به گزارش خبرنگار مهر، آيت الله شيخ ابوالحسن شيرازي (مقدسي) ، در سال 1293 در كوهستان از توابع داراب استان فارس متولد شد. پدرش مهدي قلي خان از متنفذين محل بود. مقدمات دانش اندوزي را در داراي و اصطهبانات گذراند.
وي در شيراز سطوح عاليه و مقداري فلسفه آموخت ، سپس به مشهد آمد و مدتي از دروس اساتيد حوزه مشهد به ويژه دروس عميق و عالم پرور آيت الله ميرزا مهدي اصفهاني (ره) بهره گرفت. پس از مدتي رهسپار نجف شده و از محضر آيات عظام شيخ محمد حسين اصفهاني (كمپاني) ، ميرزا محمد حسين نائيني ، آقا ضياء عراقي و سيد عبدالهادي شيرازي ، استفاده كرد و موفق به دريافت اجازه اجتهاد از برخي آيات عظام شد
اين عالم رباني سپس به ايران بازگشته و دو سال در حوزه علميه قم در درس مرحوم آيت الله العظمي بروجردي شركت كرد . در سال 1340 به مشهد مراجعت كرد و به تدريس و تربيت طلاب فاضل مشغول شد.
وي همزمان با شروع نهضت اسلامي در ايران ايشان صادقانه در اين قيام مردمي شركت كرد . پس از پيروزي انقلاب ، از طرف امام خميني قدس سره به عنوان اولين امام جمعه شهر مقدس مشهد منصوب شد و در مجلس خبرگان قانون اساسي به عنوان نماينده مردم استان خراسان و دو دوره در خبرگان رهبري به عنوان اولين نماينده خراسان انتخاب گرديد .
اين عالم خدمتگزار همواره (قبل و بعد از انقلاب) براي رفع مشكلات مردم فراوان مي كوشيد. او با تأسيس چندين حمام عمومي، منبع آب آشاميدني، حسينيه، و مسجد، مدرسه، سدهاي خاكي، در خراسان و داراب و تأسيس چندين شهرك براي افراد كم درآمد ، آثار بسياري از خود برجاي گذاشت .
ايشان به كارهاي فرهنگي و علمي بسيار توجه داشت لذا ، از اين رو مدرسه عمليه "ولي عصر عجل الله تعالي فرجه" و مؤسسه "اسلام شناسي بانوان" را تأسيس كرد .
خاطره ای از مرد تقوی
فرزند مرحوم آيتالله شيرازي با اشاره به برخي ويژگي هاي منحصر به فد و كم نظير وي به خبرنگار مهر مي گويد: بحث تقوا مداري و عمل بودن ايشان نسبت به مسائل ديني براي همه كساني كه ايشان را از نزديك مي شناختند بسيار قابل توجه بود.
صديقه مقدسي با بيان اينكه تقوا ملكه وجود پدرم شده بود ابراز مي كند: پرهيز از گناه و مسائلي كه كم ترين نشانه عدم رضايت خداوند را داراست از خصوصيات بسيار مهم اخلاقي ايشان بود.
وي مي افزايد: پرهيز از هر گونه مسئله بيه آلود و تقوا هم در زندگي اجتماعي آيت الله شيرازي نمايان بود هم در زندگي شخصي ايشان و همه اينها مسائلي بود كه ما از نزديك شاهد آن بوديم.
مطالبه بر مبنای رضای خدا
فرزند اولين امام جمعه مشهد بعد از انقلاب بيان مي كند: مرحوم پدرم نه تنها مراقب رفتار و كردار خودشان بودند بلكه همواره مراقب رفتارهاي ريز ودرشت اعضاي خانواده نيز بودند تا مبادا خطايي از كسي سر بزند.
وي مي افزايد: ايشان همواره تاكيد داشتند كه اهالي خانه و فرزندانشان مطالبه اي خارج از رضايت خداوند از ايشان نداشته باشند و همانگونه كه به ديگران توجه مي كردند همان نگاه را به فرزندانشان داشتند.
مقدسي با اشاره به مراجعات مكرري كه به منظور پرداخت وجوهات شرعي به آيت الله شيرازي مي شده يادآور مي شود: مرحوم پدرم همواره مراقب بودند كاري صورت نپذيرد كه نارضايتي خداوند را بدنبال داشته باشد.
پسرم ؛ تو فرقی با طلاب دیگر نداری
وي سپس با اشاره به خاطره اي از برادر كوچكتر خانواده مي گويد: مهدي پسر كوچك خانواده روزي در مضيقه مالي شديدي قرار گرفته بود روزي نزد مرحوم آيت الله شيرازي رفته و تقاضاي افزايش شهريه مي كند كه مرحوم پدر به ايشان مي گويد: شما براي من فرقي با ديگر طلاب نداريد و من نمي توانيم بيش از اين شهريه به شما بپردازم.
مقدسي به نقل از برادرش بيان مي كند: آيت الله شيرازي پس از اينكه به صورت كامل حرف هاي پسر كوچكش را گوش مي كند و پاسخ منفي مي دهد با اصرار فرزندش مواجه مي شود .
وي مي افزايد: مهدي به من گفت: در وقتي با اصرار من مواجه شد اظهار كرد: مهدي جان به من رحم كن، من در فرداي قيامت پاسخي براي خداوند ندارم. و محمد مهدي پس از اين حرف ديگر مطلبي نمي گويد و يك درس عملي و بزرگ ديگر را فرا مي گيرد.
امانت الهی
فرزند آيت الله شيرازي با ذكر خاطره اي ديگر از مرحوم پدرش به نقل از برادرش محمد مهدي عنوان مي كند: روزي در موقعيتي قرار گرفته بوديم كه چيزي در منزل نداشتيم وقتي به پدر مراجعه كردم پدر به دسته پول هاي فراواني كه در اطرافش بود نگاهي كرد و بعد از اينكه مقداري از پول ها را دسته بندي و در گوشه اي گذاشت گفت: اينها امانت خداوند است و من نمي توانيم به اين پول ها دست بزنم .
صديقه مقدسي تاكيد مي كند: امانت الهي كه امروز در دست مسئولان ما قرار مي گيرد مسئوليت بسيار سنگيني را بر دوش آنها قرار مي دهدكه نگهداري از اين امانت كار بسيار دشوار و پر مسئوليتي است كه به حمد خدا مرحوم آيت الله شيرازي سر بلند از اين مسوئلت خارج شدند.
وي همچنين با اشاره به كارهاي مردمي بسياري كه مرحوم آيت الله شيرازي در زمان حياتشان انجام دادند مي گويد: مرحوم پدرم با كمك خيراني كه به ايشان اعتماد داشتند چندين شهرك ساخته و تحويل مستضعفان واقعي دادند و اين در حالي بود كه در همان زمان هيچكدام از فرزندان ايشان صاحب خانه نبودند و ايشان هرگز از اين موقعيت براي خود و فرزندانش سوء استفاده نكرد.
دختر بزرگ آيت الله شيرازي با اشاره به مبارزات وي در دوران قبل از انقلاب و در زماني كه خفقان زيادي در كشور حاكم بود عنوان مي كند: مرحوم شيرازي از ياران واقعي امام خميني بودند كه هيچگاه ايشان را تنها نگذاشتند.
حضور دختران در مسائل اجتماعی
وي مي افزايد: ايشان همچنين به تحصيل همه فرزندانشان از جمله فرزندان دخترشان علاقه مند بودند و با مهيا كردن شرايط تلاش داشتند تا فرزندان دخترشان هم بتوانند از تحصيلات عالي استفاده كنند هم اينكه در مسائل اجتماعي حضوري پر رنگ داشته باشند.
اين استاد برتر حوزه علميه خراسان رضوي به حضور گسترده آيت الله شيرازي در جبهه هاي جنگ اشاره كرده و تصريح مي كند: مرحوم آيت الله شيرازي علاوه بر اينكه مردم تقوا بودند در عمل و در كارهايي مانند حضوردر جبهه نيز خودشان قبل از ديگران پيشتاز بوده و فرزندان خودشان را نيز به اين كار ترغيب و تشويق مي كردند.
وي مي افزايد: يكي از پسران آيت الله شيرازي جانباز و يكي از نوه هاي ايشان شهيد شده اند و اين نبود مگر تاثيرات قوي ايمان ايشان كه همواره ايمان و عمل را در كنار هم قرار مي دادند.
صديقه مقدسي همچنين به ارادت ودوستي ويژه اي كه بين آيت لله بهجت و مرحوم آيت الله شيرازي وجود داشته اشاره مي كند و مي گويد: هر دوي اين عزيز از هر گونه مسئله اي كه ممكن بود شائبه اي دنيوي داشته باشد دوري مي كردند.
حجت الاسلام مهدي مقدسي آخرين فرزند مرحوم آيت الله شيرازي با ذكر خاطره اي از مرحوم پدرش مي گويد: احساس مسئوليت ايشان نسبت به مردم براي ما باعث حيرت بود.
وي مي افزايد: روزي مرحوم پدرم را در حالتي آشفته ديدم، و با توجه به حالاتي كه از ايشان ديده بوديم اين آشفتگي ايشان كمي مرا نگران كرد و وقتي دليل منقلب شدن ايشان را پرسيدم و ايشان فرمودند: عاقبت بسيار سختي در پيش روي خودم مشاهده كردم.
مهدي مقدسي اظهار مي كند: به مرحوم پدرم گفتم شما كه هميشه در حال خدمت به خلق هستيد كه ايشان گفتند: هركه بامش بيش برفش بيشتر و من مسئوليتي را قبول كرده ام كه عاقبت بسيار سختي دارد.
غرور آقا زادگی
وي با ذكر خاطره اي ديگر از مرحوم آيت الله شيرازي بيان مي كند: زماني كه آيت الله شيرازي مسئول ستاد پشتيباني جنگ بودند من همراه با ايشان وارد منطق جنوبي شدم و در حالي كه برخي از فرماندهان جنگ مانند محمد باقر قاليباف و اسماعيل قاآني به استقبال ما آمدند بنده پس از اينكه از هواپيماي ارتش پياده شدم داخل ماشيني كه براي انتقال مرحوم پدرم آمده بود نشستم.
مقدسي مي گويد: پس از چند لحظه مرحوم آيت الله شيرازي از بنده خواستند از ماشين پياده شوم و براي همان كاري كه به جبهه آمده ام بروم كه بنده در آن زمان از اين كار مرحوم پدرم بسيار دلخور شدم و گفتم دعا كنيد من از اين عمليات برنگردم وگرنه تكليفم را در منزل با شما مشخص خواهم كرد.
وي مي افزايد: اتفاقا من از اين عمليات سالم به خانه بازگشتم و در منزل دليل ان حركت مرحوم پدرم را جويا شدم و گفتم به حاج آقا بگوييد اگر مرا دوست ندارد از اين خانه بروم، كه مرحوم پدرم در كمال متانت و بزرگواري توضيح دادند و گفتند: من در آن لحظه كه تو در آن ماشين نشستي غرور آقازادگي را در سراپاي وجودت ديدم، و با اين كارم اول تربيت خودم را كردم و پس از آن خواستم به تو ياد بدهم كه هيچ فرقي با ديگر رزمندگان نداري و نبايد فكر كني مي تواني بر اعتباري كه از بين رفتني است سوار شوي.
جانباز دوران دفاع مقدس اظهار كرد: پدرم به ما ياد داد بر روي اعتبار ايشان سوار نشويم و به من گفت: بسياري از آقا زادگان را ديده ام كه پس از فوت پدرشان نيست و نابود شده اند پس بهتر است احترامي كه بدنبالش هستيد را خودتان بدست بياوريد و ما امروز مي گوئيم خدا رحمت كند پدرمان را كه به ما عزتي داد تا ما درد مردم را بفهميم و آقا زادگي را از ذهن ما پاك كرد.
آيت الله شيخ ابولحسن شيرازي سرانجام پس از عمري سراسر تلاش، جهاد و اخلاص، عصر يكشنبه 16 مرداد 1379 / پنجم جمادي الاولي 1421 قمري در 86 سالگي دار فاني را وداع گفت و در جوار مولايش حضرت امام رضا (ع) در دارالزهد به خاک سپرده شد .
....................
گزارش: رضا آرمانيان
نظر شما