به گزارش خبرگزاری مهر، در مورد چگونگي تبديل عمل دنيوي به ثواب يا عذاب اخروي سه نظريه عمده وجود دارد؛
اول) عذاب و نعمت ها در آخرت تجسم صورت اعمال به اضافه انگيزه ها و لوازم نفساني فاعل آن كارهاست؛ يعني برخي از عذاب ها از لوازم لاينفك عمل و عقيده و انگيزه هايي است كه آدمي را به ارتكاب گناه وادارمي كند.
طبق اين نظريه انسان در دنيا هر عملي را كه انجام مي دهد بدون ترديد مولود فرهنگ و انگيزه و نياتي است كه در جانش نقش بسته است. به فرموده قرآن در آیه 84 سوره اسراء: "كلّ يعمل علي شاكلته" یعنی هر انساني طبق نيات و تفكرات شكل يافته خود عمل مي كند. اساس كار انديشه و انگيزه است و عملي كه با انگيزه هاي پست حيواني و يا نيات و اهداف متعالي انجام مي گيرد تصويري در صفحه روان از خود باقي مي گذارد اگر اين عمل تكرار شد، تدريجا پرورش يافته و به شكل"ملكه راسخه" در مي آيد و در صحيفه جان انسان ماندگار مي شود و پس از مرگ تجسم عيني پيدا مي كند.
آياتی در تاييد اين نظريه آورده شده است. از جمله آيه 30 سوره آل عمران که مي فرمايد: روزي كه هر انساني آنچه را از عمل خير انجام داده مي يابد. آن كس كه عمل بدي انجام داده آرزو مي كند اي كاش بين او و عملش فاصله زيادي ايجاد مي شد. همچنین آيه 49 سوره كهف مي فرمايد: همه اعمال خود را حاضر مي بينند و پروردگارت به هيچ كس ستم نمي كند.
دوم) نظريه بعدی اين است كه هر عملي دو چهره دارد؛ يك چهره ظاهري و مشهود كه گاه در اين دنيا آميخته با لذت و رفاه و ثروت است، ولي چهره ديگري به عنوان صورت ملكوتي و باطني است كه در قيامت ظاهر مي شود.( "يوم تبلي السرائر" آيه 9 سوره طارق)
بنابر اين نظر روي ديگر عمل زشت، عذاب و آتش است كه در وضع كنوني ديده نمي شود به عبارت ديگر اعمال رذيله به تناسب صورتي كه دارند به شكل عذاب و يا نقمت مناسبي درآمده و ملازم انسان خواهند بود. قرآن كريم در آيه 10 سوره نساء می فرماید آنكه مال يتيم را به ظلم و تجاوز مي خورد تحقيقا آتش را به شكم خود منتقل مي سازد. صورت ملكوتي غارت مال يتيم، آتش است كه در رستاخيز نمايان مي گردد و در آيه شريفه 17 سوره مومن مي خوانيم: اليوم تجزي كل نفس بما كسبت؛ آن روز آدمي طبق مكتسبات و اعمال خود پاداش مي بينند.
جزا و كيفر از محدوده اعمال خارج نيست. نمي توان مفهوم ظاهري اين نوع آيات را با تقدير و تاويل منصرف كرد. آدمي در قيامت اثر نفساني اعمال زشت خود را كه سخت گزنده و گذرانده است مشاهده مي كند. تقدير جزا و يا صحيفه در اين گونه آيات بي مورد و مخالف با قواعد ادبي است. چنانچه در عالم برزخ نيز عمل به صورت جوان زيبا و يا حيوان و حشتناك درآمده و تا قيامت همراه انسان است.
سوم) نظريه سوم اعتقاد به تفصيل است. آيات و روايات نيز بر اين نظر دلالت دارد. طبق اين عقيده بعضي از اعمال و عقايد و تفكرات انسان به عذاب تبديل مي شود، ولي برخي از عذاب ها در حقيقت جزاي عمل انسان است. به قول مرحوم كمپاني ثواب و عقاب به دو صورت تحقق پيدا مي كند؛ يكي ثواب و عقابي كه از تبعات و آثار اعمال است و ديگر ثواب و عقابي كه ناشي از پاداش عمل و كيفر دهنده خارجي است. از اين رو منحصر ساختن اعمال به نوع اول برخلاف ظواهر قرآن و سنت است.
از روايات نيز همين مطلب استفاده مي شود با مرگ انسان تمام ارتباطات و تعلقات او با حيات دنيوي قطع مي شود،جز عمل انسان كه همچون سايه همراه اوست و گاهي كردار آدمي به صورت غل و زنجير به گردنش مي افتد.
در احاديث مي خوانيم گاهي يك ذكر و گفتار به صورت درختان سبز و خرم در بهشت برين خلق مي شود و براي ذاكر باقي است، مگر اين كه با عمل زشتي آنها را از بيخ و بن بر كند"حبط اعمال" و گاهي قول و عمل به شكل مار وكژدم حيوان درنده جلوه مي كند، و زماني عقيده و افكار و منحرف در قيامت به شكل آتش از اعماق دل شعله ور شده و به صورت ستون بلندي تمام و جود انسان را فرامي گيرد. (آيات 6 و 7 سوره همزه)
نظر شما