حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم یعقوبیان، استاد حوزه و دانشگاه در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد مکتب تفکیک گفت: بعضی از اخباریون خیلی تندرو و متعصب در روایات بودند، فرض کنید در روایتی آمده بود که وقتی اسماعیل فرزند امام صادق(ع) فوت کرد، امام بر کفنش نوشت: «اسماعیل یشهد ان لا اله الا الله»، اینها می گفتند در کفن هر کس دیگر هم باید این عبارت نوشته شود. در حالی که مرحوم بحرانی صاحب مدینه المعاجز اینقدر تندی و سرسختی در این گونه مسائل نداشتند، اینها افراد میانه روتری بودند.
وی افزود: هم اکنون بزرگان مثل ملاصدرا، حتی علامه طباطبایی و ... مورد نفرین و غضب بعضی از افراد این گروه هستند، در حالی که امثال عالم بزرگوار حکیمی و بعضی از پیروان ایشان این گونه با علما و بزرگان دین برخورد نمی کنند، بسیار معتدل ترند. در دل جریان تفکیک شاید بتوان گروه تندرو و گروه میانه رو تقسیم کرد ولی به این معنا که نوتفکیکی داشته باشیم، چنین جریانی را شاهد نبودم.
این محقق و نویسنده کشورمان اظهار داشت: تفکیکی ها معتقدند فلسفه باید تدریس شود، حتی جالب است بدانید استاد حکیمی گفته اند من به پروفسور عبدالجواد فلاطوری، پیشنهاد دادم که شما از آلمان به ایران تشریف بیاورید و در دانشگاه های ما فلسفه تدریس کنید تا مردم اصلا بفهمند فلسفه یعنی چه؟ استاد حکیمی خودشان از اساتید بنام فلسفه هستند و فلسفه را پیش اساتید این فن درس گرفتند و عقیده دارند که در زمان ما فیلسوف، فلسفه فهم و کسی که واقعا استاد فلسفه باشد به تعداد انگشتان یک دست نمی رسد.
یعقوبیان اذعان کرد: بنابراین می خواهم بگویم رأس تفکیکی های عصر ما یعنی استاد حکیمی نه تنها با فلسفه و خواندن فلسفه نه تنها مشکلی ندارند بلکه می گویند فلسفه کما فی حقه، باید تدریس و تفهمیم و تعلیم و تعلم شود، اما عده ای از اهل تفکیک هستند که با فلسفه رابطه خوبی ندارند و آنرا نقد کشیدند و می گویند: قواعد فلسفی حتی موجب انحراف عرفان مصطلح (محی الدینی) و انحراف مردم می شود. وقتی اینها از عقل صحبت می کنند می گویند عقل فطری به تعبیر شیخ انصاری خالی از شوائب، یعنی عقلی که آمیخته با قواعد فلسفی و متأثر از آن نیست.
وی با بیان اینکه عقل خداداد الهی همان عقل فطری طبیعی است، بیان کرد: آیت الله سیدان کرارا تأکید می کردند که عقل فطری، عقل مستقل، عقلی که متأثر از قواعد فلسفی و علوم دیگر نباشد، است. اینها این عقل را حجت می دانند، همان عقلی که در روایات آمده است که خداوند دو حجت دارد که حجت ظاهری عقل و حجت باطنی عقل است.
وی تأکید کرد: پس می توان این تقسیم بندی را داشت: کسانی که مطلقا هرگونه قواعد فلسفی به عنوان قواعد عقلی به آن نگاه نمی کنند بلکه آنها را مخل عقل می دانند حتی می گویند موجب انحراف عقل می شود اما کسانی مانند استاد حکیمی نگاهشان این نیست، حتی تدریس فلسفه را می پذیرند و برخی از قواعد عقلی فلسفی را می پذیرند و با بعضی از قواعد عقلی فلسفی مشکل دارند و آنها را نمی پذیرند و معتقدند اینها باید حذف شود.
این کارشناس فلسفه در مورد انتقادها به فلسفه و عرفان که اخیرا توسط عده ای بیان شده و حتی در تلویزیون پخش شده، تصریح کرد: ترویج این گونه مناظرات و بحثها در تلویزیون ها و رسانه ها صلاح نیست. بحثهای فلسفی در دانشکده های علوم انسانی دارد مطرح می شود در حوزه علمیه هم مباحث فلسفی به صورت عمیق بحث می شود و عرفان تدریس می شود. نمی توان بحثهای عمیق فلسفی را با چند مصاحبه با کسانی که جزو بزرگان این فن نیستند حل کرد.
وی اظهار داشت: آیا تکلیف فلسفه و عرفان را می توان این گونه مشخص کرد؟ در عالم اسلام قرنهاست که فلسفه و عرفان تدریس و بحث می شود و بزرگانی از عالم تشیع در رأس فلسفه بودند و مسلط بودند. از کسانی که به این شکل مناظرات را ترویج می کنند می خواهم بگویم که بسیاری از بخشهای کتابهای اصولی ما مبتنی بر قواعد فلسفی است. الان بحثهای فلسفی در تمام بخشهای علوم نفوذ کرده است.
وی افزود: در حالی که مقام معظم رهبری در قم دعوت فرمودند که مباحث فلسفی و عقلی باید در حوزه تقویت شود. در چنین شرایطی کسانی بگویند که فلسفه و عرفان این مشکلات را دارد و مخالف دین است؟ کسانی که مدعی از بین رفتن دین با فلسفه و عرفان هستند و یا معتقدند اصلا فلسفه مخالف مکتب تشیع است، آیا بزرگان این عرصه لااقل در عصر خودمان علامه طباطبایی، علامه حسن زاده، انصاری شیرازی و ... نفهمیدند که فلسفه و عرفان ضد شیعه است و اینها می فهمند؟!
حجت الاسلام یعقوبیان تأکید کرد: اینکه بعضی از مطالب را از گوشه و کنار کتابهای فلسفی و عرفانی در بیاوریم و بخواهیم در چند ساعت تکلیف عرفان و فلسفه را مشخص کنیم، امکان پذیر نیست. با وجود این همه از بزرگانی که هم اکنون حضور دارند و در عرصه علم و عمل هر کدام وزنه ای هستند آیا می توانیم با یک مناظره تلویزیونی تکلیف فلسفه را روشن کنیم؟ اینها نباید رسانه ای و عمومی شود و بسیار خسارت بار است. باید در مراکز علمی ما این بحثها بین بزرگان مطرح شود آن وقت بزرگان به هر نتیجه ای رسیدند آن عمل شود نه اینکه ما تکلیف فلسفه و عرفان را یک شبه تعیین کنیم.
نظر شما