به گزارش خبرنگار مهر، نشست بررسی هستی و چیستی واقعگرایی در ادبیات دفاع مقدس با نگاهی به مجموعه داستان «گوساله سرگردان» نوشته مجید قیصری، عصر روز یکشنبه هشتم آبان با حضور بلقیس سلیمانی و حجتالاسلام جهان در محل ساختمان راهیان نور برگزار شد.
در این نشست بلقیس سلیمانی با اشاره به سابقه استفاده از رئالیسم در ادبیات گفت: رئالیسم از حوزه فلسفه وارد ادبیات و نقد ادبی شد. این برمیگردد به اوایل دوره رنسانس و حتی قرون وسطی که بحث درباره کلیات فراوان مطرح میشد و بحث اصلی این بود که آیا خیر، نیکی و زیبایی خارج از ذهن ما وجود خارجی دارد یا ندارد. در این میان برخی معتقد بودند که این مفاهیم تنها اسم هستند و چیزی جز لفظ را به خود نمیگیرند. رئالیسم از همین جا بود که ایجاد شد و در مقابل ایدهآلیسم که بر امور ذهنی توجه داشت تکیه کرد.
این نویسنده در ادامه با اشاره به مواردی که رئالیسم در ادبیات به آن توجه دارد گفت: در رئالیسم توجه به علیت و دلیل مادی وجود یک موضوع به شدت قابل توجه و رویت است. اما برای من جالب است که در بین نویسندگان دفاع مقدس در ایران با وجود اینکه باید به چنین امری اعتنا میکردند امور روحانی بیش از امور مادی و رئال مورد توجه بوده است.
وی افزود: ویژگی دیگر رئالیسم توجه به تجربهگرایی است. یعنی توجه همزمان به شکل گرفتن یک تجربه و حضور آن در متن که این پدیده بیش از هر چیز در مکتوب کردن تجربیات رویدادهایی مانند جنگ میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. به اعتقاد من رئالیسم به محیط اجتماعی خود بیش از هر چیزی توجه میکند. یعنی جزئیات برای او از هر چیز دیگری مهمتر است و نویسنده معتقد به این سبک هم به شکل گیری شخصیت یک فرد در محیط و اجتماعی پیرامون خود بسیار اهمیت میدهد و هیچ چیزی را خارج از آن تعریف نمیکند.
ادبیات جنگ و تاثیرپذیری محیطی
نویسنده رمان «بازی آخر بانو» در ادامه با اشاره به ادبیات دفاع مقدس گفت: ادبیات جنگ چیزی است که تحت تاثیر موثر محیط اجتماعی پیرامون خود است. اساساً جنگ را باید محیطی بدانیم که در آن یک رویداد اجتماعی رخ میدهد. در نتیجه ادبیات جنگ هم نمیتواند از این شرایط اجتماعی صحبت نکند. اما متاسفانه در ایران دیده میشود که در ادبیات دفاع مقدس در ارتباط دادن جنگ به عنوان تم داستان با محیط و در نتیجه جهانی که آن محیط بخشی از آن است غفلت میشود.
سلیمانی همچنین گفت: یک نویسنده رئال تاریخ را به عنوان دکور نوشتههای خود در نظر نمیگیرد او و تاریخ با هم رابطه وجودی دارند. اگر نویسندهای که در مورد جنگ مینویسد شخصیتهای داستانیاش از جبهه و جنگ به معنی خاص بیرون نیایند و درمحیط اجتماعی پیرامون خود تعریف نشوند، آن نویسنده چارهای ندارد جز اینکه دائم به گذشته این آدم که در فضایی غیر از فضای جنگ بوده است نقل بزند. همچنان که معتقدان به مکتب رئالیسم میگویند در داستان هیچ کاری توسط فرد انجام نمیشود جز اینکه از محیط پیرامونی او به وی رسیده باشد.
رمان و الگوی زندگی
نویسنده رمان «بههادس خوش آمدید» در ادامه گفت: رئالیسم مسایل خود را از واقعیت میگیرد و در آن هیچ چیز بر ساخته انسان نیست که خارج از واقعیت باشد. بنابراین وقتی که متنی مانند کتاب مقدس هم برای بیان برخی از مفاهیم از واقعیات استفاده میکند با توجه به همین موضوع و درک میزان قدرت آدمی است که به سراغ چنین مصداقهایی میروند.
این نویسنده همچنین گفت: الگوی رمان همان الگوی زندگی است و نه چیزی فراتر از آن. رماننویس هم میخواهد آن الگو را سامان دهد ما نباید فکر کنیم که ساختار یک اثر هنری مانند رمان میتواند خارج از واقعیت زندگی و تاریخ باشد حتی فرم رمان هم از زندگی اجتماعی ما میآید. هنرمند نباید فکر کند که خارج از محیط اجتماعیاش اتفاقی رخ میدهد. به قول معروف کلمهها در کوچه و خیابان حضور دارند و تنها باید چشم دریافت آنها را داشت. نویسندگان رئال هم بر همین مبنا به تضادها و کاستیهای اجتماعی خود توجه میکنند.
سلیمانی در ادامه نشست با اشاره به مجموعه داستان «گوساله سرگردان» گفت: از میان 4 مکتب حاضر در ادبیات رئال ادبیات دفاع مقدس ما بیش از هر چیزی به سمت رئالیسم جادویی که برخی از مذهبیها به آن رئالیسم اعجازی هم میگویند گرایش داشته است که دلیل آن استفاده از المانهای مذهبی در خلق اثر داستان است. این مجموعه داستان قیصری هم به اعتقاد من بر همین سبک و سیاق قرار میگیرد.
وی با اشاره به داستان «گوساله سرگردان» گفت: این داستان و برخی داستانهای کوتاه دیگر این مجموعه یک رابطه بینا متنی با متون قبل از خود به ویژه قرآن کریم دارد. یعنی این متن برای اتکا به خلق اثر داستانی به داستان قرآنی ناقه صالح اشاره میکند و یا داستان ماه زده که ماجرای کشتی نوح است. این سبک همانند همتای خود در آمریکای لاتین از واقعیت شروع میشود و ناگهان شما را در دام چیزهایی غیرواقع قرار میدهد. البته نباید فکر کنیم که این سبک تنها مورد استفاده غرب و آمریکای لاتین بوده بلکه هرکس با توجه به منابع خودش آن را تحصیل کرده است. قیصری با توجه به کتاب مقدس این کار را کرده و ممکن است نویسنده دیگری براساس متن دیگری به این تجربه دست بزند.
رئالیسم اعجازی و فلسفه اسلامی
همچنین در این نشست حجتالاسلام والمسلمین جهان دیگر سخنران این مراسم نیز در اظهارتی مفهوم رئالیزم را برگرفته از نگرشهای اساسی انسانی و متعلق به ذات او برآمده دانست و گفت: تفکر آشنایی در یونان استان تا چایی رفت که به این سوال رسید که آیا در مقابل وجود عینی، ذهن را هم میتوان دید و یا خیر و سوال کرد که عینیت مطلق صحیح است و یا ذهنیت را هم میتوان در نظر داشت و بعد از آن اعلام داشت که هنر روایتی است از عالم حقیقت و در کنارش ذات و خلاقیت نیز مطرح میشود.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: رئالیسم در ادبیات به معنی تمایل ساخت و ساختار به سوی واقعیتگرایی غیرقابل تردید و بدون توجه به خیر و شر. یک نویسنده اهل ایدهآلیسم داستان را پدیدهای میداند که توسط وی خلق میشد، اما یک نویسنده رئال میگوید من در داستان تنها از واقعیت گزارشی دادهام.
وی ادامه داد: هنرمند در مقام خلق یک اثر ادبی نگاهی عمومی به دنیا دارد و از آن برداشت ذاتی میکند. این ذات برای او تاثیر پذیرفته از عالم خارج است و بعد از این تاثیر و کشف یک ذات حقیقی از جهان است که سعی میکند با استفاده از خلاقیت آن را به نمایش بگذارد.
وی هچنین در تشریح عبارت رئالیزم اعجازی نیز گفت: رئالیزم جادویی و یا به تعبیر دوستان رئالیزم اعجازی برای بیان و حل مشکلات غیرطبیعی انسانی به کار میرود که سایر گونههای ادبیات رئال از بیان آن ناتوان ماندهاند اما این شیوه از بیان در ماهیت خود با فلسفه اسلامی در تضاد است و باید برای آن فکری کرد.
نظر شما