۱۰ خرداد ۱۳۸۴، ۷:۵۵

/ با قلم هاي جوان / - 3

محمد آزرم : شعري كه توان پنهان مانده در زبان را آزاد نكند ، ماندگار نمي شود

محمد آزرم - شاعر ، گفت : در شعر ، يك جهت خاص و مسير مشخص و هدف معين هيچ وقت وجود نداشته و چون از اين به بعد هم وجود نخواهد داشت ، " ادامه " در آن - مفهومي كه بعضي ها تصور تكامل را هم به آن اضافه مي كنند - حرف بي ربطي است .

 

اين شاعر در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب درترسيم و تشريح  وضعيت كنوني شعر ، افزود :  براي درك وضعيت فعلي شعر و فهميدن اين كه چه حال و روزي دارد ،  بدون اين كه به گذشته برگرديم، بايد گذشته ي شعر را به حال بياوريم . سابقه ي شعر فقط درزمان حال و با توجه به دستاوردهاي زباني امروز شعر، خواندني ست ، دانش و آگاهي اكنون خود را درخواندن سابقه شعر،  نمي توانيم فراموش كنيم و سابقه شعر جهان را هم نمي توانيم از خاطر ببريم .


محمد آزرم تصريح كرد :  قرار نيست شعرامروز،  تكرار يا ادامه يك جهت خاص ، يك شعر خاص يا يك ديدگاه خاص و البته قبلي و تجربه شده باشد.  دليل اين مساله هم مي تواند اين باشد كه هيچ جهت و مسيرخاصي براي شعرامروزنمي توانيم قائل باشيم . شعر شاعران بيش از ما،  به فرض ، " نيما يوشيج " يا " شاملو" يا " فرخزاد " هرگز راهي براي ادامه دادن و به جايي رسيدن نيست. جاي اين شعرها همين جايي است كه هستند. تكاملشان هم در همين است و كاملتر نمي شوند.


وي در ادامه ياد آور شد : البته مفهوم آنچه مي گويم " گسست " شعر امروز از شعر پيش از خود نيست . چرا كه وقتي جهت و مسير خاصي وجود نداشته باشد ،  مفهوم " گسست " هم نامفهوم مي شود. شعري كه من مي نويسم ممكن است مسيري را در فضاهاي زباني انتخاب كرده باشد كه بسياري از راه هاي رفته  شعر و بسياري از تجربه هاي انجام شده  شعر را ازعرض قطع كند و با هر يك از اين شعرها صرفا نقاط مشتركي داشته باشد ؛ اما مسير و جهت آن چيز ديگري باشد، كه هست ؛ چطور رفتن اش هم ازاين مسير منحصر به فرد،  شبيه هيچ رفتن ديگري نيست. پس سعي من اين است كه هر كدام از شعرهايم، فراترازتقابل دوتايي پيوست / گسست قرار بگيرند. وقتي شعرازتفاوت ها سر در آورد و آنها را بشناسد، به دام تقابل ها هم نمي افتد.


محمد آزرم  : شعري كه هر روز بر فرض هزاران نفر آن را روخواني كنند يا حتي ازحفظ بخوانند اما افق معنايي جديدي  پديد نياورد و توان پنهان مانده اي در زبان را آزاد نكند ،  در واقع خوانده نشده است .

محمد آزرم در خصوص ماندگاري يك " شعر " اظهارداشت :  ماندگاري يك شعر، مساله  قابل تعييني نيست ، خيلي هم نسبي است. از نظرمن شعري ماندگار است كه خوانده شود ، منظورم مطلقا روخواني نيست ،  بلكه يك خوانش انتقادي است كه بتواند افق هاي معنايي شعر را گسترش دهد . شعري كه هر روز بر فرض هزاران نفر آن را روخواني كنند يا حتي ازحفظ بخوانند اما هيچ افق معنايي جديدي  پديد نياورد و هيچ توان پنهان مانده اي در زبان را آزاد نكند، در واقع خوانده نشده است. از طرف ديگر شعري كه افراد معدودي با خوانشي انتقادي آن را خوانده اند، حتي با فاصله هاي زماني نسبتا زياد ، و هر كدام با خوانش خود بعدي به ابعاد آن اضافه كرده اند، افق هاي معنايي شعر را گسترده تر كرده اند ، چنين شعري با وجود تعداد كم مخاطبش ، از نظر من خوانده شده و از فرسودگي فاصله گرفته است . 


اين شاعر كه دستي نيز در " نقد شعر " دارد ، خاطرنشان ساخت :  گاه  با افرادي مواجه مي شوم كه ظاهرا عليه مفهوم " مانايي " قيام كرده اند ، اعتقادي به آن ندارند كه اشكالي هم ندارد ،  ولي چون خيلي قطعي و متعين به اين مفهوم مي كنند ، فكر مي كنند بايد شعر يا قصه يا هر اثر هنري ديگري به محض توليد شدن، مصرف شود و تمام شود. اين نگاه ازتوليد به مصرفي و بعد نابود شدن اثر كه از ثبت شدن فرار مي كند ، مورد تاييد من  نيست .


محمد آزرم ، شاعر و منتقد جوان ادبيات ،  در ادامه گفت :  اين گروه  دو مشكل عمده دارند ،  يكي اين كه انرژي و زماني براي شعر يا اثرهنري خود نمي گذارند ،  چون بلافاصله بايد نابود شود،  دوم اين كه از تكنولوژي هم به نوعي فرار مي كنند، ازتكنولوژي اي كه توان ثبت آنها را در همان مدت زمان خيلي كوتاه ،  دارند.  تكنولوژي مي تواند خيلي راحت " نامانايي " و ثبت نشدن را پس بزند و ناديده بگيرد و كاري كند كه باز هم مخاطب احتمالي و متكثر در زمان ها و مكان هاي مختلف توان خوانش شعر يا اثر هنري را داشته باشد و سازنده  شكل هاي آني آن باشد. 

کد خبر 189914

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha