دکتر محمد فنایی اشکوری در پاسخ به این سؤال که با توجه به اینکه الگوسازی یکی از راهکارهای اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی به شمار میرود، چه افرادی میتوانند به عنوان الگو مطرح باشند؟ به خبرنگار مهر گفت: اگر نگاهی به تعلیمات دینی در قرآن و سنت بیندازیم دو تدبیر برای تعلیم و تربیت و مقابله با ناهنجاری ها مییابیم. یکی تعلیم و آموزش قواعد و اصول است و دیگر الگو سازی است. یعنی قرآن کریم و سنت معصومین (ع) از یک طرف معارفی را ارائه دادهاند و اصول و فروع ارزش ها را آموزش داده اند و حتی به وعظ و نصیحت پرداختهاند و از طرف دیگر در کنار این آموزش، الگوهای عینی نشان داده اند.
این نویسنده و محقق تصریح کرد: در مورد پیشوایان دینی هم داریم که سنت آنها حجیت است و باید از آنها تبعیت شود. در تعریف سنت هم میگویند سنت عبارت است از گفتار و رفتار معصومین(ع) یعنی رفتار هم جزو سنت است. رفتار همان چیزی است که در بحث از الگو اهمیت دارد. یعنی ما هم از سخنان معصومین (ع) و هم از رفتار، منش، شخصیت و شیوه مواجهه آنها با امور، وقایع و افراد بهره میبریم. این اهمیت الگوسازی و اسوه بودن را نشان میدهد. برترین الگوی انسانی پیامبر اعظم است که انسان کامل و کاملترین انسان است، چنانکه قرآن کریم می فرماید: و لکم فی رسول الله اسوة حسنة.
استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: داستانهای قرآن کریم در پی ارائه الگوهای مثبت برای پیروی کردن از خوبی ها و الگوهای منفی برای دوری از بدیها است. برای مثال در داستان حضرت یوسف پاکدامنی و ابعاد والای شخصیتی حضرت یوسف الگوی مثبت است که باید از آن درس بگیریم و برادران یوسف الگوی منفی هستند که بایستی از اعمال آنها اجتناب ورزیم، همچین در داستان ابراهیم و نمرودیان و موسی و فرعونیان.
وی تصریح کرد: الگوی منفی بسیار مخرب و ویرانگر است. متأسفانه امروزه رسانهها افرادی که الگو شدن آنها تأثیر منفی بر جوانان میگذارد را مطرح میکنند. معمولا کسانی را که فقط در یک بعد موفق بوده اند بدون توجه به اینکه شخصیت کلی آنها به لحاظ انسانی و معنوی و اخلاقی چگونه است برجسته میکنند. حال اگر این الگوی معرفی شده تربیت اخلاقی درستی نداشته باشد الگو شدن و قهرمان شدنش میتواند برای اخلاق و معنویت بسیار زیانبار باشد.
این استاد دانشگاه ادامه اداد: گاهی حتی بعضی از مسئولان هم توجهی به الگو سازی در رسانهها ندارند. مثلا به کسانی که در یک بعد احساسی و ظاهری برجستگی دارند توجه بیشتری می کنند تا به افرادی که در بعد علمی، معنوی و خدمت رسانی به جامعه موفق هستند. این برخوردها همه در الگوپذیری نوجوانان و جوانان از اینها تأثیر دارند. آیا اگر یک دانشمند، یک خدمت گذار، یک نویسنده متعهد، یک انسان فداکار الگو باشد بهتر است یا کسی که فقط در یک رشته ورزشی یا بازیگری توانائی دارد ولی از جهت شخصیتی و تربیتی قدمی در راه خودسازی برنداشته است؟
نظر شما