۱۶ مرداد ۱۳۹۲، ۱۴:۵۲

چگونه امراض نفس را معالجه کنیم/ "مرگ سفید" چیست

چگونه امراض نفس را معالجه کنیم/ "مرگ سفید" چیست

رياضت نوعي و رزش عملي و روحي است و بايد با اين ورزش و تمرين، بدن را از اسارت در دام لذايذ جسمي خارج نمود و روح را از آنچه نفس مي خواهد و به آن رغبت دارد بر حذر داشت.

براي هر دردي دارويي است، همانگونه كه براي امراض جسماني داروهايي است، براي بيماري هاي نفس هم داوهاي متنوعي است. اگر مريض نفساني بخواهد خود را درمان كند، راه مناسبي وجود دارد. البته مداواي امراض نفساني كار آساني نيست، اما به هر حال قابل معالجه است. در اين جا به اختصار به راه هاي كلي آن اشاره مي كنيم.

- راه اول براي درمان بيماري هاي نفس، مصاحبت با نيكان و دوري از بدان مي باشد. طبق قاعده "المجالسةُ موثرة" هم نشيني با هر انساني باعث همگوني با او مي شود. چنانكه اين نكته به تجربه ثابت شده و در مثل آمده است كه اگر اسب تازي با دراز گوشي هم غذا و هم سفره شوند، رنگشان همگون نگردد طبعشان همگون شود.

اگر دوست انسان افراد نیکوکار باشد، انسان با او كم كم همدل و هماهنگ مي شود و كم كم در فكر معالجه و درمان نفس خود مي افتد، مگر آنكه در اثر معاصي و گناهان، جنبه شقاوتش بسيار قوي شده باشد و ديگر قابل هدايت نباشد.

- راه دوم براي درمان نفس، رياضت كشيدن و با خواسته هاي نفس مخالفت نمودن و جهاد با نفس اماره است در قرآن كريم آيه مباركه 69 سوره عنكبوت مي فرمايد: هر كس در راه ما جهاد كند، او را به راه هاي خودمان هدايت مي كنيم و به تحقيق، خداوند با نيكوكاران است.

امام صادق(ع)مي فرمايد: خوش به حال بنده اي كه در راه خدا با نفس خود و خواسته خود جهاد كند. و نيز مي فرمايند: از تمايلات نفساني خود هراسان باشيد همان گونه كه از دشمنانتان هراسانيد. (اصول كافي/ج 2/ص 335)

رياضت بر چهار پايه متكي است،كه عبارتند از؛1.موت ابيض،2.موت اسود3.موت اخضر4.موت احمر. به عبارت روشن تر،مرگ يا اضطراري است و يا اختياري؛ مرگ اضطراري يا اجباري، عبارت است از سير طبيعي جبري از صلب پدران به رحم مادران و ازآن جا به منزلگه دنيا و از آن جا به عالم برزخ و از آن جا به قيامت و از آن جا به سراي ابدي بهشت نعمت ها يا آتش دوزخ.

شيخ بهايي مي فرمايد: مردم مسافراني هستند و شش منزلگه دارند.1.صلب پدر2.رحم مادر3.عالم دنيا 4.عالم قبر5.عالم قيامت 6.عالم آخرت. موت اختياري نيز چهار گونه است؛موت ابيض؛موت اسود؛موت اخضر؛موت احمر.

1.موت ابيض"مرگ سفيد"عبارت است ازگرسنگي و تشنگي را متحمل شدن؛چون گرسنگي و تشنگي قلب را روشن و منور مي كند و سيري شكم،قلب را تاريك مي سازد.يكي از اسرار و جوب روزه و استحباب روزه در اسلام اين است كه روزه قلب را منور و باطن را نوراني مي كند.

2.موت اسود "مرگ سياه"عبارت است از تحمل اذيت ها و شنيدن كلام تلخ از مردم،براي رضايت الهي؛يعني در راه خدا. تحمل اذيت و ملامت، گر چه در كام انسان ناخوشايند است، اما درون قلب انسان را روشن مي كند. به همين جهت امير مومنان علي(ع) مي فرمايد؛ از كنار شخصي پست مي گذشتم؛ مرا فحش مي داد و ناسزا مي گفت از آنجا رد شدم و با خود مي گفتم مقصودش من نيستم بلكه ديگري است.

3.موت اخضر "مرگ سبز" عبارت است ازهمان پوشيدن لباس و صله داري است كه بسيار بي ارزش و لي پاكيزه است.علي(ع) فرمود؛آن قدر لباس مخصوص خود را و صله زدم كه ديگر از و صله زننده آن شرم مي كنم.

4.موت احمر عبارت است ازآن مرگ سرخ همان جنگ با نفس اماره است كه جهاد اكبر ناميده شده و آن مرگي است كه جامع همه انواع ديگر مرگ است.اگر سالك راه حق و اهل رياضت،اين مراحل چهار گانه را كنار بگذارند،ديگر مرگ طبيعي جبري برايش آسان و از عمل شيرين تر مي شود.علي (ع) فرمود؛به خدا قسم علي به مرگ مانوس تر از كودك به پستان مادر است. (نهج البلاغه/خطبه 5)

 

کد خبر 2112035

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha