابلی وجود ندارد تاکید کرد: ملاصدرا نظریه خود را در اواخر عمر تکمیل کرده است یعنی در اسفار به امور حسی پرداخته اما در شرح اصول کافی به بحث امور ماورائی در مورد شر میپردازد. بنابراین شرور ادراکی از حیث نیستی انگاری خللی به باورهای توحیدی نمیزند اما در مورد بحث بهره وجودی شر باید گفت اما از نظر بهره وجودی امری ذهنی و شر طوری از اطوار نفس است.
نظر شما