به گزارش خبرنگار مهر، عملیاتی که امریکا از آن با نام "آژاکس" یاد میکند در ایران به کودتای 28 مرداد که به براندازی حکومت محمد مصدق منجر شد، شهرت دارد.
کودتایی امریکایی- انگلیسی که با تحقق آن بازگشت دوباره پهلوی به حاکمیت کشور بعد از یک دوره کوتاه آزادی در زمان دولت مصدق، به بار نشست و سبب شد تا بار دیگر محمدرضا پهلوی با نقشه بریتانیا و امریکا بر تخت سلطنت نشسته و مصدق دستگیر شود.
اما آنچه سبب شد تا در میانه یک حکومت استبدادی و پادشاهی حکومتی برآمده از تفکر مشروطیت در ایران بر سر کار آید، بیش از آنکه به دغدغه استعمارگران ایران برای برقراری یک حکومت لیبرال بازگردد به شیوه حکومت داری پهلوی دوم بین سالهای 1320 تا 1330 مربوط میشود، سالهایی که در آن محمدرضا پهلوی به جای پدر و از سوی دو کشور همیشه قیم ایران بر تخت سلطنت نشست اما به زودی نشانههای بیکفایتی وی بر مردم و دولتهای امریکا و انگلیس آشکار شد و به همین سبب زمینههای انتخاب مصدق از سوی مجلس در سمت نخست وزیری ایران فراهم شد.
تعویض 15 نخست وزیر در مدت 10 سال، در زمان حکومت محمدرضا شاه و تزلزل قدرت ارتش و نیز اجرای محدود اصول مشروطیت، پایان جنگ جهانی دوم و پیروی از جنبشهای استقلال طلب از سوی مردم و سیاسیون در آن سالها، از جمله مهمترین عوامل نخست وزیری محمد مصدق است.
به هر روی استقبال از نخست وزیری دکتر مصدق به دلیل ملی کردن صنعت نفت روز به روز در سراسر کشور رو به گسترش گذاشت و در میان کلانشهرهای ایران در آن روز اصفهان به عنوان یکی از پایگاههای فعال در حمایت از دولت پمصدق شاهد روزهای پر التهاب و فراز و نشیب تاریخی بسیاری بود.
روزهایی که فضلالله صلواتی یکی از شاهدان آن روزگار که در آن زمان روزگار نوجوانی را در اصفهان سپری میکرد، در گفتگو با مهر آن را اینگونه توصیف میکند: مردم اصفهان در جریان حمایت از دکتر مصدق و ملی شدن صنعت نفت بسیار فعالانه عمل کردند البته در آن موقع دانشگاهی در اصفهان نبود و مهمترین فعالان در این عرصه روحانیون و بازاریهای اصفهان بودند.
به گزارش مطبوعات محلی اصفهان به ویژه روزنامه "چهلستون" در آن روزها، مردم اصفهان به ویژه کارگران کارخانجات مختلف به دلیل نابسامانی اقتصادی که در آن روزها به وجود آمده بود، تقریبا هر روز خود را با تظاهرات عمومی یا تعطیل کردن بازارها به نشانه اعتراض میگذراندند و از این طریق نیز حمایت خود را از دولت دکتر مصدق و منویات آیت الله کاشانی که در کنار دکتر مصدق قرار داشت، اعلام میداشتند.
صلواتی با اشاره به تظاهرات هر روز مردم اصفهان در خیابانهای دروازه دولت و اطراف میدان نقش جهان، اظهار داشت: شدت تظاهرات در شهر اصفهان به حدی بود که در خیابان پشت مطبخ در یکی از روزهای اعتراضات مردمی، پر بود از کفش و عمامه و عبا که در حین فرار مردم از دست سربازان به کف خیابان ریخته شده بود.
وی ادامه داد: بالاخره در 30 تیر سال 1331 جنبشهای مردمی برای نخست وزیری مصدق به پیروزی رسید و مردم در خیابانها جشن گرفتند و تا یکسال اوضاع کشور خوب بود.
تظاهرات اصفهانی ها در حمایت از جنبش ملی شدن نفت
این مبارز و شاهد کودتای 28 مرداد در اصفهان، گفت: اما بعد از گذشت مدتی مخالفان که نتوانسته بودند، نخست وزیر را تغییر دهند با روش فرسایشی مبارزه را ادامه دادند.
وی بیان داشت: حکومتی که در لاهه توانست از حقوق مردم ایران در قبال ملی شدن صنعت نفت دفاع کند و نفت را برای کشور ملی کرد، مورد نفرت امریکا و انگلیس قرار گرفت و به همین دلیل بود که این دو دولت پنهانی مخالفان را علیه مصدق تحریک میکردند.
صلواتی با اشاره به برخی مخالفتها در آن روزها علیه مصدق گفت: برای مثال در آن روزها سرهنگ افشار توس که رئیس شهربانی و از طرفداران مصدق بود، در حالی جنازهاش را پیدا کردند که با طناب بسته شده بود.
به دلیل کارشکنیهایی که برخی مخالفان و البته به حمایت دولتهای امریکا و انگلیس علیه دولت مصدق صورت گرفت، مردم اصفهان در راستای حمایت از دولت مصدق نخستین تظاهرات عمومی بعد از جنبش ملی شن صنعت نفت را در 17 شهریور 1330 برگزار کردند.
روزنامه "اصفهان" در توصیف این واقعه نوشت: بازار اصفهان بعد از چهل و چند سال بار دیگر یکپارچه تعطیل شد. تمام مغازههای خیابان سپه، شاه و چهارباغ در اصفهان تعطیل شد.
مردم اصفهان قصد ارسال تلگرافی به دکتر مصدق و برگزاری اعتصاب تا روزهای بعد از آن را داشتند که با توصیه سران بازار این کار به تعویق افتاد، چراکه در همان روزها مجلس شانزدهم کارشکنیهای بسیاری را علیه دولت مصدق انجام داده بود.
پیام مصدق در پاسخ به ابراز حمایتهای اصفهان
این کارشکنیها تا حدی بود که بنا به گفته صلواتی مصدق مجبور شد مجلس را منحل اعلام کند و مجلسی را که بتواند با وی کار کند انقلابی بنامد که در همان روزها بود که مصدق در میدان بهارستان از روی کرسی بالا رفت و گفت: "هرجا مردم جمع شوند آنجا مجلس است".
روزنامه "اصفهان" یک هفته بعد اینگونه نوشت: بعد از تظاهرات عظیم مردم اصفهان در شهریور ماه، یک هفته بعد مردم این شهر در خیابان دروازه دولت و در اطراف تلگرافخانه تجمع گستردهای انجام دادند و سران مردم و روحانیون اصفهان در حمایت از آیتالله کاشانی و دکتر مصدق و اعلام انزجار از عمل نمایندگان در مخالفت با دولت مصدق، تلگرافهایی را به روسای مجلس شورا و سنا مخابره کردند.
در همین روز بود که دکتر مصدق تلگرافی به مردم اصفهان زد و در برابر این همه حمایت و شور مردم اصفهان پیام خود را که از سوی آیت الله اسماعیل کلباسی برای مردم قرائت میشد، اینگونه اعلام داشت: "به تحصن خود خاتمه داده و به تشکرات قلبی اینجانب بیفزایند."
قطعنامه یکصد هزار نفری اصفهان در حمایت از دولت مصدق
در میان اقشار مردم گرچه روحانیون و بازاریهای نقش عمدهای در حمایت از دولت مصدق و آیتالله کاشانی داشتند اما در این میان پزشکان اصفهان نیز در سال 1330 نامهای را با 39 امضا به مرکز فرستادند و حمایت خود را از دولت دکتر مصدق اعلام کردند.
در این ایام حوزه علمیه اصفهان نیز با امضای سید حسن چهارسوقی، شیخ محمدباقر کرمانی، حاج سید علی نقی مدرس و عبدالله شیخ الاسلام نیز تلگرافی به تهران ارسال کرده و حمایت خود را از "منویات مشروعه مقدسه دولت مصدق" اعلام داشتند.
در پایان این مراسم، بنا بر شواهد نوشتههای روزنامههای محلی اصفهان قطعنامهای برای پشتیبانی از دولت دکتر مصدق به امضای یکصد هزار نفر از مردم اصفهان رسید که بنابر نوشته کتاب "فرهنگ جغرافیایی ایران" جمعیت اصفهان در آن زمان دویست و ده هزار نفر بوده است و این بدان معنا است که نیمی از مردم اصفهان حمایت خود را از دولت مصدق اعلام داشته بودند.
مردم اصفهان در روزهای استقرار دولت مصدق و به مناسبهای مختلف که برخی از آنها به دعوت آُیتالله کاشانی صورت میگرفت، با برگزاری تظاهرات و اجتماعات مختلف به ویژه در دروازه دولت که دیگر آن روزها به پای ثابت قرارهای مردم برای این تجمعات تبدیل شده بود، حمایت خود را از نهضت نشان میدادند.
میلیونر اصفهانی قهرمان خرید اوراق قرضه ملی برای حمایت از دولت
در آن روزها مردم اصفهان علاوه بر مشارکت اجتماعی و سیاسی خود، با استفاده از مال خود نیز پشتیبانی از نهضت ملی شدن صنعت نفت و دولت مصدق را نشان دادند به گونهای که در جریان خرید اوراق قرضه ملی، اصفهانیها و به ویژه بازاریان استقبال بینظیری از این کار کردند به گونهای که یکی از صنعتگران آن روزهای اصفهان به نام حاج محمدجعفر کازرونی با خرید یک میلیون تومان اوراق قرضه، قهرمان خرید اوراق قرضه در ایران لقب گرفت.
پایین کشیدن تابلوی شرکت نفت انگلیس در اصفهان، انحلال کنسولگری انگلستان در اصفهان، نامگذاری خیایان دروازه تهران تا شاهپور به نام دکتر مصدق از جمله اقداماتی بود که اصفهان به منظور حمایت از دولت مصدق آنها را به سرانجام رساند.
روزهای نهضت ملی شدن صنعت نفت با فراز و نشیبهای بسیار که دیگر تمام اقشار مردم اصفهان از محصل نوجوان گرفته تا عالم حوزه علمیه را درگیر خود کرده بود تا یکسال بدین گونه ادامه یافت تا اینکه به قول صلواتی بعد از یکسال ورق برگشت.
وی در تشریح روزهای پایانی دولت مصدق گفت: بعد از انحلال مجلس از سوی دکتر مصدق، مخالفتها علیه وی شدت گرفت و دیگر آیتالله کاشانی نیز از وی حمایت نمی کرد و شاه که دیده بود دیگر نه رجال و نه برخی از مردم دیگر از مصدق حمایت نمیکنند، با حمایت امریکا دولت مصدق را مستعفی اعلام کرد و سرلشگر زاهدی را به عنوان نخست وزیر برگزید.
روزی که مردم مجسمه رضاشاه در اصفهان را به زیر کشیدند
روز 25 مردادماه 1332 خبر کودتای نافرجامی که برای بازگرداندن شاه ترتیب داده شده بود، به گوش مردم اصفهان رسید که همین موضوع سبب شد تا بار دیگر مردم اصفهان با تجمع خود در تلگرافخانه و اطراف آن حمایت خود را از دولت مصدق نشان دهند به طوریکه این تجمع در آن روز تا پاسی از شب نیز ادامه یافت و خیابان دروازه دولت اصفهان کاملا بسته شد.
در ادامه این پشتیبانی، در روز 27 مردادماه همان سال مردم اصفهان با حضور در میدان مجسمه(انقلاب) مجسمه رضاشاه را که سوار بر اسب بود به زیر کشیدند.
با وجود تمام مساعدتهای مردم برای امتداد دولت مصدق، سرانجام در روز 28 مردادماه کودتای امریکایی – انگلیسی پاسخ خود را گرفت و مصدق دستگیر شد.
دو روز بعد از این کودتا در اصفهان حکومت نظامی برقرار شد و در اطلاعیهای از سوی سرتیپ مظهری، فرمانده لشگر نهم اصفهان از تاریخ سیام شهریور در شهرستان اصفهان حکومت نظامی برقرار شد و سرهنگ عبدالله فرمانفرمائی به سمت فرماندار نظامی منصوب شد.
غارت مغازهها و شعارهای لاتهای اصفهان بعد از کودتای 28 مرداد
صلواتی با اشاره به خفقان و محو آزادی در اصفهان بعد از کودتای 28 مرداد، گفت: از آن روز به بعد در میدان نقش جهان برخی مردم و ژاندارمها با کامیون در شهر میگشتند و شعار میدادند"شاه مصدق شکن است".
وی افزود: حکومت با جمع کردن افراد سطح پایین جامعه و لاتهای برخی محلههای معروف اصفهان به آنها پول میداد که علیه مصدق شعار دهند.
این مبارز انقلابی و شاهد وقایع 28 مرداد 32، اظهار داشت: در آن روزها چند مغازه در خیابان حافظ اصفهان را به بهانه اینکه صاحبان آن تودهای هستند، غارت کردند.
وی گفت: به مرور زمان زندانیها در اصفهان آزاد شدند اما تودهای ها دستگیر میشدند و هروز از آنها توبه میگرفتند و عکسهایشان را در روزنامههای اطلاعات و کیهان به چاپ میرساندند.
صلواتی اظهار داشت: یادم هست مجسمه رضا شاه که پیشتر مردم اصفهان آن را از میدان انقلاب کنونی به زیر کشیده بودند وپای اسب آن نیز شکسته بود، شبانه در یک کامیون گذاشتند در میدان مجسم (انقلاب) نصب کردند.
وی گفت: علما و مردم اصفهان به دلیل حکومت نظامی و حضور لاتها در خیابانها دیگر به حرکتهای مبارزاتی خود ادامه نداده و ماندن در خانه را ترجیح دادند اما در همان زمان حاج آقا رحیم ارباب به آیت الله بروجردی نامه نوشتند و از ایشان خواستند از شاه بخواهد تا آقای فاطمی را که از نزدیکان دکتر مصدق و درصدد افشاگری علیه اشرف، خواهر شاه بود، اعدام نکنند که در نهایت اینگونه نشد و فاطمی اعدام شد.
اقدامات تبلیغی شاه در اصفهان بعد از کودتای 28 مرداد
به دلیل نقش بیبدیل مردم اصفهان در نهضت ملی شدن صنعت نفت و حمایت از آزادیخواهی در کشور، بعد از کودتای 28 مرداد 1332 دولت شاه که هنوز نتواسته بود آتش مبارزاتی مردم اصفهان را به طور کامل خاموش کند، برنامههای تبلیغاتی فراوانی را برای جلب رضایت مردم به اجرا در آورد.
سفر شاه به اصفهان در مهرماه سال 1332 برای افتتاح تونل اول کوهرنگ، نصب مجسمه رضا شاه با حضور افراد بسیاری که به آنها پول داده شده بود، افتتاح برخی پروژههای ساده شهرداری اصفهان با تشریفات فروان و نیز پیام سرلشگر زاهدی به کارگران اصفهانی و دادن قول افزایش حقوق از جمله مانورهای تبلیغاتی حکومت پهلوی برای القای رضایت مردم از خود به زور و زر بود.
مردم اصفهان آتش مبارزه خود با دیکتاتوری و تلاش برای آزادی را در سینه خود تا سالها حبس کردند تا سرانجام در خرداد سال 1342 با حضور امام خمینی (ره) به عنوان رهبر مبارزه و امام مردم این آتش را بر سر عمال و حکومت پهلوی فرو ریختند که حاصل آن از پای درآمدن کاخهای خفقان و ظلمت و برافراشته شدن پرچم آزادی و عدالت در ایران بود.
..........................................
گزارش: مریم السادات کراری
نظر شما