" مايكل بي "
به گزارش خبر نگار سينمايي " مهر" ، فيلم " جزيره " با سايرفيلمهاي " مايكل بي " تفاوت بسياري دارد. " جزيره" فيلمي هوشمندانه است كه ازنظرسبك كارگرداني شباهت بسياري به فيلمهاي " جورج لوكاس " دارد اين درحاليست كه سايرفيلمهاي اين كارگردان ازجمله " آرماگدون" ، " پرل هاربر" و" پسران بد دو" درگونه سينمايي اكشن جاي مي گرفتند وكمترمي شد عناصرسينماي هوشمندانه را دراين آثارمورد بررسي قرارداد.
" جزيره " رويدادهاي سال 2050 را درمحوريت دارد كه درپي يك بلاي جهاني ، افراد برجاي مانده درمحيطي ايزوله وكنترل شده به حيات خود ادامه مي دهند . همه مردم اميد دارند كه روزي ازاين محيط خارج شده وبه سرزميني آزاد وبهشتي كه " جزيره " ناميده مي شود بروند . يكي ازمردان به نام " لينكولن سيكس اكو" با بازي " ايوان مك گريگور " درصدد كشف حقايق مربوط به جزيره برمي آيد و به همراه دوستش، از محيط ايزوله مي گريزد. گفت و گوي "مايكل بي" در مورد فيلم اخيرش در پي مي آيد :
اين اثر نخستين فيلم شماست كه بدون نام " جري بروكهايمر" در مقام تهيه كننده ساخته شده وعلاوه براين شاهد همكاريتان با شركت فيلمسازي دريم وركز است . اين تجربه برايتان چگونه بود وارتباط شما درحال حاضربا بروكهايمر چگونه است ؟
"بروكهايمر"يكي ازدوستان نزديك من است ودلم برايش تنگ شده است . اما من به استوديويي رفتم كه با پنج نفرازجمله استيون اسپيلبرگ ، والتر پاركز ، لوري مك دونالد وآدام گودمن آشنا شدم . ازآن پس نقش اين افراد را درشكل گيري فيلمهاي اين استوديو دريافتم . بسياري ازاستوديوها نمي دانند كه چگونه بايد فيلم بسازند اما دريم وركزاستوديوي خوبي است وتهيه كننده هاي آن حمايت لازم را ازيك فيلمنامه خوب به عمل مي آورند. آنها به من آزادي عمل لازم را دادند ومن ازاين موضوع بسيارلذت مي بردم.
زمانيكه استيون اسپيلبرگ من را به استوديويش دعوت كرد وفيلمنامه را مورد بررسي قرارداديم خبربه گوش بروكهايمررسيد واوبا من تماس گرفت . به محض اينكه صدايم را شنيد گفت :" شنيده ام كه به يك تهيه كننده ديگرقول همكاري داده اي " به اوگفتم كه همه چيزدرحد يك مذاكره است واو درجواب گفت :" خواستم بداني كه فيلمنامه ات را تصويب كرده ايم."
به وضوح ازصدايش مشخص بود كه خشمگين است، اما من تنها مي توانم به گفتن اين نكته بسنده كنم كه بي ترديد درآينده اي نزديك همكاري ام با او را ادامه مي دهم.
" مايكل بي " درپشت صحنه فيلم " جزيره "
دراين فيلم به موضوعات ملموسي چون اختلاف طبقاتي ، تحقيقات سلولي، شبيه سازي انسان و.. پرداختيد. مي توانيد درمورد اين موضوعات كمي صحبت كنيد؟
آنچه كه مد نظرداشتم اين بود كه مخاطبان به اين سوژه ها فكركنند وبا خود بگويند كه اگرتكثيروشبيه سازي انسان ممكن بود آيا به اين مسئله تن مي د ادند. من ترديدي ندارم كه اگراين امرامكان پذيربود بسياري ازافراد خودخواه تمايل داشتند كه انساني شبيه خود را بوجود آورند . به نظرمن موضوعي كه دراين فيلم آمده يك سوژه جهاني است.تمامي مردم تمايل به زندگي طولاني و بقا دارند، اما سوالي كه مطرح مي شود اين است كه تا كجا مي توان پيش رفت . من نمي خواستم تنها درباره تحقيقات سلولي اظهارنظركنم . مطالعات بسياري را با محوريت اين موضوع انجام دادم وبا محققان بسياري كه برروي سلولها مطالعه مي كردند ملاقات كردم . باورآنها مبني براينكه با كشت سلولي مي توانند بيماريها را درمان كنند براي من شگفت انگيز بو،د اما دراين فيلم خواستم بابي را براي گفتگوي بيشترپيرامون اين موضوع باز كنم.
به نظرمي رسد ، علاقه بسياري به آثار دهه 70 داريد چرا كه پذيرفتيد درمقام تهيه كننده فيلم " قتل هاي زنجيره اي تگزاس " ظاهر شويد، اين درحالي است كه اين فيلم نيز شباهت بسياري به فيلم فرار لوگان دارد ؟ تا چه ميزان اين امرمد نظرتان بوده است؟
من گرايش خاصي نسبت به فيلمهاي دهه 70 ندارم. فيلمهايي كه برشمرديد آثاري هستند كه علاقه بسياري به آنها داشتم وتمايل داشتم كه با فرصت دادن به كارگردانهاي جوان امكان ساخت آنها را فراهم كنم . تصور من اين است كه اين آثارفيلمهاي خوبي هستند كه براي نسل جوان جذابيت بسياري دارند، ازهمين رومي توان آنها را بازسازي كرد.
گهگاه به نظرمي رسد كه دراين فيلم تصميم به خلق نماهايي داريد كه شباهت بسياري به فيلم " جنگهاي ستاره اي " دارند .آيا يكي ازدلايلي كه ازحضور" ايوان مك گريگور" دراين اثراستفاده كرديد درهمين امرخلاصه نمي شود؟
نخستين بارمن مك گريگوررا درنيويورك ملاقات كردم واولين سوالي كه او از من پرسيد، اين بود كه آيا مي خواهي فيلمي را بسازي كه تكيه بسياري به پرده آبي دارد؟ من درپاسخ به اوگفتم كه تمايل دارم بيشترصحنه هاي فيلم واقعي و زنده باشند. ما مدت زمان دو روز را صرف فيلمبرداري صحنه هايي كرديم كه وابسته به پرده آبي بودند و بايد بگويم كه مك گريگور توانايي خاصي درايفاي نقش در برابر پرده آبي دارد . بايد بگويم كه اينگونه بازي بسياردشوارست، چرا كه انرژي بسياري ازهنرپيشه مي گيرد.
" ايوان مك گريگور " درنمايي ازفيلم " جزيره "
زمانيكه اقدام به ساخت چنين فيلم اكشني مي كنيد چگونه مي توانيد انرژيتان را درطول ساخت پروژه تقسيم كنيد؟
ازآن كارگردانهايي نيستم كه درخودروي شخصيشان مي نشينند. بلكه درتمام مدت شكل گيري يك پروژه حضوردارم وانرژي خلاقانه ام را نيزازاين راه بدست مي آورم. همواره چهل و پنج دقيقه زودترازعوامل فيلم سرصحنه حاضرمي شوم، چرا كه دوست ندارم عوامل از راه برسند و تازه صبحانه شان را بخورند. زمانيكه به آنجا مي رسم دوست دارم فيلمبرداري را زودترآغاز كنم و اين انرژي را در تمام روز حفظ مي كنم . سرعت به من كمك مي كند كه تعامل بيشتري با هنرپيشگان داشته باشم .اما درمورد فيلمهاي اكشن بايد بگويم كه نيازبه انرژي بيشتري ازسوي كارگردان دارد چرا كه دراين صورت كارگردان نمي تواند حس مورد نظرش را به هنرپيشگان منتقل كند.
دليل اينكه فيلمهايتان را به سرعت فيلمبرداري مي كنيد نيزدراين امرخلاصه مي شود ؟
بله هراسناك ترين بخش مربوط به كار من درهمين امرخلاصه مي شود. به هنگام فيلمبرداري نمي دانم چه تعدادي ازعوامل دردل دعا مي كنند كه امروز كسي جانش را ازدست ندهد . شما به عنوان يك كارگردان همواره بايد به مسائل اين چنيني توجه كنيد چرا كه هرروز امكان آسيب ديدن عواملتان وجود دارد .
براي ارتقاي كارتان تا چه ميزان تلاش مي كنيد؟
زمانيكه بحث به فيلمهاي اكشن بازمي گردد همواره خود را با يك مبارزه طلبي بزرگ مواجه مي بينم. ازاينكه درابتداي خط مشي هنري ام نتوانستم درگونه سينمايي اكشن فعاليت كنم بسيارناراحت هستم . ازتغييري كه دركارنامه ام بوجود آمده بسيارخوشحال هستم و ازموفقيتهاي پس ازآن، خوشحال تر.همواره با خود فكرمي كنم آيا مخاطب ازمشاهده اين فيلم خسته مي شود؟ چرا كه نسل جوان تمايل به مشاهده فيلمهايي دارند كه ازضرب آهنگ تندتري برخوردارند . درمورد فيلم " جزيره " مي توانم بگويم كه فصل آغازين فيلم را دوست خواهند داشت.
نظر شما