۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۳۰

«پیشگفتاری بر حقوق اسلامی» منتشر شد

«پیشگفتاری بر حقوق اسلامی» منتشر شد

وائل بن حلاق در کتاب «An Introduction to Islamic Law، پیشگفتاری بر حقوق اسلامی»، فرایند شکل گیری حقوق اسلامی را در ارتباط میان شریعت و دولت اسلامی بررسی نموده است

به گزارش خبرگزاری مهر، «وائل بن حلاق» در کتاب «پیشگفتاری بر حقوق اسلامی» بر این باور است که پس از دهه نخست تاریخ اسلام  تنی چند از مسلمانان آغاز به ارائه مشاوره درباره مسائل شرعی و آیینی زندگی مسلمانان نمودند. در واقع حقوق اسلامی در سایه سار سنت پیامبر اسلام (ص) و تفسیر نخستین محققان مسلمان شکل گرفته است. فرایندی که در طول هزار سال به پدیدار گشتن مکاتب متعدد فقهی انجامیده است.

به گفته او با در نظر داشتن این واقعیت که در طول تاریخ اسلام دولت و شریعت جدای از یکدیگر نبوده اند ما می توان تنوع مکاتب فقهی در جغرافیای جهان اسلام را شرح دهیم. بنا به گفته وی دولت اسلامی بنابر شرایط اجتماعی، جغرافیایی و سیاسی به توسعه و تکامل پونه ویژه ای از حقوق اسلامی در هر دوره تاریخی یاری رسانده است.

نویسنده کتاب را در دو بخش اصلی ارائه نموده است: در بخش نخست توصیفی از شریعت و چگونگی شکل گیری و تکامل فقه و حقوق اسلامی ارائه گردیده است و در بخش دوم فهرستی از اصول حقوقی مسلمانان در گستره جغرافیایی جهان اسلام مطرح گردیده است.

حلاق در بخش نخست که آن را با عنوان «سنت و تداوم» نگاشته است، به مباحث ذیل پرداخته است: معنای شریعت، مکاتب حقوقی، شریعت اجتماعی و مفهوم عدالت در حکومت پیش از مدرن.

بخش آغازین کتاب «پیشگفتاری بر حقوق اسلامی» دربردارنده مطالبی است که به مبحث «حقوق اسلامی در محیط بکر ماقبل مدرن» اختصاص داده شده است. در مطالب این مبحث مکاتب فقهی اهل سنت نیز بررسی گردیده است. در واقع نویسنده در این مبحث با رویکرد تاریخی به شرح سیستم حقوق اسلامی پرداخته است و در عین حال در صدد است نشان دهد که حقوق اسلامی به چه شکل سیستم های حقوقی معاصر در جوامع اسلامی را تحت تاثیر قرار داه است.

حلاق همچنین در بخش نخست به نقشهای متنوع فقهای مسلمان در طول تاریخ اشاره نمود و در این باره توضیح داده است که فقها به چه شکل در انواع تحولات اجتماعی، علمی، مذهبی، سیاسی و توسعه حقوق اسلامی در کشورهای اسلامی مهم و تأثیرگذار بوده اند و دارای نقشهای مختلفی در جوامع اسلامی بوده اند.

همانطور که پیشتر آمد بخش نخست کتاب که مراحل آغازین شکل گیری حقوق اسلامی را در برگرفته است به بحث از حقوق اسلامی در سرزمین اصلی آن پرداخته است. به باور نویسنده تا پیش از دوران استعمار حقوق اسلامی از نوعی یک دستی در قواعد خود در مناطق جغرافیایی مختلف برخوردار بود اما این یک دستی پس از رویارویی با مدرنیته درگیر چالشهای جدیدی گردیده است، چالشهایی که ادامه خود را در تحولات جهان اسلام و جنبشهای اسلامی بازنمایانده است.

بخش دوم اثر با عنوان «مدرنیته و گسست» دربردارنده مباحثی از این دست است: استعمار در جهان اسلام و شریعت، جامعه و شریعت، مدرنیزاسیون در عصر دولتهای ملی، علمای اسلام و جوامع غیر اسلامی و جایگاه شریعت در حال و آینده.

نویسنده در این بخش اظهار داشته است که مطالعه و بررسی حقوق اسلامی در دوره مدرنیته از زوایای مختلفی می تواند جذاب باشد. در در ادامه یادآور گردیده است که قواعد سنتی اسلام که وی از آن به شریعت یاد نموده است به صورت مجموعه ای متنوع از آموزه های سنتی در درون ساختارهای نهادی دولت ـ ملت مدرن نمایان گشته است.

نویسنده اذعان می دارد که نهادهای مدرن از کشورهای غربی اقتباس گردیده اند و قوانین اساسی خود نمونه ای از این اقتباسهاست به باور وی این تحولات پرسشهای اساسی در مورد مسائل قانونی، اختیارات قانونی و توسعه نهادی در نظام حقوقی جهان اسلام ایجاد نموده است.

همچنین در بخش دوم اثر حقوق خانواده، حقوق تجارت و حقوق عمومی در کشورهای اسلامی ازجمله مصر و تونس بررسی گردیده است. در ادامه استعمار و نقش آن در کشور های اسلامی ازجمله هند، اندونزی، عثمانی، مصر، ایران و الجزایر بررسی گردیده است. در این مبحث نویسنده تلاش می کند چرایی نگرش منفی مسلمانان به عصر مدرن را با توجه به تجربه استعمار توضیح دهد.

نویسنده در بخش دوم در کنار بررسی منابع حقوق اسلامی یعنی قرآن، سنت، اجماع و قیاس به بررسی مفاهیم مندرج در حقوق اسلامی که به حقوق عمومی مرتبط هستند پرداخته مفاهیمی همچون منافع عموی، استصلاح و مصلحت و قانونگذاری.

وی در بررسی جامعه و شریعت به مطالعه و بررسی تعامل پیشین و کنونی میان حقوق و جامعه پرداخته است. موضوع اصلی این قسمت از بخش دوم اثر مطالعه اخلاق به مثابه امری واسط میان حقوق، جامعه و مذهب است. ناگفته پیداست که بررسی اخلاق در درون گفتمان حقوق اسلامی از اهمیت و جذابیت بسیاری برخوردار است.

به گفته نویسنده منشأ وحیانی حقوق اسلامی و نظم بر گرفته شده از کتاب و سنت نبوی در میان نهادهای جامعه اسلامی هر یک به نوبت خود می تواند مبنایی برای اخلاق در جامعه اسلامی تلقی گردند. این ادعا در حالی مطرح گشته است که به باور نویسنده اخلاق معاصر «اخلاق جایگزین» است، جایگزین اخلاق مرسوم پیشین، اخلاقی که تشخیص مرزهای آن از حقوق و مذهب امری بغرنج بوده است.

سرانجام باید گفت نویسنده به مطالعه شریعت به مثابه سیستم هنجارها و قواعد حقوقی نگریسته است. به باور وی شریعت و ارزشهای آن تجویزکننده راه زندگی و در عین حال دارای قواعدی بسیار نرم و انعطاف پذیر است و این تعریف از شریعت با شناختی که از شریعت در عصر مدرن پدید آمده است در تضاد است، شناختی که شریعت را وابسته به متنی دقیق، ثابت و الزام آور معرفی می کند. نویسنده این مهم را با انجام نوعی گاهشناسی از چگونگی پدید آمدن، پیشرفت و تحول حقوق اسلامی توضیح داده است.

کد خبر 2058896

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha