۱۱ تیر ۱۳۸۴، ۱۳:۵۵

دولت ، فرهنگ مكتوب و تسهيلات قانونمند ( 14 )

مدير انجمن قلم ايران : مشاوران فرهنگي رئيس جمهور ، تا امروز از عرصه قلم نبوده اند / قلم و قلمدار در جايگاه واقعي خود نيستند / نويسنده متوقع كمك از دولت ، تكدي روشنفكرانه مي كند

مدير انجمن قلم ايران : مشاوران فرهنگي رئيس جمهور ، تا امروز از عرصه قلم نبوده اند / قلم و قلمدار در جايگاه واقعي خود نيستند / نويسنده متوقع كمك از دولت ، تكدي روشنفكرانه مي كند

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : محمد رضا سرشار - نويسنده ، منتقد ادبيات داستاني و مدير "انجمن قلم ايران "، گفت : يكي از انتظارات من از دولت آينده اين است كه غفلت هايي كه تا به حال به هر دليل موجه و يا غير موجه بر اين قشر زحمتكش و موثر و البته محروم روا داشته شده ، حتي المقدور و در حد امكانات دولت مرتفع شود .


مديرانجمن قلم ايران درگفت وگوبا خبرنگارفرهنگ وادب مهر، با بيان اين مطلب افزود : مميزي به خصوص درعرصه كتاب كودك و نوجوان واجب است براي اينكه آثار ويژه كودكان ونوجوانان ، بايستي داراي برخي ويژگيهاي خاص تربيتي باشد كه رعايت نكردن آنها دراثر، ممكن است زيانهاي جبران ناپذيري به روان و شخصيت كودك و نوجوان بزند ، اگرمميزي طبق قوانين مدون و معيارهاي مشخص توسط قانون باشد ، همه بايد آن را بپذيرند ، اما اگربنابرملاك سليقه شخصي مديران و مميزان قراربگيرد ، اينجاست كه به طورطبيعي كاربسيارغلط و ناپسندي است و بايد هركسي با هر وسيله قانوني با آن مبارزه كند ، زيراهيچ دليلي وجود ندارد كه يك مدير و يا يك مميز،  شعور و برداشتش بالاترازشخص نويسنده باشد.

اين نويسنده درخصوص پاسداشت نويسنده وحرمت قلم گفت : ما پيروان مكتبي هستيم كه اين افتخار را دارد كه اولين آياتي كه برپيامبر ما نازل شده به قلم واهميت و جايگاه آن اشاره شده است و خداوند جزء نعمت هاي بزرگي كه به بشرعطا كرده ، آموزش با قلم را ذكرفرموده است . 

سرشار : اين كه تا چه حد توانسته ايم اين شان و جايگاه بلند قلم و نويسندگي را كه خداوند به ما تذكرداده ، درعمل پياده كرده و درجامعه خودمان آن را عملي سازيم ، جاي بحث دارد  .

محمد رضا سرشار( رضا رهگذر) ياد آورشد : فكرمي كنم ما جزء متمدن ترين امت ها درجهان به لحاظ فكري باشيم ، اما اين كه تا چه حد توانسته ايم اين شان و جايگاه بلند قلم و نويسندگي را كه خداوند به ما تذكرداده ، درعمل پياده كرده و درجامعه خودمان آن را عملي سازيم ، جاي بحث دارد ، البته بعد ازانقلاب اسلامي ، شان وجايگاه قلم و نويسندگي مثل خيلي ازشاخه هاي ديگري ارتقاء پيدا كرد اما واقعيت امراين است كه قلم و صاحبان قلم هنوز به شان واقعي مورد انتظارشان نرسيده اند.

قصه گوي ظهر جمعه راديواضافه كرد : متاسفانه وجود گرفتاريهاي اجتماعي و سياسي و دشمنان خارجي و مسائل متعدد اقتصادي در ساليان بعد از پيروزي انقلاب ، باعث شد كه دولتمردان ما نتوانند قلم و قلمدار را در جايگاه واقعي خود بنشانند، گرچه درزبان و بيان ازاين گروه  ، تجليل بسيارمي شود ، اما درمرحله عمل مي بينيم كه واقعا نويسندگان و اهل قلم درجامعه ما شان اجتماعي نسبتا پاييني دارند . به عنوان مثال وقتي ازيك كودك و يا نوجوان درجامعه امروز سوال مي شود كه در آينده چه كاره مي شويد؟ كمتر ديده مي شود كه آنها حرفي ازتمايل به شاعر، نويسنده و انديشمند شدن به ميان بياورند ، همين ملاك كافي است كه نشان دهد ما آنقدركه بايد به نويسنده احترام بگذاريم و او را برصدر بنشانيم تا الگويي براي كودك و نوجوان ما باشد ، نكرده ايم!

مشكلات نويسنده ما اين است كه وقتي مي نويسند ، ناشري براي چاپ پيدا نمي كنند ،  وقتي ناشر پيدا شد و كتاب به چاپ رسيد ، اثربه خوبي توزيع و معرفي نمي شود .

رضا رهگذرتصريح كرد : جامعه فرهنگي و كتابخوان ما بايد بداند كه هيچ لذتي براي يك نويسنده ، ارزشمندتر از آفرينش ادبي نيست و عمده ترين خواسته نويسنده اين است كه اثرخلق شده وي خوانده و به جامعه معرفي شود ، اين بزرگترين اجربراي يك نويسنده است . به طور طبيعي وقتي اثري به جامعه معرفي مي شود ومورد استقبال قرارمي گيرد ، طبعا تبعات مثبت مادي درحد محدودي نيزبراي نويسنده خواهد داشت. مشكلات نويسنده ما اين است كه وقتي مي نويسند ، ناشري براي چاپ پيدا نمي كنند ،  وقتي ناشر پيدا شد و كتاب به چاپ رسيد ، اثربه خوبي توزيع و معرفي نمي شود ؛ به طوري كه دربسياري ازشهرستانهاي نزديك تهران هم ازچاپ اين كتاب مطلع نمي شوند ! درصورتي كه نويسندگان درميان شاغلان رشته هاي هنري به انديشه نزديكترند.

اين نويسنده و منتقد ادبيات داستاني اظهارداشت : دولت بايد درساختن مملكت ازآراء وانديشه هاي اين گروه (نويسندگان) دررشته هايي كه تخصص دارند، استفاده كند و به عنوان مثال ، درمجالس آنها را برصدربنشاند ، مثلا درمجلسي كه براي تجليل ازآثار برتربرگزارمي شود ، رديف اول را اغلب سياستمردان، روحانيون و نظاميان پر مي كنند و نويسندگان دررديف هاي عقب ترقرارمي گيرند ، يكي ازنمادهاي حرمت نويسنده همين است .

نويسنده اي كه چشمش به دست دولت باشد ، شان اجتماعي خود را پايين آورده است ، نويسنده بايد از دولت بخواهد كه تسهيلات لازم را براي چاپ ، توزيع ومعرفي اثراوبه جامعه فراهم كند ، نه چيزديگري .

سرشار ياد آور شد : نويسنده بايد اين تفكررا از ذهن خود بيرون كند كه ازدولت انتظارات مادي داشته باشد واگربدين گونه بيانديشيد ، به نظرمن با يك فرد متكدي تفاوتي نمي كند ، منتهي تنها فرقي كه دارد اين است كه چنين نويسنده اي تكدي گري روشنفكرانه مي كند و ديگران به شكل عوامانه به اين كار ، تن مي دهند ، نويسنده اي كه چشمش به دست دولت باشد ، شان اجتماعي خود را پايين آورده است ، نويسنده بايد از دولت بخواهد كه تسهيلات لازم را براي چاپ ، توزيع ومعرفي اثراوبه جامعه فراهم كند ، نه چيزديگري ،  به نظرمن متاسفانه وزارت ارشاد كه متولي امر كتاب و نشر در كشور است در سالهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ، عمده حمايت خود را متوجه ناشران كرده و ازاين طريق عده زيادي ناشر تازه به دوران رسيده با حداقل زحمت به همه امكانات مادي و رفاهي در اسرع وقت ، دست يافته اند  ودرعوض نويسندگان ، به خصوص طي ساليان اخيركه شمارگان كتاب پايين آمده ، روزبه روز ازنوشتن دلسرد ترشده اند ، زيرا احساس كرده اند نمي توانند ازاين طريق زندگي خود را بگذرانند.


مدير انجمن قلم ايران گفت : اگر قراراست حمايتي درعرصه نشرصورت بگيرد ، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي بايد اين حمايتها را بي واسطه متوجه نويسندگان كند ،  يعني دست ازحمايت ناشران بردارد وهمان حمايت را به شخص نويسنده معطوف سازد ، آن وقت خواهد ديد كه چه تحول مثبتي درعرصه نگارش پديد خواهد آمد و نويسندگان ، چقدر نوشتن را جدي ترخواهند گرفت.

نويسنده " آنجا كه خانه ام نيست " خاطرنشان ساخت : درخصوص جهاني شدن ادبيات و كتابهايمان بايد گفت كه ازدولت آينده ، انتظارات بسياري داريم . ما تقريبا در همه كشورهاي جهان سفارتخانه داريم و درهمه آنها اشخاصي به عنوان رايزن فرهنگي وجود دارند ، متاسفانه بر اساس اطلاعاتي كه به ما مي رسد درطول ساليان بعد ازانقلاب ، بسياري از رايزن هاي فرهنگي ما نه از روي ضابطه ، بلكه بر اساس " رابطه " انتخاب و اعزام شده اند . اين افراد معمولا فاقد تفكرو ذهنيت فرهنگي هستند ،  نه خودشان اهل مطالعه اند و نه علاقه اي به گسترش ادبيات و آثارايراني دركشورهاي ديگر دارند ، نامبردگان ازجايي نيز درقبال كوتاهي و تقصيرهايشان ، مورد مواخذه قرار نمي گيرند ، حتي من شنيده ايم كه بعضي ازاينها تا چند سال پيش عمدتا درخارج ازكشور ادامه تحصيل مي دادند و اين مساله به عنوان يك پوشش شغلي بود ، تا بتوانند زندگي خود را بچرخانند ، حتي بعضي از آنها به كارهاي تجاري مي پرداختند !

سردبير ماهنامه " سروش نوجوان " افزود : اولين انتظارازدولت آينده اين است كه براي اعزام رايزن هاي فرهنگي با مشاوره با اهالي قلم ، معيارهايي علمي وضع كنند و دراعزام اين افراد از تشكلهاي رسمي و مدني كه دراين زمينه وجود دارد مثل " انجمن قلم ايران " حتما مشاوره بگيرند ، يكي ازوظايف خيلي معمولي اين افراد ( رايزنهاي فرهنگي ) بايد اين باشد كه به معرفي آثارمكتوب و كتابهاي ارزشمند ايراني درجهان كمك كنند ، راه هايي بيابند كه آثارارزشمند ما بتواند دركشورهايي كه محل خدمت آنهاست به زبانهاي ديگر ترجمه و منتشر شود ، اين مساله اي است كه تا به حال به آن پرداخته نشده است . ضمن اين كه علاوه بر راه هاي معمول ، گسترش صنعت رايانه و تشكيل سايت هاي كتاب ، راهي كم هزينه وساده در اختيار دولت قرار داده است . 

وي افزود: در سايت هاي جهاني كتاب ، كتابهاي ارزشمند بايد به زبانهاي مختلف معرفي شود و تسهيلاتي براي مترجمان كه دركشورهاي مختلف آمادگي خودشان را براي ترجمه آثاراعلام مي كنند ، فراهم گردد وبدين طريق راهي براي انتقال و ترويج انديشه انقلاب و اسلام و فرهنگ ايراني در سطح جهان باز خواهد شد ، وگرنه اگر بخواهيم منتظر باشيم كه كسي به سراغ ما بيايد و كتاب ما را بخواند و ترجمه كند و در كشور خود منتشر كند ، انتظاري عبث و بي نتيجه است .

بسياري از رايزن هاي فرهنگي ما نه از روي ضابطه ، بلكه بر اساس " رابطه " انتخاب و اعزام شده اند . اين افراد معمولا فاقد تفكرو ذهنيت فرهنگي هستند .

اين نويسنده در پاسخ به اين پرسش كه برآيند اصلي تغيير رئيس جمهور در حوزه فرهنگ ، هنر و انديشه چيست ، گفت : طبعا وقتي مردم به شخص جديدي با انديشه هاي متفاوت راي مي دهند ، انتظاردارند در تمام اركان قوه مجريه ، تحولات مثبتي پديد آيد . يعني اگر بنا بود همان وضع سابق ادامه پيدا كند پس به همان انديشه راي مي دادند ، منتهي معناي تحول و تغييراين نيست كه هركاري دولتمردان گذشته انجام داده اند ، غلط و بي فايده بوده است و همه آنها بايد متوقف  شود و كارهاي متفاوت از نو آغازگردد . طبعا قسمت عمده اي ازكارهايي كه ازگذشته شروع شده ، مثبت و خوب بوده و بايد ادامه يابد تا به نتيجه برسد و گرنه سرمايه هاي مصرف شده تلف خواهد شد ، اضافه برآن ، طرح هايي نيزهست كه فايده لازم را ندارد و بايد كنار گذاشته شود ، مضاف بر آن بايد طرح هاي نو در جهت ايجاد رونق و شكوفايي فرهنگي ارائه گردد ، لازمه تحقق اين امر ، اين است كه كساني كه درراس مسووليت هاي فرهنگي قراردارند ، بايد در اين زمينه ها صاحب تجربه نظري وعملي باشند و بتوانند مشكلات را شناسايي كنند .

محمدرضا سرشارمتذكر شد: رييس جمهور منتخب بايد تيمي قوي ازمشاورين فرهنگي داشته باشد ، در حالي كه تا به حال مرسوم بوده كه هر رئيس جمهوري ، يك مشاورفرهنگي داشته باشد ، آن يك شخص هم براساس آنچه تا به امروزديده ايم ، افراد شاخصي لااقل ازعرصه قلم  نبوده اند ، رئيس جمهور بهتر است به جاي يك مشاور فرهنگي ، تيمي فرهنگي در اختيارداشته باشد و سعي كند اين افراد به معناي واقعي كلمه " زبده " و مورد قبول اهالي قلم باشند. به نظرمن اين مهمترين قدم است ،  زيرا رييس جمهوربه شخصه آنقدرگرفتاركارهاي اجرايي و متنوع ومختلف است كه نمي تواند به طور خاص روي مساله فرهنگ متمركز شود.

سرشار درپايان به مهر گفت : براي بخشهاي فرهنگي كه تحت نظارت دولت است ، بايد افرادي درنظرگرفته شوند كه ضمن برخورداري از اشراف لازم ، درد فرهنگ را نيز داشته باشند ، افرادي كه صرفا مي خواهند وزيرباشند وعضو كابينه برايشان فرقي نمي كند كه وزيرارشاد شوند يا وزير پست وتلگراف ويا وزيراطلاعات باشند ، درهرصورت افراد مناسبي براي عرصه فرهنگ نيستند . انتخاب وزيرارشاد داراي شرايط لازم ، خيلي ازمشكلات را حل مي كند ، چون به طور طبيعي اوهم معاونين اهل را براي خودش انتخاب مي كند وهمچنين ازمدير كل هاي شاخص دراين امور استفاده مي كند و خود به خود ، اين امرشكل صحيح و قوام يافته پيدا خواهد كرد.

کد خبر 201920

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha