به گزارش خبرنگار مهر، یکی از محققان اردبیلی در پی مطالعات خود متوجه ابعاد جدیدی از منش و طریقت زندگی و عرفان شیخ صفی الدین شده که در ادامه زمینه نگارش کتابی با عنوان "زندگی و طریقت شیخ صفی الدین اردبیلی" را فراهم کرده است.
امیر رجبی معتقد است نقش و اهمیت شیخ در عرفان اسلامی قابل توجه بوده، اما سایه سیاسی حکومت صفوی مانع از شناخت درست آن است.
پای صحبت این محقق نشستیم تا نتایج تحقیقات خود را در آستانه چاپ کتابش به صورت مختصر برایمان بازگو کند.
تفاوت طریقت شیخ صفی الدین با سایر طرق عرفان اسلامی در چیست؟
ویژگی شاخص عرفان شیخ در کارکرد اجتماعی آن است بطوریکه با وجود انتصاب طریقت سهروردی به شیخ صفی الدین می توان زمینه های ترکیب آن با کارکردهای اجتماعی و مردمی را مشاهده کرد. یکی از ایرادات وارد به تصوف، خاصیت فرد گرایی، انزواطلبی و ضد اجتماعی بودن آن است و این در حالی است که این موضوع در منش شیخ کاملا واژگون می شود.
آیا منابع تاریخی نسبت به این موضوع اشاراتی داشته اند؟
متاسفانه کتب چاپ شده در خصوص شیخ صفی الدین به نسبت سایر عرفا اندک است و تنها منبع دست اول که دستاویز نگارش سایر منابع هم بوده، کتاب "صفه الصفا" نوشته ابن بزاز اردبیلی در سالهای 858 یا 859 هجری است که خود از مریدان شیخ بود و به دستور پسر شیخ صدر الدین موسی این کتاب را تحریر کرد.
کتب دیگر شامل "تذکره شیخ صفی الدین" نوشته نشاطی شیرازی و "قارا" نوشته صدیق به نوعی برگردان صفه الصفا محسوب می شود.
آیا کارکرد اجتماعی طریقت شیخ به معنی مردمی بودن منش دینی وی بود؟
بله دقیقا به همین معنی است. شیخ همزمان با حمله مغول و حکومت ایلخانان به عنوان فردی سرشناس در موضوع عرفان شهرت یافته بود و به دلیل ارج گذاری حاکمان مغول به افراد سرشناس که احترم و تقدس ویژه در بین مردم دارند، این حرمت در خصوص شیخ صفی نیز رعایت شد و شیخ به واسطه موقعیت پیش آمده از قدرت معنوی خود در دربار ایلخانیان به نفع مردم استفاده می کرد.
این موضوع موجب شد که در برهه هایی به شیخ تهمت قدرت طلبی و ورود به سیاست زده شود که نتایج کردار شیخ نادرست بودن این قضاوت را اثبات می کند.
مطابق با روایات تاریخی در دیدار شیخ با مردم مراغه، شیخ صفی احترام ویژه ای به امرای مغول قائل می شود که نتیجه آن اعتراض مردم از این رفتار شیخ است. در این خصوص توضیح دهید.
در این دیدار که جمعی از مردم مراغه با خوانین به دیدار شیخ می روند، مردم تصمیم می گیرند برای سنجش کردار و درستی ادعای شیخ در دفاع از حقوق مردم وی را امتحان کنند. به همین دلیل منتظر میزان توجه و ارج گذاری شیخ بین خود و خوانین می مانند. شیخ حرمت بیشتری به خوانین گذاشته و جایگاه ویژه ای برای آنها قائل می شود اما پس از اعتراض مردمی می گوید جان و مال شما مردم در دست این افراد است و بی احترامی من به آنها تهدیدی برای جان و مال شما محسوب می شود.
آیا شیخ صفی الدین در حل اختلافات سیاسی نیز دخالت داشته است؟
این مورد به کرات در احوال شیخ مشاهده می شود بطوریکه با برقراری ارتباط با حاکمان زمینه حل اختلافات سیاسی و حتی رفع جور و ظلم از مردم را فراهم می کرد. در مقاطعی از تاریخ در فاصله 700 تا 735 هجری حتی لباس زره می پوشد تا در جنگهای داخلی شرکت کند. باید تاکید کرد شیخ صفی الدین اسحاق اردبیلی علاوه بر اینکه صوفی و زاهد است، شخصیت برجسته و تاثیرگذار سیاسی- اجتماعی نیز دارد.
دامنه نفوذ شیخ در ایران تا چه حد گسترده است؟
از جمله علمای هم عصر شیخ، شیخ علاءالدوله سمنانی است که با وجود اختلافات مابین طرفداران این دو عارف، هر دو به احترام از یکدیگر یاد می کردند. در زمان حیات شیخ به دلیل ارتباط وی با حاکمان سیاسی این شخصیت از سوی طرفداران شیخ علاءالدوله متهم به قدرت و شهرت طلبی می شود که شیخ علاء الدوله با این طرز فکر مقابله می کند. با این وجود بررسی آمار مریدان شیخ نشان می دهد شهرت و آوازه شیخ نه تنها در همه جای ایران گسترده بود بلکه به ممالک دیگر به ویژه ترکیه نیز کشیده شد.
با وجود اینکه در صفه الصفا به اغراق این شهرت تا چین و مصر عنوان شده اما به اعتراف غیاث الدین وزیر دربار ایلخانی که همزمان با شیخ می زیست تعداد مریدان به کمینه 100 هزار نفر بوده است.
در بین مریدان شخصیتهای مطرح سیاسی اجتماعی مشاهده می شود؟
مریدان شیخ در دو دسته کلی مریدان عمومی و خاص قرار می گیرند. مریدان عمومی تمامی افرادی هستند که به نزد شیخ آمده توبه می کردند و ذکر و آداب شرعی آموخته به کسب و زندگی عادی برمی گشتند. در بین این افراد از تمامی اقشار بازاری، درس خوانده، سیاسی و... می توان مشاهده کرد. اما مریدان خاص کار و کسب را ترک کرده در "زاویه" ساکن می شدند تا پس از طی مراحل عرفانی و چله نشینی به خرقه و مقام خلیفگی دست یابند.
بسیاری از امرا و خوانین ایلخانی از جمله الجایتو، ابو سعید ایلخان، وزیر اعظم خواجه رشید الدین فضل الله و پسرش خواجه غیاث الدین و حتی جمعی از زنان دربار ایلخانی از جمله مریدان شیخ محسوب می شوند.
ناصر الدین شیرازی، قاضی جلال الدین ارزجانی و علی چلبی آماسه ای (ترکیه)، عزالدین مراغی، پهلوان محمد طوسی، پیر جمال الدین ارومی، سید قطب الدین مرتضی اصفهانی و مولانا محمد خرقانی (خراسان) از دیگر شاگردان شیخ در زمان حیات وی هستند.
ارتباط شیخ با مریدان عمومی پس از یکبار دیدار قطع می شد؟
عموما مریدان شیخ در طول سال یکبار برای آوردن تبرک و دریافت ذکر به اردبیل می آمدند و دو یا سه روز به خلوت می نشستند، روزه می گرفتند و با کسی ارتباط نمی گرفتند تا خلوص یافته و دوباره بازگردند.
گاهی پیش می آمده که هزاران نفر برای خلوت نشینی به زاویه شیخ مراجعه می کردند بطوریکه محل مدفن فعلی شیخ، خانقاه وی بود که برخلاف وصیت اش که در غریبان دفن شود، پس از مرگش خانقاه را تخریب کرده و به جای آن محل مدفن فعلی به دستور نوادگانش ساخته شد.
روایت است که با وجود اینکه برای روزه داران خلوت نشین برای هر یک فقط یک قرص نان برای افطار داده می شد اما در آن زمان از کثرت تعداد نزدیک به پنج هزار دینار هزینه می شده است.
شیخ هدایای مریدان را وقف خانقاه کرده و مجددا برای مردم ندار و چله نشینان هزینه می کرد.
سرنوشت مریدان خاص شیخ چه بود؟
مریدان خاص شیخ پس از اینکه به مقام خلیفگی نایل می شدند از سوی شیخ به عنوان نماینده و جانشین وی برای تبلیغ شریعت و رفع مشکلات عموم مردم به مناطق دیگر اعزام می شدند. نمونه آن خواجه افضل الدین سهروردی در سراب و خواجه عزالدین مراغی است که وظیفه داشتند مشکلات مردم را داوری کنند، تلقین ذکر کرده و سلوک دینی را ترویج دهند.
شیخ زاهد گیلانی چه نقشی در شکل گیری منش ویژه دینی شیخ صفی داشت؟
شیخ صفی الدین ابوالفتح اسحاق اردبیلی (735-650هجری) پس از آنکه سالها به دنبال مراد معنوی خود جستجو کرد با مراجعه به عرفای ساکن در کوه سبلان پاسخ سوالات معنوی خود را نیافت. چند سال بعد به پیشنهاد اطرافیان به نزد شیخ نجیب الدین علی بن بزغوش عازم شیراز شد و پس از دو سال اقامت در شیراز باز در دریافت پاسخ سوالات خود اظهار رضایت نداشته و به توصیه یکی از عرفا به نزد شیخ زاهد گیلانی می رود.
روایت است که در هنگام بازگشت از شیراز برای خداحافظی نزد سعدی شیرازی می رود و سعدی نسخه خطی از دیوان خود به شیخ هدیه می کند. شیخ پاسخ می دهد"آنقدر از دیوان خدا دارم که پروای دیوان تو ندارم" که استعاره از قرآن است.
شیخ پس از چهار سال جستجو شیخ زاهد گیلانی را یافته و سوالات را طرح می کند تا قصه شمس و مولانا بار دیگر برای یک مرید و مراد تکرار شود. برخی محققان معتقدند شمس تبریزی استاد شیخ زاهد بوده است و با توجه به تلفیق تصوف و زهد در عرفان سهروردی این مهم دور از انتظار نیست.
شیخ صفی الدین اردبیلی با وجود اینکه از جمله آخرین قله های سترگ عرفان اسلامی محسوب می شود به دلیل توجه ویژه به احوالات عموم مردم و دوری از تصوف فردگرا به عنوان یکی از تاثیرگذارترین عرفای جهان اسلام است که آوازه آن فراموش شدنی نیست.
گفتگو: ونوس بهنود
نظر شما