یکی از نعمت هایی که خداوند متعال به انسان داده "عقل" است که از آن به رسول درون یاد شده است. شكوفايي و طراوت عقل باعث گسترش فهم و درك و روشني تشخيص انسان مي شود. بركات بيكران عقل سبب رسالت سنگيني نسبت به اين تحفه بي همتاي الهي است و بزرگان دینی در این باره فرموده اند: حقوق و تكاليف انسان همدوش يكديگر است، بهره بردن از خرد با خدمت رساني و انجام وظيفه الهي نسبت به آن مهيا مي شود.
نوراني نگه داشتن چراغ عقل در صحن زندگي نیازمند سپردن فرماندهي وجود خود به آن، جلوگيري از خاموشي آن با توفان هاي شهوات و هوس ها و طلب ارشاد و راهنمايي از عقل در تمامي مراحل زندگي است.
تقوا و پرهيزگاري در زندگي
خداوند در سوره فرقان آیه 29 می فرماید: "ان تتقواالله يجعل لكم فرقانا". "فرقان" يا نيروي فهم و تشخيص حق و باطل و خير و شر، رهاورد نوراني تقوا و پرهيز از گناه در عرصه هاي زندگي است. عصيان و طغيان ظلم به خود، خلق خدا يا حدود الهي است و اين ظلم باعث ظلمت رواق وجود، به ويژه دل و ديده انسان مي شود، به گونه اي كه تشخيص راه از بيراه و درك سراب از آب براي او دشوار و گاه محال مي شود، زيرا نوري براي شناسايي و بينايي خويش همراه ندارد.
يكي از مهمترين خواست ها و در خواست ها از خداوند مهربان قوه فهم و درك است تا علاوه بر عقل و خرد، علم و دانش، تجربه و كارآزمودگي، پندپذيري و پرهيزگاري، لطف الهي در اين جلوه نمايان شود و شهد دلنشين شادكامي و سر بلندي در عرصه هاي مختلف زندگي را نصيب انسان مي سازد.
بهره بردن هر چه بيشتر از دانش و آگاهي
شخصيت انسان در آينه "انديشه" او پديدار مي شود و نوع انديشه ما گفتار و رفتارمان را ترسيم مي سازد. انديشه هاي بزرگ مايه شكوهمندي و پيروزي مي شود و انديشه هاي خوب از روح پاك و تابناك بيرون مي تراود. آنچه انديشه هاي ما را بلند و بالنده و رفتارمان را درست و پاينده مي سازد، نور علم و دانش و روشنايي بصيرت و بينش است. بي دليل نيست كه بسياري بر اين باورند كه ما همان گونه زندگي مي كنيم كه مي انديشيم.
شيوه انديشه افراد است كه از آنان برده و غلام يا فرمانده و فرمانروا مي سازد. يكي از بهترين عوامل فهم و تشخيص و بالا بردن درك و دريافت، افزايش آگاهي و دانش در زندگي است. اين گام مبارك شخصيت انسان را توسعه بخشيده و نگاه او را عظمت مي دهد، به گونه اي كه درهاي زندگي را به روي انسان گشوده، او را پشتيباني كرده و بهترين حس و حال را عطا مي كند تا هرگز در خود نماند.
استفاده از تجربيات خود و ديگران
آشنايي با تاريخ گذشتگان و زندگاني بزرگان باعث صيقل روح و جلاي وجود مي شود و حقيقت زندگي را در برابر ديدگان مجسم مي نمايد تا راه رفته و شكست خورده آنان را ما نپيماييم. در همین باره امام علي (ع) می فرماید: خردمند كسي است كه تجربه ها او را موعظه مي كند. همچنین امام صادق (ع) می فرماید: در كارهاي خود در اموري كه دين اقتضا مي كند با كساني مشورت كن كه داراي ويژگي والا باشند: عقل و خرد، علم و دانش، تجربه و كارآزمودگي، خلوص و يكرنگي، تقوا و پرهيزگاري.
بهره بردن از موعظه هاي جهان هستي
"موعظه" توصيه اي خالصانه و دلسوزانه نسبت به اطاعت و بندگي، توجه به جلوه هاي غفلت و سردرگمي، هشدار به فريب هاي زر و زيور زندگي است تا جاذبه شهوات و شيريني لذات انسان را از اصول و مهمات حيات غافل نكند و سراب را به جاي آب در نگاه او نمايان نسازد. موعظه سخني است كه با قلب انسان ارتباط دارد تا علاوه بر وظيفه عقلاني در انجام وظايف، تكليف عاطفي يا شوق قلبي نيز يار و مددكار شود و بيم برآمده از موعظه با اميد به زندگي درهم مي آميزد و نوعي تعادل يعني حالت بين خوف و رجا را به انسان ببخشد و در پرتو آن عاقبت به خيري كه همان سعادت انسان است رهاورد موعظه پذيري است.
از اين رو "موعظه" در كنار"حكمت" يا سخن خردمندانه قرار مي گيرد و يكي از راه هاي دعوت به سوي هدايت معرفي مي شود، چنان كه خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام(ص) امر می کند: با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به شيوه هايي كه بهتر است مجادله نما.
نظر شما