۸ دی ۱۳۹۱، ۱۱:۲۹

درباره "مد"/

شیوه ترویج مدگرایی در رسانه ها؛ از تغییر هویت ها تا مرجع سازی

شیوه ترویج مدگرایی در رسانه ها؛ از تغییر هویت ها تا مرجع سازی

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: بسیاری از فیلم‏ها و سریال‏های تلویزیونی که در فضای رفاه زده و طبقه مرفه ساخته می‏شوند نه تنها در مصرف‎گرا کردن جامعه اثر گذارند بلکه ظاهرگرا شدن را نیز در پی ‎می‏آورند.

در دوره کنونی ارتباط یکی از ویژگی‏های مهم جامعه است، از این رو عصر ما را عصر ارتباطات نامیده‏اند. امروزه ارتباطات به گونه‏ای با زندگی ما عجین شده که هر نوع مطالعه‎ای در زمینه فعالیت‎های بشری با ارتباطات پیوند دارد.

در مقام بررسی تأثیر رسانه در مدگرایی ابتدا باید این مسئله را بررسی کرد که ریشه‎های ترویج مدگرایی افراطی به وسیله رسانه چیست. به عبارت دیگر کدام مبانی فلسفی سبب می‎شود رسانه‎ای به ترویج افراطی مد و مدگرایی بپردازد؟ در این مسئله آنچه برای ما روشن می‎شود، نوع نظام هنجاری و ارزشی است که اگر بر رسانه‏ای حاکم باشد آن رسانه را به رسانه‏ مروج مدگرایی افراطی تبدیل می‎کند.

مسئله دوم چگونگی تأثیر رسانه بر مدگرایی افراطی است که در آن، به بررسی عواملی پرداخته خواهد شد که رسانه به واسطه آنها سبب ایجاد و گسترش مدگرایی منفی می‏شود.

به وجود آمدن نیازهای کاذب

به وجود آمدن نیاز کاذب در جامعه سبب احساس محرومیت و احساس شکاف طبقاتی و تبعیض اجتماعی در میان افراد می‎شود که خود را به دلیل ناتوانی در برآوردن آن نیاز محروم می‎بیند؛ این امر ترویج هوس و مدگرایی در جامعه را در پی خواهد داشت. احساس محرومیت به وجود آمده سبب پدید آمدن عقده‎های روانی در افراد محروم می‎شود و در شخصیت فرد اختلال ایجاد می‎کند در این صورت شخص سرخورده برای حفظ شخصیت به سازوکار روانی یا دفاعی "جبران" متوسل خواهد شد. در این واکنش روانی فرد دچار اختلال برای سرپوش گذاردن برناکامی‏ها و عقده‏های متراکم خود به عمل دست می‎‎زند تا در اجتماع مطرح شود که یکی از این کارها، روی آوردن به مدگرایی است.

رسانه‎ها این احساس نیاز کاذب را با پیام‏های بازرگانی خود به وجود می‎آورند؛ پیام‎های بازرگانی رسانه‏ها، با فاصله گرفتن از کارکرد اصلی و فلسفه وجودی خود که معرفی کالاها و خدمات است به وسیله‏ای برای ایجاد احساس نیاز کاذب در مخاطب تبدیل شده‏اند. تبلیغات بازرگانی و همچنین ابزارهای بازاریابی در مردم احساس نیاز به کالاهایی که واقعاً به آنها نیازی ندارند و یا اساساً از هنجارهای زندگی روزانه مردم به دور هستند ایجاد کرده و مردم را به سمت مصرف نمایشی سوق می‏دهد و این در حالی است که مردم در بسیاری از موارد گمان می‎کنند کالای تبلیغ شده خواست و نیاز واقعی آنهاست که به بازار آمده است و تبلیغ می‎شود.

از نظر اسلام ترویج نیازهای کاذب مردود شمرده شده و اساساً نفی نیازهای کاذب و غیرواقعی از تفاوت اساسی میان مکتب اسلام با سرمایه داری است. از دیدگاه اسلام نیازهای مادی انسان باید در حد متعارف تأمین گردد. این گونه نیازهای کاذب معمولاً از خواسته‎های نفسانی ناشی می‎شود و این خواسته‏ها آدمی را در دام نیازهای غیرواقعی گرفتار می‎کند.

ترویج ظاهرگرایی

ترویج ظاهرگرایی می‎تواند موجب افزایش مدگرایی در سطح جامعه شود. اگر مسائل ظاهری دنیوی برای افراد در اولویت قرار گیرد و اصالت پیدا کند امیالی همچون میل به خود آرایشی که از عوامل مؤثر بر مدگرایی است در وجود افراد شدت بیشتری پیدا می‎کند. ترویج ظاهرگرایی به شکل چشمگیری در رسانه‎ها وجود دارد و رسانه‏ها به کمک آن به موج مدگرایی دامن می‎زنند.

اصالت چهره در رسانه‎ها، ساختن بیشتر فیلم‏ها و سریال‏ها در میان طبقات مرفه جامعه، انتخاب دکوراسیون‏های تجملاتی و پرداختن به داستان‎‏های ظاهرگرا موجب ترویج فرهنگ ظاهرگرایی می‎شوند. بسیاری از فیلم‏ها و سریال‏های تلویزیونی که در فضای رفاه زده و طبقه مرفه ساخته می‏شوند نه تنها در مصرف‎گرا کردن جامعه اثر گذارند بلکه ظاهرگرا شدن را نیز در پی ‎می‏آورند، زیرا وقتی مخاطب به صورت فراوان در معرض فضایی قرار گیرد آن فضا در باور مخاطب اهمیت ویژه‏ای پیدا می‏کند و ممکن است به اولویت ذهنی او تبدیل شود.

این امر در حالی است که بر مبنای تعالیم اسلام که دینی آخرت‏گرا به شمار می‎رود، اصالت بخشیدن به ظواهر دنیوی مردود و مطرود است.

کارکرد هویتی به کالاها بخشیدن

رسانه‏ها در قالب‏های گوناگون از جمله در قالب تبلیغات بازرگانی می‎کوشند کالاهای مادی را ابزار هویتی و هویت‏ساز معرفی کنند. این امر به ترویج مدگرایی افراطی می‏انجامد. زیرا وقتی افراد شخصیت خود را در کالاهای تحت مالکیتشان معنا، و معنای زندگی را در خرید اشیاء جست و جو می‎کنند بی شک، برای اینکه وجود داشته باشند، هر روز باید بر تعداد کالاهایشان بیفزایند و کالاهای جدیدی را که وارد بازار می‎شوند خریداری کنند که این کار چیزی جز مدگرایی افراطی نخواهد بود.

برای مثال، تبلیغات تجاری با استفاده از عبارت‏هایی همچون "می‎خرم، چون فکر می‎کنم" می‎خواهم بخرم، چون هستم یا آهنگ زندگی با... نقشی هویت ساز و زندگی بخش برای کالاهای مورد تبلیغ قایل می‎شود. مخاطب نیز گمان می‎کند که اگر آن کالا را نداشته باشد، هویت خود یا حقیقت زندگی را ازدست می‏دهد.

مرجع سازی از افراد مدگرا

رسانه‎ها با انجام دادن تبلیغات وسیع برای برخی چهره‎ها مثل چهره‎های مشهور سینمایی، ورزشی، موسیقی و ... که معمولاً افرادی مدگرا هستند این افراد را الگوی جامعه معرفی می‎کنند، این گونه است که مدگرایی در جامعه رواج می‎یابد. اساساً در وجود آدمی، فرایندی با عنوان همانندسازی وجود دارد که در آن فرد، ویژگی‏ها و ارزش‎ها و رفتارهای فرد دیگری را الگو و مرجع خود قرار می‎دهد و از او تقلید می‎کند، موجب الگوقرار گرفتن این افراد برای جامعه و در نتیجه رواج مدگرایی خواهند شد.

کد خبر 1777604

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha