در دوره کنونی ارتباط یکی از ویژگیهای مهم جامعه است، از این رو عصر ما را عصر ارتباطات نامیدهاند. امروزه ارتباطات به گونهای با زندگی ما عجین شده که هر نوع مطالعهای در زمینه فعالیتهای بشری با ارتباطات پیوند دارد.
در مقام بررسی تأثیر رسانه در مدگرایی ابتدا باید این مسئله را بررسی کرد که ریشههای ترویج مدگرایی افراطی به وسیله رسانه چیست. به عبارت دیگر کدام مبانی فلسفی سبب میشود رسانهای به ترویج افراطی مد و مدگرایی بپردازد؟ در این مسئله آنچه برای ما روشن میشود، نوع نظام هنجاری و ارزشی است که اگر بر رسانهای حاکم باشد آن رسانه را به رسانه مروج مدگرایی افراطی تبدیل میکند.
مسئله دوم چگونگی تأثیر رسانه بر مدگرایی افراطی است که در آن، به بررسی عواملی پرداخته خواهد شد که رسانه به واسطه آنها سبب ایجاد و گسترش مدگرایی منفی میشود.
به وجود آمدن نیازهای کاذب
به وجود آمدن نیاز کاذب در جامعه سبب احساس محرومیت و احساس شکاف طبقاتی و تبعیض اجتماعی در میان افراد میشود که خود را به دلیل ناتوانی در برآوردن آن نیاز محروم میبیند؛ این امر ترویج هوس و مدگرایی در جامعه را در پی خواهد داشت. احساس محرومیت به وجود آمده سبب پدید آمدن عقدههای روانی در افراد محروم میشود و در شخصیت فرد اختلال ایجاد میکند در این صورت شخص سرخورده برای حفظ شخصیت به سازوکار روانی یا دفاعی "جبران" متوسل خواهد شد. در این واکنش روانی فرد دچار اختلال برای سرپوش گذاردن برناکامیها و عقدههای متراکم خود به عمل دست میزند تا در اجتماع مطرح شود که یکی از این کارها، روی آوردن به مدگرایی است.
رسانهها این احساس نیاز کاذب را با پیامهای بازرگانی خود به وجود میآورند؛ پیامهای بازرگانی رسانهها، با فاصله گرفتن از کارکرد اصلی و فلسفه وجودی خود که معرفی کالاها و خدمات است به وسیلهای برای ایجاد احساس نیاز کاذب در مخاطب تبدیل شدهاند. تبلیغات بازرگانی و همچنین ابزارهای بازاریابی در مردم احساس نیاز به کالاهایی که واقعاً به آنها نیازی ندارند و یا اساساً از هنجارهای زندگی روزانه مردم به دور هستند ایجاد کرده و مردم را به سمت مصرف نمایشی سوق میدهد و این در حالی است که مردم در بسیاری از موارد گمان میکنند کالای تبلیغ شده خواست و نیاز واقعی آنهاست که به بازار آمده است و تبلیغ میشود.
از نظر اسلام ترویج نیازهای کاذب مردود شمرده شده و اساساً نفی نیازهای کاذب و غیرواقعی از تفاوت اساسی میان مکتب اسلام با سرمایه داری است. از دیدگاه اسلام نیازهای مادی انسان باید در حد متعارف تأمین گردد. این گونه نیازهای کاذب معمولاً از خواستههای نفسانی ناشی میشود و این خواستهها آدمی را در دام نیازهای غیرواقعی گرفتار میکند.
ترویج ظاهرگرایی
ترویج ظاهرگرایی میتواند موجب افزایش مدگرایی در سطح جامعه شود. اگر مسائل ظاهری دنیوی برای افراد در اولویت قرار گیرد و اصالت پیدا کند امیالی همچون میل به خود آرایشی که از عوامل مؤثر بر مدگرایی است در وجود افراد شدت بیشتری پیدا میکند. ترویج ظاهرگرایی به شکل چشمگیری در رسانهها وجود دارد و رسانهها به کمک آن به موج مدگرایی دامن میزنند.
اصالت چهره در رسانهها، ساختن بیشتر فیلمها و سریالها در میان طبقات مرفه جامعه، انتخاب دکوراسیونهای تجملاتی و پرداختن به داستانهای ظاهرگرا موجب ترویج فرهنگ ظاهرگرایی میشوند. بسیاری از فیلمها و سریالهای تلویزیونی که در فضای رفاه زده و طبقه مرفه ساخته میشوند نه تنها در مصرفگرا کردن جامعه اثر گذارند بلکه ظاهرگرا شدن را نیز در پی میآورند، زیرا وقتی مخاطب به صورت فراوان در معرض فضایی قرار گیرد آن فضا در باور مخاطب اهمیت ویژهای پیدا میکند و ممکن است به اولویت ذهنی او تبدیل شود.
این امر در حالی است که بر مبنای تعالیم اسلام که دینی آخرتگرا به شمار میرود، اصالت بخشیدن به ظواهر دنیوی مردود و مطرود است.
کارکرد هویتی به کالاها بخشیدن
رسانهها در قالبهای گوناگون از جمله در قالب تبلیغات بازرگانی میکوشند کالاهای مادی را ابزار هویتی و هویتساز معرفی کنند. این امر به ترویج مدگرایی افراطی میانجامد. زیرا وقتی افراد شخصیت خود را در کالاهای تحت مالکیتشان معنا، و معنای زندگی را در خرید اشیاء جست و جو میکنند بی شک، برای اینکه وجود داشته باشند، هر روز باید بر تعداد کالاهایشان بیفزایند و کالاهای جدیدی را که وارد بازار میشوند خریداری کنند که این کار چیزی جز مدگرایی افراطی نخواهد بود.
برای مثال، تبلیغات تجاری با استفاده از عبارتهایی همچون "میخرم، چون فکر میکنم" میخواهم بخرم، چون هستم یا آهنگ زندگی با... نقشی هویت ساز و زندگی بخش برای کالاهای مورد تبلیغ قایل میشود. مخاطب نیز گمان میکند که اگر آن کالا را نداشته باشد، هویت خود یا حقیقت زندگی را ازدست میدهد.
مرجع سازی از افراد مدگرا
رسانهها با انجام دادن تبلیغات وسیع برای برخی چهرهها مثل چهرههای مشهور سینمایی، ورزشی، موسیقی و ... که معمولاً افرادی مدگرا هستند این افراد را الگوی جامعه معرفی میکنند، این گونه است که مدگرایی در جامعه رواج مییابد. اساساً در وجود آدمی، فرایندی با عنوان همانندسازی وجود دارد که در آن فرد، ویژگیها و ارزشها و رفتارهای فرد دیگری را الگو و مرجع خود قرار میدهد و از او تقلید میکند، موجب الگوقرار گرفتن این افراد برای جامعه و در نتیجه رواج مدگرایی خواهند شد.
نظر شما