عباس عبدی در گفتگو با خبرنگار مهر از پایان تالیف اثر تازهای از خود با عنوان «هنگام لاکپشتها» خبر داد و گفت: این داستان همانطور که از اسم آن برمیآید، ماجرایش در جزیره هنگام رخ میدهد و رویکردی زیست محیطی و اجتماعی را در خود برای مخاطبان نوجوان به همراه دارد.
وی افزود: داستان این کتاب در حدود سالهای 1336 و 37 میگذرد و ماجرای اعزام تعدادی تبعیدی سیاسی به جزیره هنگام را بیان میکند. این افراد در مدت چند ماهی که در آن جزیره هستند و در مواجهه با چند نوجوان ماجراهایی را پشت سر میگذارند و بر آنها تاثیراتی میگذارند؛ به طوری که در پایان و زمانی که تبعیدیها را برای گذراندن بقیه دوران محکومیتشان به جزیره خارک منتقل میشوند، این نوجوانان نگاه تازهای به اطراف و جزیره و مسائل آن پیدا میکنند.
عبدی همچنین گفت: هماکنون مشغول ویرایش نخست کتاب هستم و امیدوارم در هفتههای آتی بتوانم آن را برای ناشر بفرستم. پیش از این هم فصلی از کتاب را در جمع نویسندگان طرح رمان نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خوانده بودم و گمان میکنم این اثر در این مجموعه برای انتشار پذیرفته شود.
نویسنده مجموعه داستان «قلعه پرتغالی» در ادامه با اشاره به استمرار خلق داستان در فضای جنوب ایران گفت: به نظرم فضای جنوب مثل سایر فضاهای کشور ما هنوز که هنوز است برای خلق موقعیتهای داستانی جای کار بسیار دارد. به گمان من هرکس باید درباره جایی و در فضاهایی بنویسد که خوب میشناسد. من اگر جنوب را تا اندازهای هم شناخته باشم، مدیوناش هستم و باید دربارهاش و در فضایش بنویسم. به نظرم این من هستم که این جغرافیا را رها نمیکنم و امیدوارم بتوانم همچنان به آن خدمت کنم.
عبدی با اشاره به تجربه نوشتن برای نوجوانان نیز گفت: این چهارمین کاری است که برای این گروه سنی مینویسم، بد یا خوب، قوی یا ضعیف، کاری است که انجامش دادهام و امیدوارم در آینده بهتر از پس آن بربیایم، اما شاید هم تا مدتی این کار را بگذارم کنار و برگردم به کار برای بزرگسال. طرح رمانی برای این گروه سنی دارم که شاید بتوانم شروعش کنم. اگر چنین باشد و چنین شود، من از آن دسته نویسندگانی خواهم بود که با افتخار بگویم هم برای بزرگسال مینویسم و هم برای نوجوانان.
وی تاکید کرد: درجای جای این رمان، مرز بین نوجوان و بزرگسال در ذهنم شکسته شده و با همان احساس و همان نگاهی که برای مخاطب بزرگسال دارم به وادی نوجوان پا گذاشتهام و با آرزوهایی که الان دارم به دنیای آنها نگاه کردهام و به آنها دلبسته شدهام در واقع میخواهم بگویم نوشتن برای این گروه سنی کاری است که همهاش هم در اراده و تصمیم من نیست، کاری است دلی و دل من هم در حال حاضر این را طلبیده و من هم گردن گذاشتهام.
نظر شما