اکبر صحرایی، نویسنده تقدیر شده در جایزه ادبی جلالآل احمد در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به مجموعه سهجلدی منتشر شده از خود با عنوان «دار و دسته دارعلی» اظهار داشت: شنیدهام که برخی میگویند این اثر با توجه به شکل روایت آن داستان نیست. من این موضوع را نمیپذیرم. مارکز هم درباره رمان صد سال تنهایی خود گفته بود که همه این کتاب ساخته ذهن و تخیل او نبوده است و بسیاری از بخشهای آن را از قصههایی که مادربزرگش گفته بود، برداشته است. من هم در «دار و دسته دار علی« همین کار را انجام دادهام؛ یعنی بخشی از واقعیت را برای پرداخت داستانی مورد استفاده قرار دادهام.
وی افزود: هر داستانی به هر شکل انعکاس یک واقعیت بیرونی است. دوستانی که میگویند داستان میبایست تخیل محض باشد به طور قطع با همه واقعیت آشنایی ندارند.
صحرایی ادامه داد: جنگ تحمیلی در کشور ما اتفاقی بود که اگر تمام دنیا را نیز بگردیم مانند آن تکرار نشده و طبیعی است که تا این جنگ توسط فردی دیده نمیشد، نمیتوان انتظار خلق داستانی درباره آن را توسط وی داشت. جنگ ما اگر 100 سال هم از آن زمان بگذرد، برای روایت و داستان شدن حرف دارد و الان نیز پس از گذشت زمانی مشخص از آن تازه میتوان دربارهاش حرف زد و داستان به معنی واقعی نوشت.
این نویسنده با اشاره به ساختار خاطرهگوی کتابش اظهار داشت: من متن این سهجلد را خاطره محض نمیدانم. خاطرات منبع نگارش این کتاب با تغییراتی اساسی تبدیل به متنی شدند که شما الان میخوانید. من این سه مجلد را در یک نگاه کلی نه خاطره که یک رمان میدانم. رمانی که خط روایی مشترک آن پیوند یک عشق آسمانی و زمینی است و در این میان نام دار علی به عنوان شخصیت محوری تنها یک اسم است که در این کتاب باقی مانده است.
نویسنده تقدیرشده در جایزه ادبی جلالآل احمد در پاسخ به این سئوال که آیا زبان طنز منجر به کممایه شدن محتوا و تاثیرگذاری آن نمیشود نیز گفت: ادبیات جنگ ما الان مخاطبی جز بچههای مذهبی و حزباللهی ندارد و کمتر فردی جز این افراد به آن توجه میکنند. داستانهای جنگی امروزه هم برای ما چیزی جز خاطرات و حوادثی پر از کشتار تعریف نشده است. به نظر من طنز میتواند خلاء موجود درباره این داستانها را پر کند و خوانندگانی حرفهایتر و حتی روشنفکر را به آن بیفزاید.
صحرایی ادامه داد: آنچه دفاع مقدس را از جنگ جدا میکرد، شوخی طبعی موجود در بطن آن بود و به نظر من پررنگ کردن همین مسئله باعث میشود میان این گونه ادبی و مخاطبانش نوعی آشتی به وجود آید. البته من باور دارم که کار طنز لودگی نیست و در این مجموعه هم سعی کردم چنین کارکردی به طنز ندهم و از آن به عنوان عامل پیونددهنده برای جذب مخاطبان بیشتر استفاده کنم.
وی تاکید کرد: برای نوشتن «دار و دسته دار علی» هر آنچه از متون طنز ایران و جهان در دسترس بود را مطالعه کردم و همه تلاشم را به کار بردم تا زبانی خلق شود تا مخاطب ادبیات دفاع مقدس با آن به نوعی آشتی کند و بسیار راحت آن را بخواند. این کار به واقع حاصل بازخورد مثبتی بود که مخاطبان کتاب «خمپاره خوابآلود» به من دادند و مرا متوجه گیرایی زبان طنز برای روایت از دفاع مقدس کردند. باور من این است که اگر به اندازه یکصدم کاری که روی تاریخ شفاهی جنگ انجام شده، روی ادبیات طنز دفاع مقدس کار کنیم میتوانیم شاهد تحولی بزرگ در این ادبیات باشیم.
صحرایی در پایان گفت: این مجموعه مجلدات چهارم و پنجمی هم خواهد داشت که فعلا در دست تالیف است.
نظر شما