۱۴ مرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۲۰

روزه نفس غير از روزه جسم است

روزه نفس غير از روزه جسم است

خبرگزاری مهر ـ گروه دین و اندیشه: روزه سرچشمه‌هاي حكمت را در دل مي جوشاند، وقتي كه حكمت بر دل حاكم شد، آن معرفت نوراني و روشن به وجود مي‌آيد. معرفت كه به وجود آمد، همان يقيني به وجود مي‌آيد كه حضرت ابراهيم از خداي متعال آن را مي خواست و در دعاهاي اين ماه مرتب درخواست شده است.

اهميت روزه و ره ­آورد عملي آن در ماه مبارك رمضان

 روزه كه از آن به عنوان تكليف الهي ياد مي كنيم، در حقيقت يك تشريف الهي است؛ يك نعمت خداست؛ يك فرصت بسيار ذي­ قيمت براي كساني است كه موفق مي­ شوند روزه بگيرند؛ البته سختي‌هايي هم دارد. همه كارهاي مبارك و مفيد، از سختي خالي نيست. بشر بدون تحمل سختي ها به جايي نمي رسد. اين مقدار سختي كه در تحمل روزه ­گيري وجود دارد، در مقابل آنچه كه از روزه عايد انسان مي شود، چيز كم و سرمايه اندكي است كه انسان مصرف مي كند و سود بسياري را مي ­برد.

 يك روايت از امام صادق(ع) است كه خطاب به "محمدبن مسلم" مي­ فرمايد: "يا محمد! اذا صمت فليصم سمعك و بصرك و لسانك و لحمك و دمك و جلدك و شعرك و بشرك" (المقنعه، ص310). امام صادق(ع) به اين يار و شاگرد نزديك خودشان مي­ فرمايند كه وقتي روزه مي­ گيري، بايد شنوايي تو روزه­ گير باشد، بينايي تو روزه بگيرد، زبان تو روزه بگيرد، گوشت و خون و پوست و موي و بشره تو روزه­ دار باشد؛ دروغ نگويي، انسانهاي مؤمن را دچار بلا نكني، دلهاي ساده را اغوا نكني، براي برادران مسلمان و جامعه اسلامي توطئه درست نكني، بدخواهي نكني، بددلي نكني، تهمت نزني، كم ­فروشي نكني، امانتداري كنید. انساني كه در ماه رمضان با كف­ن نفس خود، از خوردن و آشاميدن و مشتهيات نفساني و جنسي روزه مي ­گيرد، بايد زبان خود، چشم خود، گوش خود، و همه اعضا و جوارح خود را روزه­ دار بداند و خود را در محضر خداي متعال و دوري گزيده از گناهان بينگارد.

در يك روايتي ديگر مي ­فرمايد: "صوم النقس امساك الحواس الخمس عن سائر المائم" (غررالحكم" ح 5889)، از اميرالمؤمنين(ع) نقل شده است كه روزه نفس، غير از روزه جسم و روزه شكم است. روزه نفس انسان اين است كه همه حواس پنجگانه او از گناهان امساك كنند. "و خلو القلب من جميع اسلال الشر"؛ دل از همه موجبات و اسباب شر و فساد خالي شود، با خداي متعال و با بندگان خدا، دل را صفا و بي­ غل و غش كنيم. در اين جهت، روايات زيادي هست.

 اين ماه، ماه روزه است؛ ماه نزول قرآن و انس با قرآن است؛ ماه عبادت و دعا و مناجات است- كه دعا مغز و روح عبادت است- ماه استغفار و توبه و بازگشت از راههاي ناپسند نزد خداي متعال و رعايت تقواي الهي است؛ ماه جهاد است- كه در اين ماه مبارك، غزوه بدر در سال دوم هجرت، و فتح مكه در سال هشتم هجرت، و شروع غزوه خنين در همان سال اتفاق افتاده است- ماه جهاد با نفس و جهاد با شيطان و جهاد با دشمنان خداست؛ ماه آمادگي و ماه ذخيره تقواست؛ ماه صله رحم، صدق با برادران ديني، آشنايي با معارف، آشنايي و تدبر در قرآن، و خلاصه ذخيره كردن سرمايه حركت الهي در طول يك سال است. اميد است كه روزهاي گذشته را با عمل بر وفق مقتضيات اين ماه گذرانده باشيم و روزهاي آينده را بيشتر قدر بدانيم و در كار نفس خود، در مهامله با احكام الهي، در برخورد با مردم، در تدبر و ارتباط با قرآن و در تصميم و عزم بر مجاهدت با نفس، يك تصميم جدي و يك اقدام قاطع انجام بدهيم.

 ماه ضيافت الهي است، در اين ماه فقط مؤمنين و كساني كه اهل ورود در اين ضيافتند، بر سر سفره پروردگار منان و كريم مي ­نشينند. اين، غير از سفره عام كرم الهي است كه همه انسان ها، بلكه همه موجودات عالم از آن بهره­ مندند. اين، سفره خواص و ضيافت خاصان پروردگار است. بخشي از مسايل مهم مربوط به اين ماه در ذيل آيه شريفه سوره بقره و آيات بعد از آن ذكر شده است.

اولا مي­ فرمايد: "كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم". ما مي­دانيم كه نماز و زكات، مخصوص امت اسلام نبوده است. بلكه پيامبران قبل از رسول اكرم اسلام (ص) در صدر احكام خود، نماز و زكات را داشته ­اند."و اوساني بالصلوه و الزكوه ما دمت حيا" از قول حضرت عيسي(ع) است كه به مخاطبان خود مي ­فرمايد: خدا من را به نماز و زكات وصيت كرده است. از آيات ديگر قرآن هم اين معنا استفاده مي­ شود. آيه اول مي ­فرمايد: روزه هم مثل نماز و ركات، در شمار احكامي است كه مخصوص امت اسلام نيست بلكه امم سابق و پيامبران گذشته هم مأمور به روزه بوده ­اند.

روزه پلكاني به سمت تقوا

... در بناي زندگي معنوي انسان ها در هر زمان، همچنان كه نماز لازم است و اين نماز، رابطه معنوي ميان انسان و خداست، و همچنان كه زكات لازم است و اين زكات، تزكيه مالي انسان است، روزه هم واجب و ضروري است و اين يكي از پايه­ هاي اصلي تكامل انسان و تعالي معنوي اوست؛ وگرنه در طول زمان و با تغيير اديان مختلف، اين خط، ثابت و مستمر نمي ­ماند.

البته روزه، در اديان مختلف و زمان هاي گوناگون و به شكلهاي ديگر وجود دارد. اما گرسنگي كشيدن و اندرون را از طعام خالي داشتن و لب و زبان و دهان را در ساعات معيني بر روي تمتعات جسماني بستن، خصوصيتي است كه روزه اديان مختلف وجود دارد. پس، روزه يك ركن اساسي در تعالي معنوي و تكامل روحي و هدايت و تربيت انساني است.

بعد مي ­فرمايد: "لعلكم تتقون". يعني اين روزه، پلكاني به سمت تقوا و وسيله براي تأمين آن در وجود و دل و جان شماست. تقوا اين است كه انسان در همه اعمال و رفتار خود مراقب باشد كه آيا اين كار مطابق رضاي خدا و امر الهي است، يا نه. اين حالت مراقبت و پرهيز و برحذر بودن دايمي، اسمش تقواست. نقطه مقابل تقوا، غفلت و بي­ توجهي و حركت بدون بصيرت است. خدا، ناهوشياري مؤمن را در امور زندگي نمي­ پسندد. مؤمن بايد در همه امور زندگي، چشم باز و دل بيدار داشته باشد.

اگر ملتي يا فردي داراي تقوا بود، تمام خيرات دنيا و آخرت براي او جلب خواهد شد. فايده تقوا، فقط براي كسب رضاي پروردگار و نيل به بهشت الهي در قيامت نيست. فايده تقوا را انسان باتقوا در دنيا هم مي­­ بيند. جامعه ­اي كه باتقواست، جامعه ­اي كه راه خدا را با دقت انتخاب مي ­كند و با دقت نيز در آن راه حركت مي كند، از نعم الهي در دنيا هم برخوردار مي شود، عزت دنيوي هم به دست مي ­آورد و خدا علم و معرفت در امور دنيا هم به او مي دهد. جامعه­ اي كه در راه تقوا حركت مي كند، فضاي زندگي آن جامعه، فضاي سالم و محبت ­آميز و همراه با تعاون و همكاري بين آحاد جامعه است.

 تقوا، كليد خوشبختي دنيوي و آخروي است. بشريت گمراه كه از انواع سختيها و رنجهاي شخصي و اجتماعي مي ­نالد، چوب بي ­تقوايي و غفلت و بي­ توجهي و غرق شدن در منجلابي كه شهواتش براي او فراهم كرده است، مي خورد. جوامعي كه عقب افتاده ­اند، حالشان معلوم است. جوامع پيشرفته عالم هم، اگرچه از بعضي جهات خوشبختي­ هايي دارند- كه همان هم ناشي از هوشياري در بعضي از امور زندگي است، اما دچار خلأها و كمبودهاي مرگباري هستند كه نويسندگان و گويندگان و هنرمندان آنها، امروز با صد زبان آن را بيان مي­ كنند.

تقوا، وصيت اول و آخر پيامبران است. در سوره ­هاي مختلف قرآن مي ­خوانيد، اولين سخني كه انبياي الهي به مردم گفته ­اند، توصيه به تقوا بوده است. اگر تقوا باشد، هدايت الهي هم هست؛ و اگر تقوا نباشد، هدايت الهي هم به صورت كامل نصيب فرد و جامعه نمي شود. اين روزه، مقدمه تقواست.

خداوند در يك آيه ديگر از سوره جديد مي­ فرمايد: "يا ايها الذين امنوا اتقوا الله و امنوا برسوله يوتكم كفلين من رحمته و يجعل لكم نورا تمشون به"، تقوا موجب مي شود كه خداي متعال نوري را در قلب و زندگي و راه شما قرار بدهد، تا بتوانيد در پرتو آن نور حركت كنيد و راه زندگي را پيدا نماييد. بشر نمي ­تواند با سردرگمي حركت كند. بدون شناختن مقصد و هدف، حركت انساني ميسور نيست. اين نوري كه مي­ تواند هدف و سرمنزل و راه را به ما نشان بدهد، ناشي از تقوا و پرهيزگاري است. توصيه همه انبيا و اوليا به تقواست.

ماه رمضان را مغتنم بشمارند. اين روزها را با روزه­ داري، و اين شبها را با ذكر و دعا به سر ببريد، فصل دعا هم، همين ماه مبارك است. اگرچه هميشه انسان بايد با رشته دعا به خدا متصل باشد، اما آيه "و اذا سالك عبادي عني فاني قريب اجيب دعوه الذاع الذا دعان" در سوره بقره، در خلال همين آيات مباركه مربوط به روزه و ماه رمضان است. در وسط آيات روزه و ماه رمضان، اين آيه "و اذا سالك عبادي عني فاني قريب" آمده، كه همه انسانها و همه بندگان را به دعا و توجه سوق مي­ دهد و دعوت مي كند.

رابطه دعا، رابطه قلبي شما با خداست. دعا، يعني خواستن و خدا را خواندن. خواستن، يعني اميدواري. تا اميد نداشته باشيد، از خدا چيزي را درخواست نمي كنيد. انسان نااميد كه چيزي طلب نمي كند. پس، دعا يعني اميد، كه ملازم با اميد به اجابت است. اين اميد به اجابت، دلها را مشعل مي كند و منور نگه مي دارد. به بركت دعا، جامعه با نشاط و اهل حركت مي شود.  اين ماه، همچنين بهار قرآن است. انس با قرآن، معرفت اسلامي را در ذهن ما قوي­تر و عميق­تر مي كند.

اگر در  آيات قرآن تأمل بكنيم، اراده و استقامت ما قوي تر و بيشتر از اين خواهد شد. همين آيات قرآني است كه توانست در روزگاري، انسان‌هايي را تربيت كند كه با دنياي كفر و ظلمات بستيزند. همين معارف است كه ملت بزرگ ما را وادار كرد و مجهز نمود كه با دنياي مدرن مظلم جاهليت- جاهليت مدرن و جاهليت قرن بيستم- مقابله كند. اميدواريم كه ملت ما روز به روز به قرآن و حقايق قرآني نزديك‌تر بشوند.

روزه در كلام معصومين(ع)

مراحل روزه

سه مرحله براي روزه ذكر كرده اند؛ هر سه مرحله هم براي كساني كه اهل آن هستند، مفيد است. يك مرحله، همين مرحله عمومي روزه است؛ يعني پرهيز از خوردن و نوشيدن و ساير محرمات. اگر تنها محتواي روزه ما همين امساك باشد، اين منافع زيادي دارد. هم ما را مي ­آزمايد و هم به ما مي­ آموزد؛ هم درس هست، هم آزمايش براي زندگي است. تمرين و ورزش است؛ يك ورزش بسيار با اهميت­تر از ورزش جسماني در اين كار وجود دارد. رواياتي از ائمه(ع) وارد شده است كه به همين مرحله از روزه توجه دارد. يك روايت از امام صادق(ع) است كه مي­ فرمايد: "ليستوي به الغني و الفقير"(فضائل الشهرالثلائه، ص102) خداي متعال روزه را واجب كرده است، تا در اين ساعات و روزها، فقير و غني با يكديگر برابر شوند. انساني كه تهيدست و فقير است، نمي­ تواند در طول روز هرچه هوس كرد، بخرد و بخورد و بياشامد؛ اما آدم هاي غني، در طول روز، هرچه كه هوس مي­ كنند و هرچه كه مي خواهند، برايشان فراهم است. غني، حال فقير و گرسنگي فقير و تهيدستي او را از به دست آوردن چيزهايي كه مورد اشتهاي اوست، درك نمي كند؛ اما در روزي كه روزه مي­ گيرد، همه يكسانند و با اختيار خودشان، از مشتهيات نفساني محرومند. يك روايت ديگر از امام رضا(ع) نقل شده است كه به نكته ديگري اشاره دارد. مي­ فرمايد: "لكي يعرفوا الم الجوع و العطش و ستدالوا علي فقر الأخره"(علل الشرايع، ص270" در اين روايت، به تهيدستي و گرسنگي و تشنگي روز قيامت اشاره مي شود. در روز قيامت، يكي از ابتلائات انسان، تشنگي و گرسنگي است كه در آن حالت، انسان در مقابل مؤاخذه و سؤال و جواب الهي قرار مي گيرد. انسان بايد در گرسنگي و تشنگي روز ماه رمضان، به آن حالت روز قيامت توجه كند و به آن لحظه بسيار سخت و دشوار متنبه شود.

ديگري از اما رضا(ع) است كه به بعد ديگري از ابعاد روزه در همين مرحله گرسنگي و تشنگي كشيدن توجه مي كند. آن، اين است كه مي فرمايد: "صابرا علي ما اصابه من الجوع و العطش"(علل الشرايع). قدرت صبر به انسان داده مي شود كه بتواند گرسنگي و تشنگي را تحمل كند. انسان هاي نارپرورده- كساني كه معناي گرسنگي و تشنگي را نچشيده ­اند و نفهميده ­اند- قدرت صبر و تحمل هم ندارند؛ در بسياري از ميدانها، خيلي زود از پا درمی ­آيند و امتحان هاي گوناگون زندگي، آنها را درهم مي فشرد و له مي كند. انساني كه گرسنگي و تشنگي را چشيده است، معناي اينها را مي داند و در مقابل دشواري هايي كه از اين راه ممكن است پيش بيايد، قدرت تحمل دارد. ماه رمضان، اين قدرت تحمل و اين صبر را به همه مي دهد. يك روايت ديگر هم در همين زمينه عرض مي كنم كه آن هم از امام رضا عليه الصلاه والسلام است؛ گرچه شايد اين يكي، دو مورد، فقره ­هاي يك حديث باشد. "و رائضا لهم علي اداء ما كلفهم"(علل الشرايع، ص370)؛ يعني تحمل گرسنگي و تشنگي و اجتناب از مشتهيات نفساني در روز ماه رمضان، يک نوع رياضت است كه انسان را بر اداء تكاليف گوناگون زندگي قادر مي سازد. البته منظور، رياضت­هاي شرعي و رياضت­هاي الهي و رياضت­هاي اختياري است.

مرحله دوم روزه، پرهيز از گناه است؛ يعني نگاهداري گوش و چشم و زبان و دل- حتي طبق بعضي از روايات- نگاهداري بشره انسان، پوست بدن و موي بدن انسان از گناه. ... اجتناب از گناه، چيزي است كه مثل يك كوه در چشم انسان جلوه مي كند؛ اما با تصميم، مثل يك زمين هموار مي شود. در ماه رمضان، بهترين فرصت است كه همه اين را تمرين بكنند. روايت ديگري از فاطمه زهرا(س) نقل شده است كه فرمود: "ما يصئع الصائم بصيامه اذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه"(النوادر:22)؛ انسان از روزه چه بهره­ اي خواهد برد، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را از گناه باز ندارد؟

و ازجمله اين گناهان، گناهان زبان است؛ بدگويي و اهانت به ديگران است. از جمله اين گناهان، گناهان دل است؛ دشمني و كينه ديگران را در دل پروراندن است. بعضي از گناهان به معناي اصطلاح شرعي است؛ بعضي گناهان اخلاقي است؛ مراتب گوناگوني دارد.

مرحله سوم از روزه ­داري، پرهيز از هر چيزي است كه ذهن و ضمير انسان را از ياد خدا غافل كند. اين، آن مرحله بالاي روزه­ داري است كه در حديث آن طور كه وارد شده است، پيامبران به حضرت پروردگار (جلت عظمئه) عرض مي كند: "يا رب و ما ميراث الصوم"؛ دستاورد روزه چيست؟ ذات اقدس ربوبي فرمود: "الصوم يورث الحكمه و الحكمه تورث المعرفه و المعرقه تورث اليقين فاذا استيقن العبد لا يبالي كيف اصبح بصر ام بيسر"(بحارالانوار؛ ج77، ص27)؛ روزه سرچشمه­ هاي حكمت را در دل مي جوشاند، وقتي كه حكمت بر دل حاكم شد، آن معرفت نوراني و روشن به وجود مي­ آيد. معرفت كه به وجود آمد، همان يقيني به وجود مي­ آيد كه حضرت ابراهيم(ع) از خداي متعال آن را مي خواست و در دعاهاي اين ماه مرتب درخواست شده است.

وقتي كسي داراي يقين بود، همه دشواريهاي زندگي بر آن آسان مي شود و انسان شكست­ ناپذير از حوادث مي گردد. ببينيد چقدر اهميت دارد! اين انساني كه مي خواهد در مدت سالهاي عمر خود، يك راه تعالي و تكامل را بپيمايد، در مقابل مشكلات و حوادث زندگي و موانع راه، شكست­ناپذير مي شود. يقين، چنين حالتي به انسان مي دهد. اينها ناشي از روزه است. وقتي كه روزه ياد خدا را در دل زنده كرد و فروغ معرفت خدا را در دل به وجود آورد و دل را روشن نمود، اينها به دنبالش مي­آيد. هر چيزي كه انسان را از ياد خدا غافل كند، به روزه براي اين مرحله مضر است، خوشا به حال كساني كه مي توانند خود را به اين مرحله برسانند، البته ما بايد آرزو كنيم و از خدا بخواهيم و همت كنيم كه خودمان را به اين مرحله برسانيم.

حديث صحيح معتبر از پيغمبر اكرم(ص) اين است: "الصوم جنه من النار"؛ روزه، سپر آتش است. از طرق اهل سنت هم همين مضمون با الفاظ مختلف نقل شده است؛ ازجمله اين لفظ: "الصيام نه العبد المؤمن يوم القيامه كما يقي احدكم سلاحه في الدنيا"؛ همچنان كه شما در دنيا با سلاح و وسيله دفاعي خودتان از خود دفاع مي كنيد، در آخرت هم به وسيله روزه از خودتان در مقابل تعرض آتش دوزخ دفاع مي­ كنيد.

روزه، مظهر كف نفس

خصوصيت روزه چيست كه تعبير «جُنة من النار» درباره­ آن بيان شده است؟ خصوصيت روزه عبارت است از كف نفس. روزه، مظهر كف نفس است: «و نهي النفس عن الهوي». مظهر صبر در مقابل گنه و غلبه مشتهبات،‌ روزه است. لذا در روايات، ذيل آيه­ شريفه­ «واستعينوا بالصبر و الصلاه» صبر را به روزه تعبير كرده ­اند. روزه، مظهر گذشت از خواسته­ هاست.

_____________________

به کوشش: دکتر پریش کوششی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی

کد خبر 2108038

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha