اين شاعر در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب درترسيم و تشريح وضعيت كنوني شعر ، افزود : براي درك وضعيت فعلي شعر و فهميدن اين كه چه حال و روزي دارد ، بدون اين كه به گذشته برگرديم، بايد گذشته ي شعر را به حال بياوريم . سابقه ي شعر فقط درزمان حال و با توجه به دستاوردهاي زباني امروز شعر، خواندني ست ، دانش و آگاهي اكنون خود را درخواندن سابقه شعر، نمي توانيم فراموش كنيم و سابقه شعر جهان را هم نمي توانيم از خاطر ببريم .
محمد آزرم تصريح كرد : قرار نيست شعرامروز، تكرار يا ادامه يك جهت خاص ، يك شعر خاص يا يك ديدگاه خاص و البته قبلي و تجربه شده باشد. دليل اين مساله هم مي تواند اين باشد كه هيچ جهت و مسيرخاصي براي شعرامروزنمي توانيم قائل باشيم . شعر شاعران بيش از ما، به فرض ، " نيما يوشيج " يا " شاملو" يا " فرخزاد " هرگز راهي براي ادامه دادن و به جايي رسيدن نيست. جاي اين شعرها همين جايي است كه هستند. تكاملشان هم در همين است و كاملتر نمي شوند.
وي در ادامه ياد آور شد : البته مفهوم آنچه مي گويم " گسست " شعر امروز از شعر پيش از خود نيست . چرا كه وقتي جهت و مسير خاصي وجود نداشته باشد ، مفهوم " گسست " هم نامفهوم مي شود. شعري كه من مي نويسم ممكن است مسيري را در فضاهاي زباني انتخاب كرده باشد كه بسياري از راه هاي رفته شعر و بسياري از تجربه هاي انجام شده شعر را ازعرض قطع كند و با هر يك از اين شعرها صرفا نقاط مشتركي داشته باشد ؛ اما مسير و جهت آن چيز ديگري باشد، كه هست ؛ چطور رفتن اش هم ازاين مسير منحصر به فرد، شبيه هيچ رفتن ديگري نيست. پس سعي من اين است كه هر كدام از شعرهايم، فراترازتقابل دوتايي پيوست / گسست قرار بگيرند. وقتي شعرازتفاوت ها سر در آورد و آنها را بشناسد، به دام تقابل ها هم نمي افتد.
محمد آزرم : شعري كه هر روز بر فرض هزاران نفر آن را روخواني كنند يا حتي ازحفظ بخوانند اما افق معنايي جديدي پديد نياورد و توان پنهان مانده اي در زبان را آزاد نكند ، در واقع خوانده نشده است . |
اين شاعر كه دستي نيز در " نقد شعر " دارد ، خاطرنشان ساخت : گاه با افرادي مواجه مي شوم كه ظاهرا عليه مفهوم " مانايي " قيام كرده اند ، اعتقادي به آن ندارند كه اشكالي هم ندارد ، ولي چون خيلي قطعي و متعين به اين مفهوم مي كنند ، فكر مي كنند بايد شعر يا قصه يا هر اثر هنري ديگري به محض توليد شدن، مصرف شود و تمام شود. اين نگاه ازتوليد به مصرفي و بعد نابود شدن اثر كه از ثبت شدن فرار مي كند ، مورد تاييد من نيست .
محمد آزرم ، شاعر و منتقد جوان ادبيات ، در ادامه گفت : اين گروه دو مشكل عمده دارند ، يكي اين كه انرژي و زماني براي شعر يا اثرهنري خود نمي گذارند ، چون بلافاصله بايد نابود شود، دوم اين كه از تكنولوژي هم به نوعي فرار مي كنند، ازتكنولوژي اي كه توان ثبت آنها را در همان مدت زمان خيلي كوتاه ، دارند. تكنولوژي مي تواند خيلي راحت " نامانايي " و ثبت نشدن را پس بزند و ناديده بگيرد و كاري كند كه باز هم مخاطب احتمالي و متكثر در زمان ها و مكان هاي مختلف توان خوانش شعر يا اثر هنري را داشته باشد و سازنده شكل هاي آني آن باشد.
نظر شما